زشت و زشت‌تر!

باید بپذیریم که فوتبال ایران، بخشی از زشت‌ترین روزهایش را سپری می‌کند. از یک طرف، هنوز ترکش‌های دربی در تن و بدن فوتبال وجود دارد، از سوی دیگر وزیر ارتباطات با کری خواندن در سطح دبستان، خبرساز شده و حسابی فضای فوتبال را به هم ریخته است. از دستگیری رییس هیات مدیره باشگاه استقلال هم نباید به راحتی عبور کرد. موضوعی که نشان می‌دهد انتخاب‌ها برای سرخابی‌ها چطور این دو باشگاه را در مسیر تباهی قرار داده‌اند. به همه این زخم‌ها، باید ماجرای حضور خداداد و فیروز کریمی در برنامه خندوانه را هم اضافه کنیم تا به یاد بیاوریم که فوتبال ایران عملا در یک بن‌بست فنی-اخلاقی قرار گرفته است.

آریا رهنورد

سوژه داغی به نام آقای وزیر

به محض آن‌که سوت پایان دربی به صدا درآمد، «آذری جهرمی» مثل همیشه در قامت یک هوادار تیفوسی، برای تیم رقیب کری خواند و با ستاره‌های آسیایی استقلال شوخی کرد. این ماجرا آنقدر سریع اتفاق افتاد که حتی فرهاد مجیدی در کنفرانس خبری بعد از مسابقه، فرصت داشت تا درباره آن اظهارنظر کند. در اینکه ادبیات فرهاد هم اصلا مناسب یک مربی فوتبال نبود، تردیدی وجود ندارد اما ماجرای آقای وزیر را نمی‌توان تنها در چند جمله خلاصه کرد. جهرمی که ظاهرا شیفته فوتبال و البته باشگاه پرسپولیس است، بعد از چند روز پاسخ فرهاد را با جملات مثبتی داده و البته به شکل زیرپوستی تلاش داشته تا کم بودن گل‌های ملی مجیدی را دستمایه شوخی تازه‌اش قرار بدهد. از یک طرف، باید بپذیریم که همه جای دنیا چهره‌های سیاسی هم درباره فوتبال اظهارنظر می‌کنند اما از سوی دیگر، سطح این واکنش‌ها معمولا خیلی بالاتر از حرف‌ زدن از ستاره یا سیاره است. در فضای ملتهب فوتبال ایران، جهرمی می‌تواند از برد تیم محبوبش لذت ببرد اما اصرار برای کوبیدن حریف در جملات او، فقط شرایط را بدتر می‌کند. حتی با فرض «اشتباه» بودن نحوه بروز این واکنش، اینکه استقلالی‌ها در مورد یک «استوری» اینستاگرامی بیانیه رسمی صادر کنند و اینکه پرسپولیسی‌ها به خاطر آن‌چه «توهین» به وزیر می‌نامند، مشغول شکایت از باشگاه استقلال شوند، دیگر واقعا حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد. باور کنید کلیت این ماجرا آنقدر مهم نیست که تا این اندازه وقت فوتبال و هوادارانش را بگیرد. کاش بین همه این خبرها و تحلیل‌ها، حداقل به اندازه دو عبارت برای توصیف فنی شهرآورد هم فضا وجود داشت. این فضای غبارگرفته اما، درست‌شدنی نیست.

آبروی‌مان را بردید آقایان!

خداداد عزیزی و فیروز کریمی. قرار گرفتن یک فوتبالیست درخشان در کنار یک مربی تاکتیکی، طبیعتا باید نتیجه خوبی به همراه داشته باشد اما افسوس که ظاهرا بالا رفتن سن، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. از یک طرف، خداداد عزیزی عملا به «دوربینی‌ترین» چهره در بین فوتبالی‌ها تبدیل شده است. در شبکه سه و برنامه ستاره‌ساز، او را می‌بینیم. وقتی به سراغ برنامه اینترنتی «شب‌های مافیا» می‌رویم، باز خداداد عزیزی پیداست. او را به عنوان مهمان به «خندوانه» هم دعوت می‌کنند و جالب اینکه با این سطح از مقبولیت در رسانه ملی، خداداد در گفت‌وگوی تلویزیونی با «ایران اینترنشنال» هم دیده می‌شود. خب، بدیهی است که یک آدم با حضور در این حجم از برنامه، دیگر هیچ حرف جذابی برای گفتن نداشته باشد و حرف‌های عجیب و غریب به زبان بیاورد. از سوی دیگر، اوضاع فیروز کریمی هم همین‌طور است. آخرین مربی ایرانی قهرمان آسیا، زمانی آنقدر بامزه بود که فوتبالی‌ها با شنیدن شوخی‌هایش به وجد می‌آمدند اما حالا از او، چیزی به جز یک مشت خاطره ساختگی و بی‌نمک باقی نمانده است. دقیقا «بامزه ‌بودن» جایی از دست می‌رود که «تلاش» برای بامزه ‌بودن اتفاق می‌افتد! این دو نفر در کنار هم روی آنتن تلویزیون با توهین به «نویسندگان» ایرانی و بیکار خواندن آنها، یک کشور را به هم ریخته‌اند. جالب اینکه عملا هیچ‌کس از آنها انتظار چیز دیگری نداشته و نویسنده‌ها هم به جای این دو نفر، از رامبد جوان شاکی شده‌اند. یعنی کار به جایی رسیده که دیگر هیچ‌کس توقع سواد از چهره‌های فوتبالی ندارد. آبروی فوتبال را بردید آقایان. کاش کمی سکوت کنید و در سکوت، به کارهایی که این اواخر انجام داده‌اید کمی بیاندیشید. کاش کمی کتاب بخوانید تا جهان‌بینی‌تان چیزی فراتر از لبخندهای چند ثانیه‌ای باشد. نویسنده‌های ایرانی هم بیکار مانده‌اند، بس که شما همه تریبون‌ها را فقط برای خودتان  خواسته‌اید!

