بابک احمدی

ایجاد حریم اطراف مجموعه «تئاتر شهر» چند سالی است که به بحث متداول بدل شده و در این مدت عنوان‌های متفاوتی به خود گرفته است. «تعیین حریم»، «حصارکشی»،‌ «ساماندهی عرصه و حریم» از جمله اسامی بوده که برای نامیدن طرح مدیران دولتی به کار رفته و می‌رود. تحقیقا از سال‌های پایانی دولت دوازدهم بود که ماجرای ایجاد حریم سیمای جدی‌تری به خود گرفت، وگرنه در دوره‌های پیش از آن نیز هنرمندان و مدیران به لزوم پیاده‌سازی چنین طرحی پی برده بودند. مشهورترین اعتراض نسبت به وضعیت در دولت گذشته و توسط مرضیه برومند صورت گرفت که سروصدای زیادی به دنبال داشت؛ وقتی برومند در نشست خبری جشنواره تئاتر عروسکی گفت: «امروز که برای حضور در این نشست به تئاتر شهر می‌آمدم، یک نفر کنار تئاتر شهر اجازه نمی‌داد ماشینم را پارک کنم و می‌گفت اینجا آشپزخانه است و قرار است برای من مواد غذایی برسد! تکلیف ما را معلوم کنید اینجا آشپزخانه است یا تئاتر شهر؟! تئاتر شهر دارد فرومی‌ریزد! درستش کنید! اطراف مکان فرهنگی باید زیبا باشد. تئاتر شهر بوی پا می‌دهد! چرا باید سطل آشغال‌های زشت در اطراف مجموعه زباله‌های محل را دپو کند؟!» در همان نشست بود که برومند در اعتراض به بودجه اندک تئاتر ایران به رقم پشت قباله یکی از بازیگران زن سینمای کشور اشاره و بودجه تئاتر مملکت را کمتر از آن عنوان کرد. یکی دیگر از اظهارنظرهای نسنجیده و احساسی او! که بعدا عذرخواهی از خانم بازیگر را به دنبال داشت. 

ولی مسئله در دوره‌های متفاوت و توسط مدیران گوناگون تئاتر شهر پی‌گیری شد تا سرانجام کار به دولت کنونی رسید. وقتی در دولت گذشته این بحث مطرح شد، سروصدای زیادی در فضای مجازی راه افتاد و گروهی از هنرمندان تئاتر هم‌صدا با بعضی اعضای شورای شهر تهران نسبت به حصارکشی و ایجاد و حریم و غیره اطراف تئاتر شهر اعتراض کردند. گروه دیگری هم عاصی از بروز انواع دزدی و چاقوکشی و قمه‌کشی و موادفروشی پیرامون این محل، با ایجاد حریم موافق بودند و سعی می‌کردند صدای خود را به گوش طرف مقابل و هر مقام مسئولی برسانند. حالا اما پرسش اصلی اینجاست، چرا امروز دیگر صدایی در فضای مجازی و یا دیگر فضاها،‌ حتی رسانه‌های رسمی، له یا علیه این موضوع وجود ندارد؟ مدیران و دست‌اندرکاران اگر گوش شنوا و چشمان بینا داشته باشند باید به این نکته توجه کنند که چه اتفاقی رخ داده که دیگر صدا از جنبنده‌ای درنمی‌آید؟ چراکه دستکم در یک جامعه زنده و پویا، باید حداقل بحث و مجادله و گفتگویی حول مسائل مهم شکل بگیرد. 

پیام سکوت هنرمندان درمورد حریم تأترشهر، شاید این باشد مدیران فرهنگی این دولت اگر یک کار خوب و مناسب هم انجام دهند،‌ چنان کارنامه بدی به یادگار گذاشته‌اند که کسی علاقه‌ای نسبت به اظهارنظر درباره آن یک کار ظاهرا خوب نشان نمی‌دهد. آنچه تا اینجا روشن به نظر می‌رسد این است که دولت دستکم در حوزه تئاتر، محصول دکترین! خالص‌سازان در عرصه فرهنگ و هنر را درو می‌کند

