گسست نسلی و تأثیرپذیری تئاتر مقاومت از آن

در روزگار کرونازده امروز و نومیدی جامعه تئاتری و عدم حمایت از بخش فرهنگی جامعه، به نظر جشنواره‌ها تنها مفر برای هنرمندان به حساب می‌آیند. جشنواره تئاتر مقاومت یکی از آن مفرهاست، جایی که طبق آمار و ارقام استقبال از آن زیاد بوده و اصرار متولیانش به برگزاری آن است. از همین رو با محمدعلی خبری،‌ یکی از چهره‌های شاخص در حوزه سیاستگذاری فرهنگی و استاد دانشگاه آزاد، به‌ویژه تئاتر گفتگویی ترتیب داده‌ایم که به شرح زیر است:

احسان صارمی

 جایگاه تئاتر مقاومت را در میان جامعه امروز هنرمندان تئاتر و علاقه‌مندان به آن چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسلم است با گذر زمان و تاریخ مباحث متفاوت می‌شوند. در ابتدا نسلی از هنرمندان تئاتر بوده که جبهه را از نزدیک لمس کرده است و در تمام قضایا حضور داشته و می‌خواهد تجربیات خود را منتقل کند. به بیان دیگر می‌توان گفت ما در حال گذر نسلی هستیم. نسلی که در جبهه بوده و فعالیت داشته و همه مباحث و قضایایش را به این سمت و سو برده است و نسلی که فرزندان آنها هستند و در این زمان زندگی می‌کنند. ما همه تجربیات خود را نمی‌توانیم منتقل کنیم. چراکه دریافت‌کنندگان و امکانات ارسال تجربیات گنجایش محدودی دارند. زمانی که نسل بعدی ما می‌خواهد مطالب را دریافت کند ما یک سری مباحث را به صورت گزینشی به او ارائه می‌دهیم و او با توجه به زیست خود دریافت و تحلیل می‌کند و مفاهیم جدید را می‌سازد. ما در گذر چنین نسلی هستیم. اگر از این مباحث درک درستی داشته باشیم باید ببینیم در این زمان و با نسل جدید با آنچه که ما به آنها به عنوان یادگار و تاریخ ارائه دادیم، چه دریافتی دارد و چگونه می‌تواند مسائل را پیش بکشد.

امروزه در زمانی به سر می‌بریم که یک گسست نسلی وجود دارد. این گسست نسلی را در حوزه هنر و مخصوصاً تئاتر دفاع مقدس چگونه می‌توانیم پر کنیم و آن را از بین ببریم؟ یکی از قضایایی که وجود دارد ارتباطات ما بسیار کم شده است. هم ارتباطات بین نسلی خودمان و هم بین نسل بعدی ما کم شده است. جایگاهی که نهادهای مربوطه به دفاع مقدس باید رقم بزنند تا بتوانند ارتباطات را بیشتر کنند. زمانی که ما ارتباط بیشتری داشته باشیم اطلاعات جدیدی به دست می‌آوریم و می‌توانیم تعامل سازنده داشته باشیم. تعاملات را هم ابتدا اعتماد‌سازی و سپس مشارکت می‌سنجد. امروزه از کسانی که کار دفاع مقدس می‌کنند بدون ارتباط و تعامل و اعتمادسازی، مشارکت می‌خواهیم. این مشارکت شکل نمی‌گیرد. پس در ابتدا باید این اتفاق را رقم بزنیم. زمانی که این اتفاق رقم خورد خود به خود تولیدات با مسائل زیست جهان امروز رخ خواهد داد. می‌شود گفت که ما سرمایه و پس‌انداز بسیار زیادی در دفاع مقدس داریم که هنوز به آنها دست پیدا نکرده‌ایم. معدن‌هایی که هنوز درشان باز نشده است.  فکر می‌کنم اگر اعتماد و تعامل وجود داشته باشد در آینده آثار بسیار خوبی را خواهیم داشت.

