کالابرگ ۶۲۰ هزار تومانی برای افرادی با درآمد ماهانه کمتر از ۵ میلیون تومان
حمایت دولتی با ماهی کمتر از پول یک کیلو گوشت!
دولت اخیرا از افزایش مبلغ کالابرگ برای سه دهک پایین جامعه از ۵۰۰ هزار به ۶۲۰هزار تومان خبر داد. طبق این اعلام، قرار است با حذف یارانه 18 میلیون نفر از شهروندان جامعه، حمایت بیشتری از اقشار ضعیف جامعه و دهکهای پایین صورت بگیرد و افزایش ۱۲۰هزار تومانی مبلغ کالابرگ هم احتمالا در همین راستا صورت گرفته است.
وقتی یک پیرزن مریض برای درمان و خورد و خوراک روزانه پول ندارد و حمایت دولت و کمیته امداد هم به درد او نمیخورد، چگونه میتوان از حمایت صحبت کرد
این در حالیست که به نظر کارشناسان، ۱۲۰هزار تومان افزایش، آن هم برای دهکهای پایین جامعه و گروههای حمایتی، رقمی ناچیز است و این انتقاد پابرجاست که نتیجهای که از اعمال سیاستهایی چون حذف یارانه و سایر سیاستهای تعدیلی چون حذف ارز ترجیحی و گران کردن بنزین نصیب اقشار پایین جامعه میشود، برخلاف آنچه مسئولان ادعا میکنند ناچیز است و در عمل سودی به حال گروههای مشمول حمایت ندارد. به علاوه، حذف یارانه برخی دهکها سازوکار مناسب و عادلانهای ندارد؛ بسیاری از گروههای کارگری و اقشار کمدرآمد به معیارهای حذف یارانه معترض هستند و معتقدند وزارت کار برای حذف یارانه اطلاعات دقیقی در دست ندارد.
از سوی دیگر، افزایش ۱۲۰هزار تومانی مبلغ کالابرگ الکترونیکی در حالی اتفاق میافتد که تورم کالاهای خوراکی بسیار بالا رفته طوریکه قیمت برخی از کالاهای خوراکی اساسی مثل نان و برنج و گوشت و مرغ و بسیاری دیگر از کالاها افزایش بیسابقهای داشته و سیاستهای دولت احتمالا به افزایش مجدد قیمت این کالاها در ماههای آینده خواهد انجامید. با این اوصاف مشخص است که کالابرگ الکترونیکی ۶۲۰هزار تومانی برای گروههای کمدرآمد و تحت حمایت، کمک چندانی نخواهد کرد.
افزایش ۱۲۰هزار تومانی مبلغ کالابرگ الکترونیکی در حالی اتفاق میافتد که قیمت برخی از کالاهای خوراکی اساسی مثل نان، برنج، گوشت و مرغ و بسیاری دیگر از کالاها افزایش بیسابقهای داشته است
مبلغ کالابرگ هم
کمک چندانی نمیکند
برای آنکه بدانیم اوضاع به چه صورت است سراغ یکی از کارگران پیمانکاری شهرداری در استان خوزستان رفتیم. او یک کارگر ساده است و کمی بیش از حداقل حقوق درآمد دارد و همین حقوق ناچیز ماهانه را نیز گاهی با تأخیر چند ماهه دریافت میکند.
این کارگر شهرداری در دهک ششم قرار دارد و با ۹۰۰هزار تومانی که بابت یارانه خانواده ۳ نفره خود میگیرد حتی نمیتواند در ماه یک کیلو گوشت برای سفره خانواده خود تأمین کند. مبلغ کالابرگ هم کمک چندانی به او نمیکند. اگرچه میتواند بخش ناچیزی از نیازهای خانواده خود را تأمین کند اما در نهایت اگر شغل دومی در کار نباشد و بعد از کار شبانه، سراغ کار دوم روزانه خود نرود، از پس تأمین حداقلیترین نیازهای اساسی خوراکی خانواده خود هم برنمیآید. اما اوضاع او آنطور که خود میگوید، خیلی بهتر از گروههای تحت حمایت کمیته امداد یا بهزیستی است. این کارگر شهرداری میگوید: مادر همسرم تحت حمایت کمیته امداد است اما چه حمایتی؟! کمیته امداد هر دو تا سه ماه یکبار چند میلیون تومان به او پرداخت میکند و مجموع درآمدهای حمایتیای که به او داده میشود حتی به ۵ میلیون تومان هم نمیرسد. این چه حمایتی است؟
به گفته او، وقتی یک پیرزن مریض برای درمان و خورد و خوراک روزانه پول ندارد و حمایت دولت و کمیته امداد هم به درد او نمیخورد، چگونه میتوان از حمایت صحبت کرد؟!
این کارگر شهرداری در مورد کالابرگ ۶۲۰هزار تومانی میگوید: با این پول حتی یک کیسه برنج هم نمیتوان خرید. قیمت یک کیلو برنج بیش از ۳۰۰هزار تومان، روغن حدود ۱۰۰هزار تومان و یک کیلو مرغ تقریباً ۲۰۰هزار تومان است. این مبلغ حتی هزینه یک هفته او را هم پوشش نمیدهد.
آنطور که این کارگر میگوید، مادر همسرش تحت حمایت بیمه روستایی است اما این بیمه هم نمیتواند هزینههای درمان او را تأمین کند و اگر مجبور شود به دکتر خصوصی مراجعه کند، از پس هزینه ویزیت پزشک و نسخه دارویی خود هم برنمیآید. بیمه روستایی در کل چندان به درد یک پیرزنی که ماهی ۵ میلیون تومان هم درآمد ندارد و سراسر وجودش بیماریست، نمیخورد.
سیاستهای تعدیلی دولت ازجمله حذف یارانه دهکهای بالای جامعه، حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت بنزین، اوضاع اقشار ضعیف جامعه را بدتر از قبل کرده است. دولتیها دائم بر حمایتهایی چون پرداخت یارانه و کالابرگ الکترونیک تاکید دارند و آن را به عنوان سیاستهای جبرانی معرفی میکنند اما این قبیل برنامههای به اصطلاح حمایتی، در مقابل مجموع سیاستهای تعدیلی و انقباضی و اثرات مخرب این سیاستها، بسیار ناچیز است.
دیدگاه تان را بنویسید