تامین هزینه‌های مسکن در شهرهای بزرگ جزو مهمترین دغدغه‌هایی است که این روزها سهمی بزرگ از سبد معیشت خانوارها را به خود اختصاص می‌دهد. براساس آمارها به‌طور میانگین ۴۴درصد از هزینه خانوار شهری فقط صرف مسکن می‌شود. با این حال آمارهای موجود نشان می‌دهد تهرانی‌ها ۵۷درصد از حقوق خود را طی سال 1403 صرف هزینه مسکن کرده‌اند.

در همین زمینه «مرتضی افقه» استاد اقتصاد دانشگاه چمران به فرارو گفت: قابل انتظار بود که با شرایط موجود با این اعداد در حوزه مسکن مواجه شویم. بیش از 3 دهه است که برنامه‌های آمایشی رها شده‌اند. دو گروه در این وضعیت مسکن، زمینه مهاجرت به تهران را پیدا کردند. یک گروه ثروتمندان هستند که کل امکانات، تفریحات و دسترسی‌هایشان، تهران است و بنابراین، اغلب ثروتمندان و ابرثروتمندان کشور به تهران کوچ و مهاجرت کرده‌اند. گروه دوم اما فقرا یا گروه‌های بسیار کم‌درآمد هستند که چون کل سرمایه‌ها در تهران جمع شده و بهترین بسترهای اشتغال در تهران فراهم است، از شهرستان‌ها و استان‌های محروم در سودای شغل به تهران آمده‌اند. گروه اول که شامل ثروتمندان است مناطق مرفه‌نشین تهران را اشغال کرده‌اند و گروه دوم یعنی ضعفا و فقرا، به شهرک‌های اطراف و مناطق حاشیه‌ای تهران رفته‌اند.

وی افزود: حدود 20درصد از جمعیت ایران، در تهران و شهرک‌های اطراف آن متمرکز است. بین این دو طبقه، طبقه متوسط قرار دارد که زیر بار هزینه‌ها، به‌ویژه هزینه‌های مسکن له شده است. فشار جمعیت و محدود بودن فضا، باعث شده که قیمت مسکن به شکل بی‌محابایی افزایش پیدا کند. طبیعی‌ست وقتی حدود 50درصد درآمدهای مردم صرف مسکن شود، از بقیه هزینه‌های ضروری کاسته شود و این تبعات، خود را در کاهش سطح آموزش، بهداشت، تفریح و حتی افسردگی نشان می‌دهد. این نوع نیازها باید به شکل متعادل تامین شود و اگر این اتفاق رخ ندهد، پیامدهای سنگینی خواهد داشت. شواهد به وضوح نشان می‌دهد مردم هم در حوزه بهداشت، هم تفریح و آموزش دچار مشکل شده‌اند.

این اقتصاددان ادامه داد: در بسیاری از موارد از تعادل خارج شده‌ایم و فقط اقتصاد نیست. اقتصاد که از تعادل خارج شود، جنبه‌های روانی، اجتماعی، فرهنگی و بسیاری دیگر از جنبه‌ها از تعادل خارج می‌شود و همین امر باعث شده یک سردرگمی عجیب، بین مسئولان رخ دهد. وقتی پیشنهادهای بی‌تفکر و فی‌الفور صادر می‌شود، نتیجه‌ای ندارد، قابل اجرا نیست، هزینه‌بر است و در نهایت نیز از دستور کار خارج می‌شود و به فراموشی سپرده می‌شود.

وی افزود: همه چیز از تعادل خارج شده و هر از گاهی، وقتی یک خبر یا یک آمار مثل همین هزینه مسکن منتشر می‌شود توجهات را به سمت خود جلب می‌کند اما حقیقت این است که یک مسأله و دو مسأله نیست که چنین شرایطی دارد. بلکه موضوعات بیشماری درگیر این وضعیت است. همه این موارد نیز به شکل طبیعی به هم مرتبط هستند و مثل دومینو، یکدیگر را زمین می‌زنند. اگر همه‌جانبه بررسی نشود نیز دومینوی مذکور تا تخریب کامل پیش می‌رود.

عضو هیأت علمی دانشگاه چمران درباره راه‌ برون‌رفت از شرایط فعلی گفت: حقیقت این است که با این ساختارها و با این وضعیت و با وجود این همه بحران، آقایان تصمیم‌گیر، تحمل برگزاری یک کنسرت را ندارند، مشخص است که طرز فکرها تا چه حد سطحی است و اولویت‌های ایدئولوژیک بر منطق و ضرورت‌های معیشتی، رفاهی و اجتماعی برتری دارد. تا زمانی که این طرز فکر عوض نشود و انسان‌ها به علت انسان بودنشان مهم ارزیابی نشوند، این وضعیت، دومینووار ادامه پیدا می‌کند.