برکسی پوشیده نیست که تئاتر شهر از دیرباز یکی از مهمترین مکان‌های تئاتری کشور بوده و همواره مورد توجه. کافی است به یاد بیاوریم روزگاری که اعلام شد قرار است خط مترو از زیر ساختمان «تئاتر شهر» عبور کند و یا دوره‌ای که مدیران شهری پارکینگ این مجموعه فرهنگی را شبانه به ‌نام غیر زدند. تصاویر تجمع اعتراض هنرمندان به این موضوع هنوز در اینترنت قابل جستجو و در دسترس عموم است که رضا کیانیان و حمید سمندریان بین حضار صحبت می‌کنند. در نمونه دیگر، می‌توان به بحث بازسازی تئاتر شهر اشاره کرد که تقریبا هر چهار سال یک بار و با تغییر دولت‌ها علم می‌شد؛ آنجا هم صدای هنرمندان و مدیران بلند بود. ماندگارترین اظهارنظر در این باره توسط بهرام بیضایی در دولت محمود احمدی‌نژاد صورت گرفت که تئاتر شهر را به «سالن چلوکبابی» تشبیه کرد. یعنی زیبایی‌شناسی مدیران وقت در تغییر سنگ‌ها و نمای داخلی این مجموعه فرهنگی به قدری فاجعه بود که چنین تعبیری به آن چسبید و هیچ‌گاه از اذهان پاک نشد. 

بنابراین جا دارد یک بار دیگر طرح پرسش کنیم: چه مجموعه رفتار و وقایعی موجب شده که علاوه بر مخالفان دو آتشه - همان‌ها که قبلا در خدمت اعضای شورای شهر ویدئوها و کمپین‌های اعتراضی می‌ساختند - امروز حتی موافقان ایجاد حریم نیز سکوت کرده‌اند؟ آیا جز این است که رفتار نیروهای حراستی و حفاظتی در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم، همه چیز را به محاق سکوت کشانده تا درباره هیچ واقعه‌ای اظهارنظر صورت نگیرد؟ بعد از صحبت‌های وزیر ارشاد درخصوص شروع کلنگ‌زنی طرح حریم، فقط یک اعتراض جدی شنیده شد و آن هم توسط سخنگوی شورای پنجم تهران بود که در اکانت شبکه ایکس نوشت: «این کار، تعیین حریم نیست؛ این کار، خالص‌سازی عرصه عمومی شهر است. حصر میدانگاه تئاتر شهر، تحدید عرصه عمومی و تضییع حقوق شهروندان برای دسترسی آزادانه به فضا‌های شهری است. تعیین حریم، دیوارکشی و جداسازی فیزیکی نیست.»

البته همچنان روشن نیست که دولت قصدی برای کشیدن دیوار در اطراف تئاتر شهر داشته باشد. دیواری مشابه آنچه در اطراف تالار وحدت یا بنیاد رودکی وجود داشته و هیچگاه زمینه‌های اعتراض مدیران شورای شهر سابق و امروز را بوجود نیاورده است! فارغ از اینکه نیت نویسنده توئیت، سیاسی بوده یا دغدغه شهری و فرهنگی داشته، بیان این نکته ضروری است که گسترش فقر، پیوندی ناگسستنی با افزایش بزه و ناهنجاری‌های اجتماعی دارد و هیچ جریانی در کشور نمی‌تواند با هدایت اجباری پدیده‌های نامطلوب خود به زیر فرش! توهم پاکسازی و ایمن‌سازی بوجود بیاورد. این میزان آسیب و نارضایتی که در محدوده چهارراه ولیعصر و تئاتر شهر به چشم می‌آید، روزی فرش را کنار می‌زند و راه خود را به بیرون باز می‌کند. پیام دیگر سکوت هنرمندان شاید این باشد که مدیران فرهنگی این دولت (مثلا) اگر یک کار خوب و مناسب هم انجام دهند،‌ چنان کارنامه بدی به یادگار گذاشته‌اند که کسی علاقه‌ای نسبت به اظهارنظر درباره آن یک کار ظاهرا خوب نشان نمی‌دهد. آنچه تا اینجا روشن به نظر می‌رسد این است که دولت دستکم در حوزه تئاتر، محصول دکترین! خالص‌سازان در عرصه فرهنگ و هنر را درو می‌کند.