قرآن‌پژوه معاصر و استادیار دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه درباره جایگاه روحانیون در شرایط کنونی کشور و بروز اتفاقاتی همچون عمامه‌پرانی گفت: جوان‌ها اظهارات آقای علم الهدی، آقای صدیقی و آقای پناهیان را می‌شنوند، فکر می‌کنند کل روحانیت همین‌ها هستند. در مقابل وقتی چهره‌هایی چون شهید بهشتی بهشتی، شهید مطهری و آقای خاتمی را نمی‌بینند، وضع همین می‌شود که روحانیت را گروهی هزینه‌ساز می‌شناسند.

آیت‌الله سیدمحمدعلی ایازی در گفت‌وگو با رویداد۲۴  در تحلیل خود از جایگاه روحانیت در شرایط کنونی ایران افزود: کاسه روحانیت با کاسه حکومت یکی شده است. یعنی هر اتفاقی در حکومت رخ می‌دهد و هر گرفتاری که مردم را درگیر و گرفتار می‌کند، به حساب روحانیون و نقش این طیف در امور کشور گذاشته می‌شود.

عده‌ای از مردم که کم هم نیستند نسبت به روحانیت موضع منفی دارند

وی تصریح کرد: اینکه عده‌ای از مردم که کم هم نیستند و نسبت به روحانیت موضع منفی دارند را از دو جهت می‌توان بررسی کرد؛ اولین نکته چیزی جز این نیست که شکاف نسلی میان روحانیت و نسل جدید به وجود آمده است. در واقع نسل جدید شناختی از روحانیت و ساختار آن ندارد. سابقاً روحانیت ارتباط تنگاتنگی با جامعه نسل جوان و طبقات مختلف داشت و جلسات و محافل دیگر، آن‌چنان فراوان بود که معمولاً حتی آن‌هایی هم که در فضای مذهبی نبودند به گونه‌ای با روحانیت ارتباط داشتند. اما اکنون فاصله زیادی بین روحانیون با مردم افتاده است. به گفته وی، حضور پررنگ روحانیت در قدرت موجب شده روحانیون از رسالت اصلی خود باز بمانند. یعنی مردم وقتی آن‌ها را در مشکلات دخیل می‌دانند، به اظهارات و توصیه‌های دینی هم بی‌توجهی می‌کنند.

کاسه روحانیت با کاسه حاکمیت یکی شده است

 ایازی در ادامه بار دیگر تأکید کرد: یکی شدن کاسه روحانیت با حاکمیت باعث شده مردم مشکلات، ناکامی‌ها، ناکارآمدی‌ها، استبداد، فشارها، سختی‌ها، بیکاری‌ها، ناامیدی‌ها، مبهم بودن آینده نسل جدید از نظر زندگی و تامین معیشت و ... را به حساب حکومت دینی بگذارند که روحانیت یک طرف آن است که باید اذعان داشت، این مسئله مهمی است که در نگاه جامعه به روحانیت تاثیرگذار است. مثلاً کسی به شهرداری می‌رود، به دانشگاه می‌رود و به هرجا که می‌رود و مشکلی می‌بیند، اینطور می‌گوید عامل گرفتاری‌ها از طرف روحانیت و روحانیون هستند که خب معلوم است، اثر منفی می‌گذارد.

این قرآن‌پژوه معاصر و استادیار دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه، تصریح کرد: مساله این است که مردم با نواندیشان دینی آشنایی ندارند، حتی با تفکر آن‌ها هم آشنایی ندارند و فکر می‌کنند همه روحانیت اصرار به پافشاری روی عقیده‌های سنتی دارند؛ بنابراین می‌توان گفت با اصرار بر تندوری و اصرار با مخالفت با آنچه نسل جدید از آن استقبال می‌کند، شاهد مقابله جدی مردم با روحانیون هستیم، به طوری‌که حتی با پدیده عمامه‌پرانی روبرو شویم. با این توضیح که تعداد کم عمامه‌پرانی دلیل خوبی برای جدی گرفتن قباحت این رفتار نیست.