 نقش آموزش و پژوهش را در تولید آثار تئاتر دفاع مقدس چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 در کار هنر آموزش و پژوهش باید تبدیل به اثر شود. ما آموزش می‌بینیم که کار تولید کنیم. پژوهش می‌کنیم که اثر تولید شود. متاسفانه این ارتباط قطع است. آموزش کار خود را می‌کند و پژوهش کار خود را انجام می‌دهد. مدیریت و هنرمند هم هر یک کار خود را انجام می‌دهند. ما در صورتی می‌توانیم بگوییم که جامعه‌ای پربار از هنر داریم و آثار هنری منطبق بر رویکردهای آموزشی و پژوهشی خواهد بود که برآیند آنها ارتباط خوبی داشته باشند و بتوانند به صورت منسجم این ارتباط را حفظ کنند تا به تولید ما کمک کنند. قرار نیست فقط آموزش برای آموزش، پژوهش برای پژوهش و اجرا برای اجرا باشد.

 چه راهکاری برای حل مشکلات ذکر شده به نظرتان می‌رسید؟

 باید جلسات و نشست‌های مرتبی برپا شود. بیاییم هدف‌گذاری کنیم به این صورت که ما می‌خواهیم برای 10 سال آینده کجا بایستیم. اگر بدانیم 10 سال آینده می‌خواهیم کجا بایستیم فرقی نمی‌کند که هدف ما نزدیک یا دور باشد اما باید هدف مشخص باشد. اگر ما دراز مدت کار کنیم و 10 سال بعد نتیجه بگیریم باید روی افراد 10 ساله کار کنیم.

ما تکلیفمان با هدف و تکلیفمان با افراد مشخص نیست. تکلیفمان با روند کیفیت و روند تاکتیک و تکنیک‌ها مشخص نیست. متاسفانه اکثر جشنواره‌های ما، نه فقط تئاتر، بلکه همه جشنواره‌ها برای جشنواره هستند. این نه تنها ما را به هدف نزدیک نمی‌‌کند، بلکه ما را بی‌هدف می‌کند. هدف ما فقط می‌شود جشنواره برگزار کردن نه چیز دیگری.

 به نظر شما مهمترین مشکل و چالش پیش روی تئاتر مقاومت چیست؟

 هر اتفاقی که بتواند منبعث از کار فکری و هدفمند و دارای استراتژی باشد به ما کمک می‌کند؛ اما زمانی که ما دفاع مقدس را به مقاومت تغییر دادیم چه هدفی داشتیم؟ این فقط در جلسه مطرح می‌شود یا می‌خواهیم هدف آن را همه بدانند؟ اگر به مقاومت نگاه کنیم هر انسانی که امروزه در حال زندگی ست، به نحوی در حال مقاومت است. اگر اینگونه باشد ما کار انسانی انجام می‌دهیم و کار انسانی مقدس‌ترین کار در این زمینه است. اینجاست که با گستردگی مفاهیم روبه‌رو می‌شویم. یکی از مهمترین مسائل این است که مفهوم مقاومت را چگونه تحلیل و تبیین می‌کنیم. دفاع مقدس یک جریان و تاریخ مشخصی است. اما زمانی که می‌خواهیم به مقاومت بپردازیم می‌شود گفت یک صفت و مفهوم است و این مفهوم را چگونه برای همه انسان‌ها تجزیه، تحلیل و تبیین می‌کنیم. حال آن انسانی که با من هم فکر و هم مسلک است، یا برای همه انسان‌هایی که در همه جای دنیا هستند. پس کار راحتی نیست. مهمترین مسأله مفهوم‌سازی است. اگر مفهوم‌سازی برای هنرمند بتواند قابل درک بیان شود، که اثرتولیدیش مقاومت را در رویکرد انسانیت برای انسان شدن باشد، خیلی کار خوبی هست، اما به شرط اینکه مفهوم‌سازی در چهارچوب چند نفر نباشد، در ایده‌پردازی خالص نباشد. باید مفهوم برای همه تحلیل و تبیین شود تا اگر کسی خواست راجع به تئاتر، رویکردهای متفاوتی را ارائه کند بتواند از این قضیه استفاده کند.

