مهدی رزاقی طالقانی، پژوهشگر مسائل اجتماعی، می‌نویسد :استاد ندوشن طی 40 سال کتاب «مرزهای ناپیدا» را که مشتمل بر ۱۹ مقاله است نگاشته است. 40 سال عمر درازی است که او روی شناخت ایران متمرکز شده است. شناختی که از گذشته تا به امروز می‌آید و برای فردا پیشنهادهایی دارد.

به گمانم «مرز پر گهر» در شعر‌ی ایرانِ حسین گل گلاب؛ مرز مهران و جلفا و ‌آستارا و ماکو و بوشهر نیست، بلکه این مرز فراتر از این شهرهاست و سر حد شهرها و روستاهایی است که فرهنگ ایرانی به ‌آنجا پای نهاده است. جایی است که انسانِ ایرانی صاحب فرهنگ خود‌آگاه یا ناخود‌آگاه فرهنگ غنی ایران زمین را با خود به ‌آنجا وارد کرده است.

این ایرانی می‌تواند صاحب یک کبابی در لس‌آنجلس باشد که روی دیوار مغازه‌اش عکس چهل ستون را گذاشته یا یک استاد دانشگاه که کرسی زبان فارسی را در دانشگاهی به راه انداخته است. این ایرانی می‌تواند یا یک معمار صاحب ذوق باشد که با اِسلیمی‌های هنر اصیل ایرانی روی گچبری‌های خانه‌اش دلبری کرده است، یا یک لیدر تور ایرانگردی که مردمانی را از آن سوی دنیا به جغرافیای فرهنگ ایرانی می‌کشاند، حالا بخارا و یزد خیلی هم فرق نمی‌کند.

این گمان را از کتاب «مرزهای ناپیدا»ی محمدعلی اسلامی ندوشن یافته‌ام.  استاد ندوشن در طول 40 سال این کتاب را که مشتمل بر ۱۹ مقاله است نگاشته است. 40 سال عمر درازی است که او روی شناخت ایران متمرکز شده است. شناختی که از گذشته تا به امروز می‌‌آید و برای فردا پیشنهادهایی دارد.

استاد در باره الصاق امید به بهبود اوضاع و تلاش برای آن در طول چهاردهه می‌نویسد: «طی 40 سالی که گذشت، در نوشته‌هایم بر گرد این «جوهر حیاتی» تنیده‌ام. آرزو و انتظارم آن بوده است که آن را سرسبز بیابم، و در طلب این سودا در آنچه می‌بایدم گفت دندان روی جگر نگذارده‌ام. اگر گاه‌به‌گاه، می‌بایست به ابهام و اجمال و کنایه حرف بزنم، توری‌ای بوده است بر چهره سخن، تا به دست گزمه نیفتد» و در ادامه می‌نویسد: «آنچه از آن خشنودم آن است که هرگز، حتّی در لحظه‌های تلخ، راجع به حقانیّت ایران تردید به خود راه نداده‌ام.»

محمدعلی اسلامی ندوشن در این کتاب به مخاطب خود می‌‌آموزد که برای فردای ایران، ساکنان این کهنه خاک باید از گذشته چه‌ها را در کوله خود بگذارند و حفظ کنند و چه خواست‌ها و اخلاقیات و نگرش‌هایی را باید رها کنند.

این استاد برجسته فرهنگ و ادب فارسی در کتاب مرزهای ناپیدا به مخاطب خود می‌گوید که ایرانی در بطن یک دنیای پرشتاب و پر تب و تاب در میان دو فرهنگ سنتی و صنعتی باید چه راهی را در پیش گیرد، به چه جنبه‌های مثبت فرهنگی باید پای‌بند بماند و چگونه به علم و اقتصای جهان امروز وفاداری ‌آگاهانه داشته باشد.

