سیدمحمد میرزامحمدزاده

اگرچه در سال 2012، محمد مرسی، اولین رئیس‌جمهور منتخب مردمی مصر شد، اما یک‌سال بعد، از سوی ارتش برکنار شد و به دلیل برخی اتهامات به زندان افتاد. روز دوشنبه (27 خرداد ماه) وی در 67 سالگی، در جریان دادگاهی به اتهام جاسوسی برای سازمان حماس فلسطین، ناگهان به زمین افتاد و جان خود را از دست داد.

روزنامه گاردین انگلیس در یک بیوگرافی جامع در تشریح زندگی محمد مرسی نوشت: در جریان انقلاب سال 2011 مصر، حسنی مبارک، که از سال 1981 رئیس‌جمهور مصر بود، برکنار شد. پس از آن، یک‌سال بعد از به قدرت رسیدن حزب اخوان‌المسلمین، در ماه ژوئن (خرداد - تیر) انتخابات سرتاسری برگزار شد؛ رئیس‌جمهور جدید، محمد مرسی از همین حزب بود؛ او در انتخابات احمد شفیق، نخست‌وزیر پیشین را با اخذ 51.7 درصد آرا شکست داد و تأکید کرد توافق 1979 مصر با رژیم صهیونیستی را حفظ می‌کند. در واقع مرسی دومین انتخاب اخوان بود؛ انتخاب اول آن‌ها، محمد خریت الشاطر، از سوی کمیته انتخابات به دلیل سابقه زندان در زمان حسنی مبارک، رد صلاحیت شد.

اشتباهات مرسی

زمانی که مرسی بر سر قدرت بود، سیاست‌های اسلام‌گرایانه لجوجانه وی، منجر به اعتراضات دوباره گسترده در خیابان‌های قاهره شد و درنهایت در ماه جولای 2013 (تیر - مرداد 92)، ارتش دولت را خلع کرد و مرسی و دیگر اخوان‌المسلمین همراه وی را به زندان انداخت. 

سه افسر ارشد به دفتر مرسی رفتند، جایی که جلسه بحران در جریان بود و به او گفتند که وی دیگر رئیس‌جمهور نیست، گفته می‌شود که او خنده‌ای غیرقابل کنترل کرد و فریاد زد: این موضوع پذیرفتنی نیست. چه چیزی اتفاق افتاده است؟ این یک کودتا است. سپس او را به ساختمان گارد جمهوری در شرق قاهره انتقال دادند؛ جایی که بعد‌تر، بسیاری از طرف‌داران وی از سوی ارتش به گلوله بسته شدند.

اگرچه رئیس‌جمهور مرسی طرح شفافی برای بهبود اقتصاد در مصر نداشت، تزریق پول از سوی قطر و دیگر متحدانش حکومت او را زنده نگه‌ داشته بود؛ با این حال او نتوانست دستگاه امنیتی بدنام کشور را پاکسازی کند؛ دستگاهی که به شکنجه و کشتار معترضان ادامه می‌داد. 

از طرفی او با حفظ یارانه پر هزینه غذا و سوخت تلاش داشت آرای خود را در حوزه‌های انتخابی حفظ کند که این مسئله منجر به کاهش شدید منابع مالی شد. طرفداران وی به اقلیت‌های قبطی (مسیحی) و شیعه مصر حمله کردند و با تهدید به تعطیلی مغازه‌ها در ساعت 10 شب به‌منظور کمک به شهروندان برای حضور در نماز صبح، در کشوری که زندگی شبانه دارد؛ لیبرال‌ها را ناراحت کردند. مرسی همچنین یک نفر از اخوان مسلمین را به عنوان وزیر فرهنگ بر کار گماشت. یکی از دست‌آوردهای روابط خارجی او کمک به آتش‌بس بین رژیم صهیونیستی و حماس بود.