ارتباطات ما بسیار کم شده است، هم ارتباطات بین نسلی خودمان و هم بین نسل بعدی ما کم شده است

 ورود مفاهیم جدید به عرصه تئاترانقلاب و دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 ما الان با چند نسل مواجه هستیم. نسل‌هایی که در دهه‌های 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90 هستند. یعنی ما با یک رویکرد نسلی 60 ساله در 6 دهه مواجهیم. هرکدام از این دهه‌ها ارتباطشان با مقاومت و دفاع مقدس بسیار متفاوت است. ما اگر می‌خواهیم مفهوم‌سازی کنیم باید در حیطه زیست جهان هرکدام از اینها مفهوم‌سازی کنیم. نه اینکه فقط برای یک دهه خاص کار کنیم. حتی ما باید برای ده ساله‌هایی که دهه نودی هستند و الان خودشان را آماده می‌کنند برای خواندن، نوشتن، تحصیل کردن و ورود به جامعه، مفهوم‌سازی را انجام دهیم. چرا در تئاتر مقاومت کار کودک و نوجوان نیست؟ چرا مسائل اجتماعی و خیلی چیزهایی که مربوط به انسان امروز و دهه‌های مختلف هست، دیده نمی‌شود؟ من متولد دهه 30 و 40 هستم و با خود انباری از تجربیات را به همراه دارم. تمام تجربیاتم را نمی‌توانم به یک نسل دهه 90 منتقل کنم. باید با نگاه او دریافت کنم.

  بهترین خاطره‌ای که از جشنواره تئاتر مقاومت دارید؟

 ما در سال 64 به واسطه سپاه و وزارت ارشاد اولین گروه تئاتری بودیم که عازم جبهه‌ها شدیم. از ارومیه تا اهواز را زیرپوشش قرار دادیم.30 تا 40 روز طول کشید. بهترین خاطرات را از تئاتر دفاع مقدس در آنجا دارم. درجشنواره‌ها هم بهترین خاطرات زمانی بود که بین هنرمندان و مدیران همبستگی و همدلی بود. این ارتباطات به تعامل و مشارکت می‌انجامید. آن زمانی که جشنواره شرکت می‌کردیم و افتخار داشتیم که در خدمت دوستان باشیم این ارتباط در طول سال، ماه‌ها و هفته‌ها وجود داشت. اما امروزه این گسست وجود دارد و این ارتباط نیست. به هر حال در جشنواره به همین اندازه که با خلاقیت هنرمندان مواجه می‌شوم، بهترین خاطرات من در زمانی است که آثار آنان را می‌بینم.

 تئاترمقاومت در یک جمله؟

 مقاومت کنیم تا مقاوم باشیم.

 و در پایان...

 باید تجربیات را هدفمند و با یک استراتژی چندین ساله‌ای که داریم مشخص کنیم تا ببینیم چه کارها و اجراهایی را می‌خواهیم انجام دهیم. اجرای جشنواره‌ای تئاتر نیست. ما باید به سمت و سویی برویم که تئاتر مقاومت را دائم اجرا داشته باشیم. گروه‌های تئاتری داشته باشیم. آیا ما گروه‌های تئاتری داریم؟ بی‌شک گروه‌های دائمی تئاتر دفاع مقدسی نداریم. آیا در طول سال تئاتر دفاع مقدس زنده و دائمی حضور دارد؟ خیر اینگونه نیست. اینکه تنها در قالب جشنواره گروه‌هایی مقطعی تئاتر برای شرکت در جشنواره تشکیل شوند، تئاتر رخ نمی‌دهد. تئاتر دفاع مقدس زمانی محقق می‌شود که بتواند به صورت دائم در تمام روزهای سال نفس بکشد و با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در اینصورت است که مخاطب تئاتر دفاع مقدس به مروج فرهنگ دفاع مقدس در جامعه تبدیل می‎شود و آن وقت است که تئاتر دفاع مقدس به گفتمان تبدیل و موفق می‌شود. تا زمانی که به اجرای جشنواره‌ای محدود شویم این امر محقق خواهد شد.