آریا طاری

چند ماه پس از پایان دوران وینفرد شفر در استقلال، داستان مرد آلمانی و باشگاه هنوز به انتها نرسیده است. معاون ورزشی باشگاه اخیرا دست به افشاگری‌های تازه‌ای زده و اعلام کرده که سندهای «دلالی» سرمربی سابق استقلال را افشا خواهد کرد. شاید علی خطیر خودش را در لباس یک قهرمان تصور کند اما حقیقت آن است که حتی اگر تمام ادعاهای او صحت داشته باشد، سکوت او در ماه‌های گذشته خیانت بزرگی در حق استقلال بوده است. حالا که دیگر خبری از شفر و مهره‌های خارجی باشگاه نیست، این غوغاسالاری و افشاگری، چه دردی از باشگاه درمان می‌کند؟

وقتی درهای باشگاه استقلال روی وینفرد شفر و پسرش بسته شد و مسئولان باشگاه حتی اجازه حضور مرد آلمانی در جلسه تمرینی تیم‌شان را ندادند، «برنده‌ترین» عضو هیات مدیره آبی‌ها «علی خطیر» بود. مردی که از مدت‌ها قبل با سرمربی تیم اختلاف نظر داشت و عملا هیچ تلاشی برای پنهان کردن این اختلاف نشان نمی‌داد. حالا که شفر فوتبال ایران را ترک کرده، خطیر در کنار هواداران باشگاه می‌ایستد، لبخندی به پهنای صورت می‌زند و از «افشاگری» علیه سرمربی آلمانی حرف می‌زند. آن‌چه خطیر اخیرا در مورد رابطه استقلال و وینفرد شفر به زبان آورده، حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد. شاید این مدیر تصور کند که با مطرح کردن چنین صحبت‌هایی، محبوبیت زیادی در بین هوادارها به دست خواهد آورد اما او بدون آن‌که بداند، در درجه اول اعتبار خودش را نشانه رفته است. خطیر به عنوان یکی از مدیران باشگاه، می‌توانسته از مدت‌ها قبل مقابل رفتارهای شفر بایستد اما با سکوت، به ادامه پیدا کردن این روند کمک کرده است. اگر همه ادعاهای او در مورد سرمربی پیشین استقلال صحت دارد، چرا آقای مدیر تا امروز زبان در کام گرفته و تیمش را زودتر از چنگ شفر نجات نداده است؟ اگر سرمربی آلمانی تنها یک ساعت در روز تیمش را تمرین می‌داد، اگر سرمربی آلمانی 80 هزار دلار از 100 هزار دلار تهیه شده توسط باشگاه برای پرداخت به جپاروف و تیام را توی جیب‌های خودش گذاشت و عملا زمینه را برای جدایی آنها فراهم کرد تا بازیکنان خودش یعنی گرو و نویمایر را به استقلال بیاورد، اگر این مربی به جای تمرکز روی استقلال در شروع تمرین‌های پیش‌فصل راهی کشور سوئیس شد تا جام جهانی را تحلیل کند، مدیران باشگاه در جریان همه چیز بودند و تنها سکوت کردند. خطیر و همکارها به صحنه کشته‌ شدن رویای میلیون‌ها هوادار چشم دوختند اما به نفع‌شان نبود که حرفی بزنند. حالا آنها در زمانی لب به حرف زدن باز کرده‌اند که موضوع قتل، دیگر برای هیچ‌کس جذاب نیست!

نقش علی خطیر در باشگاه استقلال بی‌شباهت به نقش سعید فتاحی در سازمان لیگ فوتبال ایران نیست. هر دو نفر شیفته مصاحبه کردن و دیده شدن هستند و عادت دارند در حوالی دوربین‌ها زندگی کنند. جالب اینجاست که خطیر اصرار دارد تنها به خاطر هوادارها در ایران باقی مانده اما دقیقا کدام هوادار از این مدیر خواسته تا صندلی‌اش را با چنین جدیتی حفظ کند؟ او در همین فصل با علیرضا حقیقی درگیر شده و با گلر سابق پرسپولیس، کتک‌کاری کرده است. یک ویدئوی حیرت‌آور دیگر نیز از رفتار این مدیر با الحاجی گرو و حبس این مهاجم در دفتر او روی اینترنت منتشر شده است. علاوه بر این، او درست در روزهای توافق نهایی با استراماچونی برای نیمکت استقلال، عملا همه موفقیت‌های سرمربی سابق باشگاه را زیر سوال برده و دست روی این نکته گذاشته که وینفرد شفر هر سال به دروغ به هوادارها قول قهرمانی داده است. این ادعا در حالی مطرح می‌شود که تنها یک سال و نیم از زمان امضای قرارداد این سرمربی می‌گذرد و در همین مدت، او توانسته تیمش را قهرمان جام حذفی کند. البته که شفر اشتباه‌های بزرگی داشته اما مدیران باشگاه نمی‌توانند خودشان را پشت این اشتباه‌ها پنهان کنند. اگر قرار است آنها هیچ برخوردی با رفتارهای خارج از عرف سرمربی‌شان نداشته باشند، پس اصلا چه تفاوتی با «تماشاگرها» دارند؟

علی خطیر هنوز هم باور دارد که استقلال بدون اشتباه داوری دیدار با صنعت نفت، قهرمان این فصل لیگ برتر بود. این در حالی است که اگر به جای یک امتیاز، سه امتیاز آن مسابقه نیز به آبی‌ها تعلق بگیرد، آنها شانسی برای قهرمانی لیگ نخواهند داشت. البته که ادعا کردن، ساده به نظر می‌رسد اما حافظه هواداران فوتبال ایران به اندازه‌ای که خطیر تصور می‌کند، افتضاح نیست. اگر قرار است سرمربی ایتالیایی در باشگاه به موفقیت برسد، رفتارهای حاشیه‌پردازانه خطیر باید در کم‌ترین سطح ممکن دنبال شوند. اصلا در باشگاه چه کسی به او مسئولیت داده تا در تجمع هوادارها شرکت کند و روبه‌روی دوربین‌های موبایل، دست به افشای اطلاعات خصوصی استقلال بزند؟ حتی با فرض حقیقی بودن همه این ادعاها، افشاگری خطیر در شرایط فعلی که دیگر شفر و سایر مهره‌های خارجی در استقلال حضور ندارند، چه سودی برای باشگاه خواهد داشت؟ مدیریت درست با دانستن زمان دقیق سکوت و واکنش پیوند خورده اما خطیر، آن‌جا که باید حرف بزند سکوت می‌کند و آن‌جا که باید سکوت کند، حرف می‌زند!