در ماه اوت 2012 (مرداد - شهریور91) او حسین تنطاوی، رئیس ارتش را برکنار کرد. او دستور کار تهیه پیش‌نویس قانون اساسی جدید را از ارتش گرفت و در ماه دسامبر همان سال (آذر - دی) مجلس موسسان اسلام‌گرا یک پیش‌نویس قانون که نقش اسلام را در قانون تقویت و آزادی بیان و اجماع را کمرنگ کرده بود را تصویب کرد. معترضان به‌طور ویژه از یک بند قانون اساسی که تصمیمات مرسی را فرای بازبینی قضایی قرار می‌داد، عصبانی بودند. اگرچه او بعدتر این بند را لغو کرد، اما تأثیر خود را بر مردم گذاشته بود. به‌نظر می‌رسید که او قادر به کنار آمدن با فروپاشی قانون و نظم نیست؛‌ یا حتی قادر به گوش فرا دادن به منتقدانی که می‌ترسیدند اخوان از ماه عسل دموکراتیک برای اعمال قانون اساسی اسلام‌گرایانه در فضای عمیقاً سکولار مصر استفاده کند، نبود.

بدتر از همه، او هفت فرماندار محلی را از بین اخوان و فرماندار الاقصر را از گروه جماعت اسلامی مصر انتخاب کرد؛ گروه تندروی اسلام‌گرا که مسئول کشتار توریست‌ها در استان الاقصر در سال 1997 به‌شمار می‌رفت. پس از قتل‌های بین‌المذهبی، تواضروس الثانی، پاپ قبطی‌ها، مرسی را به خلف وعده حفاظت از مسیحیان محکوم کرد. تا ماه ژوئن 2013 (خرداد - تیر 92)، مرسی سرگردان بین روحانیون مسلمان و مسیحی، دستگاه قضا، پلیس، سرویس‌های اطلاعاتی و از همه بدتر، ارتش بود.

همزمان با حضور معترضان در خیابان‌ها و درخواست پایان ریاست‌جمهوری مرسی، در یکم ماه جولای (10 تیر 92)، ارتش ضرب‌الاجل 48 ساعته تعیین کرد تا مرسی بحران سیاسی را حل کند. وقتی در سوم جولای، مرسی موفق به این کار نشد، ارتش وی را برکنار کرد و عدلی منصور را به عنوان رئیس‌ موقت دولت تا زمان انتصاب عبدل‌الفتاح السیسی در سال 2014 منصوب و دستور بازداشت بسیاری از اعضای اخوان‌المسلمین را صادر کرد.

مرسی قبل از افتادن به زمین در دادگاه آخر خود، به قاضی گفته است که او رازهای بسیاری می‌داند که اگر آشکار شود، منجر به آزادیش می‌شود؛ اما او قصد افشای آن‌ها را ندارد، چراکه به امنیت مصر لطمه می‌زند

زندگی شخصی مرسی

مرسی به عنوان بزرگ‌ترین پسر در بین پنج برادر، در روستای العدوه، در شمال مصر، به دنیا آمد؛ پدرش کشاورز فقیری بود. مرسی زمانی که به روی الاغ به مدرسه می‌رفت را به‌خاطر می‌آورد. او در سال 1975 با مدرک کارشناسی مهندسی و در سال 1978 با مدرک کارشناسی‌ارشد متالوژی از دانشگاه قاهره فارغ‌التحصیل شد.

همان سال او با نجلا محمود، 17 ساله، از دختران فامیل خود ازدواج کرد. نجلا در مصاحبه با یک مجله گفته بود که همسرش در کارهای خانه و پخت و پز به وی کمک می‌کند. او گفته بود: من همه چیز را در رابطه با شوهرم دوست دارم؛ دعوای ما هیچ‌وقت بیشتر از چند دقیقه تداوم نداشته است. مرسی نیز در مصاحبه با یک کانال تلویزیونی مصری گفته بود که ازدواج با نجلا، بزرگ‌ترین دست‌آورد زندگی شخصی من بود.