آقای هتل‌دار، پشت میله‌ها

آن وقت‌ها که گفتیم و نوشتیم که پای «هتل‌دارها» نباید به هر قیمتی به فوتبال باز شود، جناب وزیر ورزش سرگرم تصمیم‌های منحصربه‌فردی برای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بودند. نمی‌دانیم «مصونیت» سلطانی‌فر برای ماندن در جایگاه وزارت پس از این همه فاجعه بزرگ و کوچک را چطور توجیه کنیم اما خوشبختانه عمر این دولت رو به پایان است و دوران سلطانی‎فر هم به زودی تمام می‌شود. از وزیر بعدی هم، توقع زیادی نداریم. همین که زندانی‌های احتمالی و مجرمان بالقوه را به پرسپولیس و استقلال نیاورد، خودش لطف بزرگی است! همین که مجبور نشویم سراغ مدیران سابق پرسپولیس و استقلال را از زندان و دندانپزشکی بگیریم، خودش تلاش خوبی به هم شمار می‌رود.

عیسی؛ هر شادی یک محرومیت

عیسی آل‌کثیر، بالاخره اولین دربی زندگی‌اش را پشت سر گذاشت و بالاخره توانست در این مسابقه هم گل بزند. تا اینجا همه چیز خوب بود و حتی بخش اول شادی‌های او، جنجالی به همراه نداشت اما آخرین لحظات از شادی‌های گل او، با شکایت مستقیم باشگاه استقلال روبه‌رو شد. ظاهرا عیسی نمی‌تواند بدون جاروجنجال، گل‌هایش را جشن بگیرد. بد نیست حالا که لیگ به مراحل حساسی رسیده و حالا که ای.اف.سی تا این اندازه روی تک تک حرکات نفرات درون زمین حساسیت به خرج می‌دهد، یحیی دو نفر را مامور مهار مستقیم عیسی در شادی‌های بعد از گل کند. یعنی بهتر است همین که آل‌کثیر دروازه را باز کرد، دو نفر دست و پای او را ببندند تا شکایت و محرومیت تازه‌ای برا‌یش اتفاق نیفتد و باشگاه را دوباره به زحمت نیندازد. البته از این هم نگذریم که اگر استقلالی‌ها تمرکزی را که صرف شکایت‌های مختلف از آل‌کثیر کرده‌اند برای خرید بازیکن خوب کنار می‌گذاشتند، شاید حالا برنده دربی بودند!

خداداد عزیزی و فیروز کریمی. قرار گرفتن یک فوتبالیست درخشان در کنار یک مربی تاکتیکی، طبیعتا باید نتیجه خوبی به همراه داشته باشد اما افسوس که ظاهرا بالا رفتن سن، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد

کریم، جواهری در قصر

هر چند روز هم که از دربی سپری شود، نمی‌توان حرکات کریم باقری را فراموش کرد. در طول تاریخ هیچ فردی وجود نداشته که بیشتر از کریم، مهره‌های پرسپولیس را «کتک» زده باشد! خیلی‌ها تصور می‌کنند این نوع برخورد در فوتبال منسوخ شده اما این افراد، عموما چیزی از فوتبال نمی‌دانند. شاید کریم به لحاظ فنی، دانسته‌های زیادی نداشته باشد اما نقش او در موفقیت‌های این سال‌های پرسپولیس، انکارنشدنی است. اینکه در عصر ستاره‌های مغرور میلیاردی، یک نفر را داشته باشی که هر وقت لازم شد فوتبالیست‌ها را چپ و راست کند و کسی نتواند در مقابلش جیک هم بزند، واقعا معرکه است. کریم خیلی زود به درگیری‌های دربی هم پایان داد و همه چیز را تمام کرد. کاری که همیشه در انجامش استاد بوده است. غیبت یک نفر مثل او روی نیمکت استقلال هم احساس می‌شود. یک نفر که بتواند در چنین مواقعی، بازیکنان را کنار بزند و از بیشتر شدن تنش‌ها جلوگیری کند. اتفاقا بهزاد غلامپور روی نیمکت استقلال، درست نقطه مقابل کریم بود. در شرایطی که استقلال اصلا زمان نداشت و بیشتر از همیشه به گل نیاز داشت، غلامپور با وارد شدن به دعوای کودکانه با مهره‌های حریف، زمان را از این تیم گرفت. کاش او به جای این کارها، توضیح بدهد که دقیقا چه بلایی سر رشید مظاهری آماده ابتدای فصل آمده است.

برخورد می‌کنیم، شما استراحت کنید!

جناب رییس فدراسیون فوتبال واقعا زحمت کشیدند، انرژی صرف کردند، خودشان را از نفس انداختند و در واکنش به ماجراهای دربی، به کمیته انضباطی دستور مبارزه با خشونت دادند. از همین جا به آقای عزیزی خادم، خسته‌نباشید می‌گوییم؛ اما جناب رییس، دستور به بررسی ساده‌ترین کاری است که شما می‌توانید انجام بدهید. بد نیست روی صندلی ریاست فدراسیون، کمی به «علت» این خشونت‌ها هم فکر کنید. به ماجراهای داوری و امکاناتی که وجود ندارد، به مشکلات مالی که اتفاقا فدراسیون شما یکی از اصلی‌ترین دلایلش به شمار می‌رود و به هر چیز دیگری که فضای فوتبال را به هم ریخته است. برخورد انضباطی را که یک بچه پنج ساله هم می‌تواند انجام بدهد قربان!