ایمان نامجو

شاید گذاشتن عبارت «ترور بیولوژیک» کنار «سینمای ایران» کمی غریب به نظر برسد، اما این دو عبارت حداقل در سه سال اخیر با هم اُنس و الفت داشته‌اند، خاصه آن که اصولا مرگ در سینمای ایران مساله دیرهضمی هست، در جبهه‌ روشنفکران و البته کوتاهی‌هایی که در درمان کیارستمی هم شده بود، به شکلی دیگر تجربه کردیم که همیشه «مرگ»ها در ایران می‌تواند پشت پرده‌ای داشته باشد.

جمعه صبح بود که احمد میرعلایی در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره وضعیت ترور بیولوژیک جمال شورجه گفت: «من فکر می‌کنم نمی‌توان بدون نظر کارشناسی دقیق درباره این مسائل صحبت کرد و فکر نمی‌کنم جای نگرانی وجود داشته باشد، خواست پروردگار بر نیرنگ و فریب اهل ستم پیروز است و به امید خدا سریال حضرت موسی (ع) هم به لطف الهی ساخته خواهد شد»  این البته اولین بار نیست که در سینمای ایران از ترور بیولوژیک صحبت می‌شود، پیش‌تر و البته در ابتدای طرح چنین مبحثی، نادر طالب‌زاده به تسنیم گفته بود که ترور بیولوژیک شده، بعدتر علی کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه بقیه‌الله(عج) که ترور بیولوژیکی طالب‌زاده را تشخیص داده، به تابناک گفته بود: «آقای طالب‌زاده، درباره اتفاق‌هایی که یک سال و نیم پیش برای او در کشور عراق افتاده بود،  با من صحبت کرد و حرف‌های عجیبی زد مبنی براینکه وی در هتلی در شهر نجف اقامت داشت، چمدان وی از میان صد‌ها چمدان برداشته و 5 تا 6 روز بعد در کربلا در نیمه شب به وی تحویل داده شد؛ لب‌تاپ او را خالی و بررسی‌های‌ کامل را انجام داده بودند؛ آقای طالب‌زاده از همان روز که چمدان‌ را تحویل گرفت دچار بدحالی شد به طوری که به سختی راه می‌رفت و سرفه‌های خونی شدید داشت؛ اگر ایشان آگاهتر بود، لباس‌های داخل چمدان را نمی‌پوشید و یا از چمدان استفاده نمی‌کرد.»

پای اسرائیل و استکبار در میان است؟

کرمی، خطر ترورهایی از این جنس را مربوط به اسرائیل و استکبار می‌داند و در همان مصاحبه گفته بود که این موج ترورها ادامه خواهد داشت، کما این‌که فروردین 95 بود که بحث ترور بیولوژیک فرج‌الله سلحشور هم مطرح شده بود، آن موقع همین جمال شورجه درباره مرگ سلحشور گفته بود: «از قوم بنی‌اسرائیل هیچ کاری بعید نیست؛ از سِحر و جادو گرفته تا ترور فیزیکی و بیولوژیکی. وقتی به این راحتی و به صورت مستقیم هرکس را که بخواهند، با ترور فیزیکی و گلوله از پای درمی‌آورند، آیا در ترور بیولوژیکی و تحمیل مسمومیت غذایی به افراد شاخص، ابایی خواهند کرد؟» چیزی که در این میان مشخص است حداقل گروهی هستند که در سینمای ایران خطر «ترور بیولوژیک» را جدی می‌دانند، خطری که می‌شود با کار دقیق و علمی آن را اثبات یا رد کرد، وقتی فرضیه‌ای جای کار علمی دارد چه لزومی دارد که درگیر زبان پر از ابهام رسانه‌ها شود؟ اگر کوتاهی در درمان کیارستمی مطالبه‌گران با نفوذی ندارد، قطعا افرادی چون طالب‌زاده توانایی مطالبه‌گری درباره فرضیه‌هاشان را دارند، چه بهتر که این ماجرا را پیگیری کنند و به نتیجه برسانند.