آبان نامجو

فاجعه پشت فاجعه! این آخری و ماجرای سقوط هواپیما چون با لاپوشانی و دروغ جمعیِ مسئولین همراه بود، شدیدا احساسات عمومی را جریحه دار کرده. خیلی کار سختی نیست و می‌توانید هر لحظه از شبانه روز موبایل به دست شوید و نگاهی به اینستاگرام بیاندازید تا با یک خشم عمومی بی‌سابقه روبرو شوید. در چنین شرایطی موضع‌گیری هنرمندان، ارزشی دو چندان خواهد داشت از آن جهت که هر کدام که بی‌موضع بمانند از قضاوت افکار عمومی فوقِ خشمگین جان سالم به در نخواهند برد. اما خب موضع‌گیری شخصی چیزی است و موضع گیریِ صنفی چیز دیگری! اولی می‌تواند در حد یک پست اینستاگرامی باشد و یا در نمونه متعالی آن به انصراف از جشنواره فجر برسد، دومی هم می‌تواند یک برگ کاغذ باشید و یا یک تصمیم جمعی محکم!

اینجای کار را مخاطبِ آن هنرمند یا سلبریتی باید تشخیص بدهد که این هم ادامه‌ی یک پرفورمنس است یا یک تصمیم صادقانه، چون به هر حال دروغ هم می‌تواند وجوه متفاوت و رنگارنگی داشته باشد. در میان واکنش‌ها از همه عجیب‌تر رضا دُرمیشیان و هدیه تهرانی و جعفر پناهی بودند که به خیابان رفتند و همراه مردم معترض شدند. مسعود کیمیایی اما پر سرو صداترین واکنش را داشت و از جشنواره فیلم فجر انصراف داد. اگرچه چند ساعت بعد تهیه‌کننده فیلم، تصمیم کیمیایی را محدود به بخش کارگردانی کرد و گفت که فیلم را در جشنواره حفظ می‌کند. برخی مثل محسن چاوشی هم دم‌دستی‌ترین نوع واکنش را نشان دادند و با اشتراک‌گذاری یک ویدئو ابراز همدردی کردند.

واکنش رخشان بنی‌اعتماد اما کمی متفاوت بود. او فراخوان یک تجمع مردمی برای ادای احترام به جانبختگان پرواز مرگ را داد و چند ساعت بعد از آن فراخوان به نوعی انصراف داد. امثال ژوله و مریلا زارعی و...هم به همان روال همیشگی یک متن اعتراضی را به اشتراک گذاشتند که البته در شرایط فعلی ضریب نفوذ خاصی ندارد و فضا رادیکال‌تر ازاین حرف‌هاست. برخی هنرمندان تجسمی و هنرمندان عرصه تئاتر هم جسته و گریخته از جشنواره فجر در حال انصراف هستند و مورد جالب اما شاید صبا راد بود که کلا قید صداو سیما را زد و شاید واکنش‌هایی از این سنخ در میان عموم توجه بیشتری جلب کند.