بیتا یاری

به مبارکی و میمنت دومین خبر خوش برای جریان فرعی موسیقی ایران نیز رسید. انتشار آلبوم «هزار هیچ» حامد بهداد که روز جمعه گذشته انجام گرفت جدا از اینکه بسیاری او را موزیسین نمی‌شناسند و پیش‌تر و بیش‌تر به‌عنوان یک چهره سینمایی شناخته می‌شود برای جریان غیر اصلی موسیقی خبر نسبتاً خوشی ارزیابی می‌شود چراکه پس از انتشار خبر اخذ مجوز آلبوم کاوه یغمایی این دومین خبر درباره ازسرگیری فعالیت در حوزه موسیقی راک است که نشان می‌دهد آرام‌آرام امید به فعالیت جریان فرعی فارغ از جریان اصلی، پاپ، دوباره در حال شکل‌گیری است. یعنی روزهای دشوار و ممنوع فعالیت کم‌کم دارد کنار زده می‌شود و دوباره فعالان جریان فرعی موسیقی ایران نیز می‌توانند به فعالیت بپردازند. اما تاکنون تنها دو اسم و مجوز مطرح ‌شده است که اولی، کاوه یغمایی، موزیسین شناخته‌شده در جریان فرعی و دومی نیز، حامد بهداد، بازیگر معروف است. یعنی هر دو آن‌ها چهره شناخته‌شده‌ای هستند که توانسته‌اند مجوز بگیرند ازاین‌رو همین مساله سرشناس بودن احتمال آسیبی را در خود می‌پرورد که آن‌هم چیزی نیست جز اینکه فعلاً تنها معروف‌ها و سلبریتی‌ها مجوز می‌گیرند نه فعالان واقعی حوزه موسیقی راک. مساله‌ای که پس از خبر انتشار آلبوم بهداد اغلب فعالان و نوازندگان شاخص راک آن را مطرح می‌کنند این است که چگونه اگر موسیقی راک مجاز است، در دو سال گذشته ما از آن نهی شده‌ایم؟ ضمن اینکه حامد بهداد یک موزیسین شناخته‌شده و جدی این حوزه نیست و هنگامی‌که او می‌تواند در این حوزه مجوز آلبوم بگیرد و مطرح شود یعنی چهره‌های کمتر حرفه‌ای دارند این فضا را از دست موزیسین‌های اصلی این حوزه خارج می‌کنند و یا اراده‌ای تعمدی در پشت آن مطرح است که از آن بی‌خبریم. مجوز گرفتن سلبریتی‌ها در ژانر راک شاید خبر خوبی باشد، اما شاید هم فضا را برای فعالان جدی این حوزه خراب کند جوری که تنها سلبریتی‌ها به‌عنوان موزیسین راک شناخته شوند و فعالیت کنند و هنرمندان جدی این شاخه از موسیقی در انزوا قرار گیرند و دیگر حتی کسی نام آنها را نبرد. دو سالی هست که فعالیت‌های نوازندگان، آهنگسازان و گروه‌های موسیقی راک تقریباً به دلایل مگو و نامشخص ممنوع شده است و آن‌ها مجبورند برای گذران زندگی در شاخه پاپ فعالیت کنند و حتی برای کسب مجوز نیز ژانر موسیقی خود را چیزی غیر از راک اعلام کنند. درصورتی‌که این جریان موسیقی سال‌هاست فعالیت دارد و اجراهای صحنه‌ای را حتی در جشنواره موسیقی فجر به خود دیده است؛ اما کم‌کاری و کوتاهی برخی افراد و یا غرض‌ورزی‌های غیرموسیقایی باعث شد که به‌یک‌باره موضع‌گیری‌های عجیب‌وغریبی در این حوزه علیه این ژانر موسیقی اتفاق بیافتد که تمام تلاش و زحمات فعالان این حوزه برای مقبولیت را از هم پاشید و آن‌ها را وارد ممنوعه‌ها ساخت و روزگار سختی را به آن‌ها تحمیل کرد. حالا اما دوباره روزنه‌هایی دارد گشوده می‌شود، اما مساله این است که چه تضمینی وجود دارد که دوباره این روزنه‌ها بسته نشود و دوباره فعالان جدی این حوزه موسیقی مجبور به خانه‌نشینی و یا ترک وطن نشوند؟ چراکه پس از ممنوعیت، بسیاری از فعالان این ژانر که از بیکاری به تنگ آمده بودند راه خروج از کشور را در پیش گرفتند و بسیاری از گروه‌های موسیقی از هم پاشیدند و برخی از نوازندگان جذب صحنه‌های موسیقی پاپ شدند که حداقل زندگی‌شان لنگ نباشد اما اگر دوباره مجال فعالیت این ژانر موسیقی فراهم شود و دوباره تلاش‌ها و فعالیت‌ها از پی گرفته شود و بعد ناگهان فعالیت‌ها غیرمجاز شناخته شود یعنی عملاً دوباره راه‌رفته طی شود و به بن‌بست برسد و مدام هر از چند سالی این وضعیت رخ بدهد که دیگر نمی‌شود امید به رشد موسیقی و این حوزه و نوازندگانش داشت و آن‌ها نیز نمی‌توانند مدام راه‌رفته را طی و تکرار کنند و بعد دوباره برگردند سر خانه اول. مگر یک موزیسین چقدر تحمل چرخیدن و به خانه اول رسیدن را دارد؟

مجوز گرفتن یکی از سلبریتی‌ها در ژانر راک شاید خبر خوبی باشد اما شاید هم فضا را برای فعالان جدی این حوزه خراب کند جوری که تنها سلبریتی‌ها به‌عنوان موزیسین ژانر راک شناخته شوند و فعالیت کنند و هنرمندان جدی این حوزه در انزوا قرار گیرند و دیگر حتی کسی نام آنها را نبرد

ازاین‌رو بهتر است دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای حل این معضل اقدامی جدی به عمل آورد که همان‌گونه که یک‌بار موسیقی پاپ به‌عنوان ژانر پذیرفته‌شده در بعد از انقلاب توانست مجوز فعالیت بگیرد و هیچ جایی دیگر نتوانست علیه آن موضع حذفی اتخاذ کند؛ این بار هم رایزنی‌های مؤثری صورت دهد تا بلکه مشکل موزیسین‌های جریان فرعی نیز به‌درستی برای همیشه حل شود  و نوازندگان جدی و باتجربه این ژانر بتوانند فعالیت کنند و تنها چهره‌ها و سلبریتی‌ها که تخصصی در این ژانر ندارند و یا افراد نام‌آشنای این حوزه مجوز نگیرند بلکه تمامی فعالان بتوانند آزادانه کار کنند و هنرشان شناخته شود.