مرسی در سال 1979 به حزب اخوان المسلمین پیوست. وی چندین سال در آمریکا زندگی کرد و مدرک دکترایی‌ را از دانشگاه نورث‌ریج ایالت کالیفرنیا کسب کرد، مرسی در آنجا بین سال‌های 1982 تا 1985 یعنی تا زمان بازگشت به مصر، استادیار بود. او سپس رئیس دپارتمان مواد دانشگاه زقاقیق مصر شد و تا سال 2010، استاد این دانشگاه بود.

مرسی از سال 2000 تا 2005 عضو مجلس مصر شد و به دلیل آنکه کاندیداتوری تحت لوای اخوان ممنوع بود، به صورت مستقل به مجلس رفت. جناح سیاسی اخوان، حزب آزادی و عدالت، در جریان انقلاب بیداری سال 2011، تأسیس شد و مرسی اولین رئیس این حزب شد.

مرسی نتوانست دستگاه امنیتی بدنام کشور را پاکسازی کند؛ از طرفی او با حفظ یارانه پرهزینه غذا و سوخت تلاش داشت آرای خود را در حوزه‌های انتخابی حفظ کند که این مسئله منجر به کاهش شدید منابع مالی شد

در نوامبر سال 2013 (آبان - آذر 92)، مرسی به اتهام انگیزه قتل به دادگاه رفت و در جلسه دادرسی اعتبار دادگاه را با گفتن این جمله که اتفاق حاضر یک کودتا است، زیر سوال برد. او ادامه داد: می‌خواهم بدانم که آیا قوه قضاییه مصر صلاحیت قضاوت این جرم کودتای نظامی را دارد یا نه؟

در ماه آوریل سال 2015 مرسی به دلیل مرگ و میرها در جریان زد و خورد بین مخالفانش و حامیان اخوان بیرون کاخ ریاست‌جمهوری در قاهره مربوط به دسامبر2012 (آذر - دی 91)، به 20 سال حبس محکوم شد. او از اتهام دستور به قتل دو تن از معترضان و یک خبرنگار به اخوان که می‌توانست مجازات مرگ را به‌همراه داشته باشد، تبرئه شد.

یک ماه بعد او به جرم جاسوسی برای شبه‌نظامیان حماس و حزب‌الله برای برنامه‌ریزی فرار گسترده زندانیان در جریان خیزش‌ها علیه مبارک، محکوم به مرگ شد و در ماه ژوئن پس از مشورت با مفتی اعظم مصر، حکم وی تأیید شد. در نوامبر سال 2016 (آبان - آذر 95) دادگاه دادرسی حکم به برگزاری دوباره دادگاه این اتهام و دیگر اتهامات مرتبط با سازمان‌های خارجی را صادر کرد.

مرسی همچنین با اتهامات به خطر انداختن امنیت ملی به‌واسطه درز اطلاعات ملی برای قطر، کلاهبرداری و اهانت به قوه‌ قضاییه مواجه بود. پس از متهم شدن به اختلال در دادگاه اولش به دلیل فریاد بر سر مخالفان، مرسی مجبور به نشستن در یک قفس شیشه‌ای عایق صدا در دادگاه شد. گزارش شده که وی قبل از افتادن به زمین در دادگاه آخر خود، به قاضی گفته است که او رازهای بسیاری می‌داند که اگر آشکار شود، منجر به آزادیش می‌شود؛ اما او قصد افشای آن‌ها را ندارد، چراکه به امنیت مصر لطمه می‌زند. او اصرار داشت که همچنان رئیس‌جمهور برحق کشور است.

مرسی و همسرش چهار پسر با نام‌های احمد، عمر، اسامه و عبدالله و دختری با نام شیما داشتند.

محمد مرسی عیسی العیاط، سیاست‌مدار مصری، در تاریخ بیستم اوت 1951 (28 مرداد 1330) چشم به جهان گشون و 27 خرداد 1398، دار فانی را وداع گفت.