فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

باتوجه به صنعتی شدن کشورها امروزه یکی از بزرگترین مشکلاتی که زندگی بشر را تهدید می‌کند، اختلالات روانپزشکی به خصوص «اختلال اضطراب» است؛ پدیده‌‌ای که با سرعت چشمگیری در افراد روبه افزایش است و امنیت روانی و آرامش درونی آنها را به خطر می‌اندازد. علم و پیشرفت بشری پارادوکسی در درون خود پنهان دارد؛ علم با وجود‌آنکه با کشف حقایق و اسرار طبیعت و همچنین ساخت انواع و اقسام تکنولوژی‌های شگرف در زمینه‌های مختلف نقش بسیار مؤثری در آسایش مادی بشریت ایفا کرده، با این حال آرامش و معنویت را از انسان‌ها ربوده و سبب خلا عاطفی آنان شده که این مساله امروزه به شکل‌های گوناگون اختلالات و بیماری‌های روانی نمود پیدا کرده است. در حال حاضر «اضطراب» شایع ترین بیماری روانی محسوب می‌شود که در این بین زنان درصد بالایی از اختلالات اضطرابی را به خود اختصاص داده‌اند.

روانشناسان معتقدند «اضطراب» زمانی اختلال تلقی می‌شود که در موقعیت‌هایی ایجاد شود که خطر واقعی وجود ندارد و یا اینکه پس از رفع موقعیت مخاطره‌آمیز بیش از حد معمول طول بکشد. بنابراین «اختلالات اضطرابی» می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی و همچنین مرگ را نیز افزایش دهد. اختلالات اضطرابی دارای انواع مختلفی هستند که از میان آنان «اختلالات هراس یا فوبیا» که شامل دو نوع «هراس خاص» و «هراس اجتماعی» است از شایع‌ترین نوع این اختلال محسوب می‌شود که افراد زیادی روزانه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. به‌طورکلی ویژگی‌های بارز و اصلی «اختلال هراس خاص » ترس‌های افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک شی یا یک موقعیت خاص است. محرک‌های فوبیک یا ترس‌آور منجر به فشار بیش از حد بر فرد می‌شوند و ممکن است سبب بروز حملات هراس یا غش در فرد شود. از انواع این فوبیا می‌توان به ترس از حیوانات، ترس از ارتفاع، ترس از توفان، ترس از خون، ترس از تزریق، ترس از حشرات، ترس از محیط‌های بسته و... اشاره کرد. 

به همین ترتیب نیز «هراس اجتماعی» به ترس چشمگیر و پایدار از موقعیت‌های اجتماعی و اجرایی گفته می‌شود که در آنها فرد احساس می‌کند توسط دیگران بررسی و نقد می‌شود و ممکن است حتی تحقیر، شرمگین یا خجالت‌زده نیز شود؛ با این وجود خود فردکاملا آگاهی دارد که این ترس‌ها غیر معقول هستند. این ترس‌ها با عملکرد طبیعی فرد تداخل می‌کنند تا جایی که فرد از برخی موقعیت‌های اجتماعی اجبار به حضور، با اضطراب و فشار فراوان آنها را تحمل می‌کند. 

روانشناسان معتقدند فوبی‌های مختلف علت‌های متفاوتی دارند و از این‌رو درمان‌های متنوعی را نیز می‌طلبند؛ شایع‌ترین روشی که برای درمان فوبی خاصی به کار برده می‌شود قراردادن تدریجی بیمار در معرض منبع ترس است که نوعی رفتاردرمانی محسوب می‌شود. در این روش بیمار با محرک‌های ترس‌آور گام به گام و به طور تدریجی مواجه می‌شود و به او آموخته می‌شود با استفاده از آرامبخش‌ها، هیپنوتیزم و آرامش عضلانی چطور برای تحمل و رهایی از این موقعیت‌ها بهره ببرد؛ همچنین در صورت وجود حملات پانیک به طور همزمان دارو‌درمانی و روان درمانی توصیه می‌شود.

به‌طور‌کلی روان‌درمانی با استفاده از مواجهه‌‌درمانی در درمان فوبی‌های خاص موفقیت‌‌آمیز است. با این حال، برخی اوقات داروها می‌توانند به کاهش نشانه‌‌های اضطراب و وحشت‌‌زدگی که در طول تفکر راجع به مواجه شدن با شئ یا موقعیت ترسناک تجربه می‌‌شوند کمک کنند. از این رو بیماران با مراجعه به روانشناسان و متخصصان کارآزموده و دریافت درمان حرفه‌ای و مدیریت موثر یاد می‌گیرند که چطور بر ترس‌هایشان غلبه کنند و زندانی ترس‌‌هایشان نشوند. بیماران فوبیک با کمک روان‌درمانگران و مشاوران و استفاده از راهبرد‌های آنان می‌توانند تلاش کنند که از موقعیت‌‌های ترس‌آور زندگیشان اجتناب نکنند. بنابراین خانواده، دوستان و درمانگر می‌تواند به این دسته از افراد برای مقابله و مواجه شدن با ترس‌هایشان کمک کند تا تکنیک‌‌هایی را که در درمان می‌‌آموزند را تمرین کرده و در زندگی واقعی به کار ببرند تا در مسیر ساختن زندگی هرچه بهتر، به دور از ترس و نگرانی تلاش کنند.