کتاب «مرزهای ناپیدا» خواندنی است چرا که در میانه زمانه‌ای که خودبدبخت‌پنداری و بی‌هیچ بودنمان ما را مایوس کرده به ما یک اکسیر خودباوری و ایرانشناسی و وطن‌دوستی می‌دهد. ‌آن هم نه خودباوری از جنس موشک‌پراکنی و رجزخوانی قرون وسطایی، بلکه خودباوری فرهنگی و مبتنی بر ادب و احترام به قواعد زیستن در دنیای امروز نویسنده کتاب برای فردای ایرانِ تاریخی می‌نویسد: «هر قوم کهنسالی - که ایرانی یکی از ‌آنهاست - از ‌آنجا که مداومت تمدنی خود را نگاه داشته، رمزی در کارش است، و این، یک جوهره حیاتی است می‌توانم ‌آن را «قره نگهبان» یک قوم بخوانم؛ و ‌آن مجموع استعدادها و چاره‌گری‌هایی است که حیات ملی ملتی را از فرو افتادن بازمی‌دارد با همه دوگانگی فرهنگ ایران که مانند کره ماه است، یک نیمرخ روشن دارد و یک نیمرخ تاریک، و با قبول این اصل که والاترین اندیشه‌های بشری در ‌آن جای دارد و خرافی‌ترین نیز، بازهم... مهمترین عاملی که به مردمش خوشبختی و بهجت و اندوه و مصیبت هر دو ارزانی داشته، فرهنگش بوده. و امروز نیز باید با آن بسیار با احتیاط روبرو شد، که راه‌گشا باشد، نه راه‌بند.

مرزهای ناپیدا تکرار این بیت مولاناست که می‌گوید: این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن جایی است کاو را نام نیست. آنانکه دغدغه فرهنگ و ادب ایران را دارند برای شناخت این ناپیدا که او را نام نیست، باید در هر نمودِ فرهنگی و تاریخی این کهن بوم هویت اصیل ایرانی را جستجو کنند تا برای فردای تاریخ جهان بی‌هیچ نباشند.

استاد اسلامی ندوشن در سلسله کتاب‌های مرزهای ناپیدا (۱۳۷۶)، هشدار روزگار (۱۳۸۲)، یگانگی در چندگانگی (۱۳۸۳)، ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ )۱۳۸۴(، دیروز، امروز، فردا (۱۳۸۶) و کتاب راه و بی‌راه (۱۳۸۸) که همگی حاصل تأملات وی درباره ایران و نقش آن در جهان است، هشدار‌هایی برای فردای ایران زمین دارند که بسیاری از آن‌ها با وقوع زمان مشخص شده‌اند که چه به جا و چه مغتنم برای مدیران تصمیم‌ساز می‌توانست به شمار آید که متأسفانه به راحتی از آن‌ها عبور شده است.

ادبیاتِ آرام و متین و در عین حال بیدارکننده استاد ندوشن در این کتاب که مبتنی بر شناخت جامع تحلیلی ایشان از تاریخ ایران است، برای مخاطب امروز فرصتی برای درنگ و بازیابی اعتماد به نفس و احساس مسئولیت‌پذیری فرهنگی و میهنی است. استاد اسلامی ندوشن بخشی از مقالات کتاب مرزهای ناپیدا را پیش از این در روزنامه اطلاعات انتشار داده بودند. که البته تجمیع و چیدمان مهندسی شده این مقالات به ترکیبی رسیده است که فصول کتابی واحد را در ذهن مخاطب متبادر می‌کند. مقالات زیر بخشی از محتوای پر بار کتاب مرزهای ناپیدا است، پارس نخستین امپراطوری جهانی، همه چیز را همگان دانند، خراسان، توس و فردوسی، جوانان، آموزش و فردا، شکسپیر و فردوسی، تزلزل اخلاقی و... .

چاپ اول کتاب مرزهای ناپیدا با تیراژ ۳۳۰ نسخه در ۲۸۰ صفحه، در سال ۱۳۷۶ منتشر شد. مرزهای ناپیدا اثر محققانه استاد محمد علی اسلامی ندوشن شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی، برای مخاطب اهل کتاب در این آشفته بازار کتاب‌های انگیزشی و شبه‌روانشناسی و در میانه ‌های‌وهوی کتاب‌های اوقات فراغتی، حرفی دارد که هم خواندنی و هم آموختنی است. این فرصت را نباید از دست داد.