عضو پیشین هیات امنای تامین اجتماعی: سهمخواهی نمایندگان مجلس، اموال بازنشستگان را کمارزش کرده است
اموال بازنشستگان که به عنوان امانت در اختیار شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی قرار دارد، حال و روز خوبی ندارند و گزارشهای منتشره نشان میدهد که سودآوری چندانی هم برای صندوقها به ارمغان نیاوردهاند.
عضو پیشین هیات امنای تامین اجتماعی درباره دلایل این ناکارآمدیها به ایلنا میگوید: یکی از بزرگترین مشکلات این است که حوزه اقتصادی صندوقها بازیچه دست آدمهای سیاسی شده است. انتصابات مدیران شرکتها در دولتها، چه دولتهای اصلاحطلب و چه دولتهای اصولگرا، بر مبنای فشارهای سیاسی نمایندگان مجلس و بدنه دولت است و دعواهایی که درمیگیرد نیز همه به خاطر سهمخواهیست. استیضاح وزرای کار هم دلیل دیگری جز این ندارد.
اکبر شوکت ادامه میدهد: نمایندگان مجلس چشمشان دنبال پالایشگاهها و پتروشیمیهاست و حتی بدنه دولت، مدیریت وزارت کار را تحت فشار میگذارند که آدمهای خودشان در شرکتها مدیر شوند. این وسط پول بازنشستگان حیف و میل میشود. این همه شرکت مثلاً در شستا باید حداقل ۳۰درصد از منابع مورد نیاز تامین اجتماعی را تامین میکرد تا صندوق نیازی به وام بانکی نداشته باشد اما در عوض فقط دعواهای سیاسی و رانتخواهی یا اختلاسهای میلیون دلاری اتفاق میافتد.
به گفته وی، باید صندوقها چند سال پیش از این از بنگاهداری خارج میشدند و حداقل مدیریت شرکتها را به آدمهای اهل بخش خصوصی میدادند. او میگوید: مثلاً چوب اسالم با این همه زمین و اموال و ثروت، همیشه زیانده است و فقط هم انتصابات سیاسی و رانتی مقصر است. نمایندگان مجلس در این شرکتها مداخله میکنند و چوب لای چرخ میگذارند.
عضو اسبق کارگری هیات امنای تامین اجتماعی با بیان اینکه تامین اجتماعی نهادی حاکمیتیست که ۵۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را تحت پوشش دارد، میگوید: این صندوق باید پشتوانه مالی قوی داشته باشد. سوال این است که اگر سه سال پیش شستا را کامل تعطیل میکردند و همه این شرکتهای زیانده را فروخته بودند و پول آن را طلا میخریدند، الان بیمهشدگان چه ثروتی داشتند؟!
شوکت، راهحال را در سطح عملی، خروج از بنگاهداری و فروش سهام مدیریتی شرکتها میداند که البته تاکید میکند با وضعیت زیانده بودن آنها و این بازار سهام بحرانی، امروز کسی اینها را نمیخرد. چند سال قبل باید این اتفاق میافتاد اما راهحل اصولیتر را تفویض اختیار شستا و تامین اجتماعی به تشکلهای کارگری و کارفرمایی و احیای درست سهجانبهگرایی میداند. او میگوید: اگر مدیریت صندوق با تشکلهای صنفی باشد، دیگر کدام نماینده مجلس یا مدیر دولتی میتواند برای انتصابات فشار بیاورد و سهمخواهی
کند؟!
دیدگاه تان را بنویسید