فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

این عبارات که «من صلاحش را می‌خواهم اما به حرفم گوش نمی‌دهد و لجبازی می‌کند! » یا اینکه «ببین همین که من گفتم. روی حرف من حرف نزن. من همه جوانب این کار را سنجید‌ه‌ام. باشه؟» برای همه افراد درگیر در رابطه و یا والدینی که به قول خود فرزندانی نا‌فرمان و لجوج دارند، آشنا به نظر می‌رسد. براستی آیا ما حق داریم عقاید خود را به زور به خورد دیگری بدهیم و او را وادار کنیم تا شبیه ما فکر کند، شبیه ما عمل کند و به طور کلی هر کاری که ما دوست داریم و ی خواهیم را انجام دهد؟ 

لازم به ذکر است بدانید که بسیاری از مناقشات خانگی و مشاجره‌های زندگی زناشویی در روابط ریشه در لجبازی افراد با یکدیگر دارد.  البته نا‌گفته نماند که لجبازی فقط محدود به روابط زوجی نیست؛ مادران و پدرانی نیز هستند که دائما تمایل دارند نظرات و عقاید خود را به فرزندان خویش تحمیل کنند؛ پرسش مهمی که از بیان این اظهارات بر‌می‌تابد آن است که آیا لجبازی رفتاری یک‌طرفه است و این بازی را تنها فردی دیکتاتور به تنهایی به راه می‌اندازد و آن را پیش می‌برد؟ یا اینکه نه، یک بازی دو نفره قلمداد می‌شود؟ ابتدا در پاسخ به این پرسش لازم است از منظر آسیب‌شناسی روشن شود که بدون تردید روحیات پدران و مادران در بروز و نمود خصایص و ویژگی‌های شخصیتی افراد بسیار حائز اهمیت است. بنابراین شرایط خانوادگی و محیطی که افراد در آن پرورش می‌یابند در شکل‌گیری نظام شخصیتی آنها بسیار تاثیر‌گذار می‌باشد و این تاثیر به صورت زمینه‌های بسیار کوچکی به فرد از دوران ککی انتقال می‌یابد. ناگفته نماند که منظور از محیط تربیتی علل و عوامل گوناگونی است که حتی بهداشت، مواد غذایی، محیط زندگی، سلامت تن و امنیت خاطر کودک را نیز دربرمی‌گیرد. بنابراین کودک با روحیه لجبازی از پدر و مادر متولد نمی‌شود بلکه با فطرت پاک قدم به جهان هستی می‌گذارد و این عوامل سازنده تربیتی اوست که می‌تواند از او یک انسان سازگار یا فردی لجباز و یکدنده ساخته و تحویل اجتماع دهد. بنابراین بطور کلی می‌توان گفت که علل اصلی بروز رفتار لجبازی در افراد، پایین بودن اعتماد به نفس، عدم داشتن خود باوری و کمبود‌های درونی و خانوادگی است.

از منظر روانشناسی لجبازی به معنای آن است که فرد بر روی نظرات و عقیده‌های خود پافشاری نماید و به مخالفت با نظرات و عقیده‌های دیگران بپردازد که این مخالفت گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه ممکن است صورت پذیرد. به باور کارشناسان اصولا لجبازی یک نوع رفتار و واکنش نامطلوب تلقی می‌شود که به صورت‌های مختلف از جمله آسیب رساندن به دیگران، ناسزا گفتن، گریه کردن، فریاد کشیدن، شکستن وسایل، آسیب‌رساندن به خود و دیگران ممکن است نمود پیدا کند. در این شرایط یکی از طرفین گرفتار در بازی لجبازی بر حرف و گفته خود اصرار می‌ورزد و به زورگویی خویش ادامه می‌دهد و فرد مقابل نیز به شدت از پذیرش خواسته‌های وی سرباز می‌زند! از همین رو سوالی که برای خیلی از افراد ممکن است ایجاد شود، این است که در هنگام مواجه شدن با لجبازی همسر یا پارتنر خود، چه اقدامی را اتخاذ نماییم و بهترین راهکار چه می باشد؟ بر‌این‌اساس اگر متوجه شدید در رابطه‌ای قرار گرفته‌اید که طرف مقابلتان فردی بسیار لجباز، دیکتاتور و یک‌دنده و دائما به دنبال به کرسی نشاندن گفته‌های خویش است؛ بهترین راه سکوت کردن است تا فرد کمی آرامش از دست رفته خویش را بازیابد.

 به‌این‌ترتیب شرایط برای ساخت فضایی برای گفتگو هموار می‌شود و طرفین می‌توانند در فضایی آکنده از محبت، صمیمیت و آرامش درباره موضوعی که سبب لجبازی شده است به گفتگو بپردازند. 

کلام آخر اینکه؛ اشخاصی که برچسب «فرد لجباز» را به دوش می‌کشند، افرادی هستند که از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند و به خودباوری نرسیده‌اند، از همین رو تصمیم گرفته‌اند برای فائق آمدن بر ضعف‌های خویش راه کنترل‌گری، زور‌گو بودن، تحقیر کردن و مواخذه کردن طرف مقابل را در‌پیش بگیرند.