عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران گفت: تقلیل نارضایی و خشم تنها به یک موضوع، مثلاً مشکل اقتصادی، کج‌فهمی است که نتیجه آن ادامه همین شرایط است. مسئله اقتصادی بدون تردید مهم است اما تقلیل دادن این موضوع که این خشم فقط به دلیل مسائل اقتصادی است به معنی این است که سایر موارد خوب است درصورتی‌که این‌گونه نیست. اگر می‌خواهیم جامعه سلامت‌تری داشته باشیم باید برای شنیدن ناگفته‌ها و چیزهایی که دوست نداریم بشنویم، آماده شویم.

مهرداد عربستانی، درباره چرایی بروز اعتراضات اخیر گفت: برخی از اعتراضات جنبه مدنی دارند، مانند اعتراضاتی که معلمان و کارگران صورت داده‌اند. برخی از اعتراضات نیز به‌نوعی یک اعتراض خودجوش است که با ابراز خشم مشخص‌تری همراه است، اما در اعتراضات مدنی هم خشم و سرخوردگی وجود دارد که باعث شده درنهایت به تظاهر و تجمع دست بزنند. یعنی در همه حال احساسی از ناکامی و سرخوردگی وجود دارد که خشمی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود مردم به خیابان بیایند.

تکرار تجربه خشم در مردم ایران

او ادامه داد: این ابراز خشم درعین‌حالی که در سال‌های اخیر شدت گرفته و ما مصادیق آن را به‌صورت اعتراضات مکرر می‌بینیم، چیز جدیدی در جامعه ما نیست، یعنی از اواسط دهه دوم قرن ۲۱ یعنی حدود سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ پیمایش‌های بین‌المللی نشان‌دهنده این بود که مردم ایران بیشترین تکرار تجربه خشم را در میان کشورهای دنیادارند و ما یا در رتبه اول و یا رتبه دوم در تکرار تجربه خشم در دنیا قرار داشتیم. الآن هم کمابیش از این نظر و همچنین ازنظر دیگر هیجانات منفی، همچنان در صدر جدول هستیم. این پیمایش توسط گلوپ انجام‌شده، البته ممکن است با مقداری از خطا نیز همراه باشد، اما میزان این خطا این‌قدر نیست که نتیجه تغییر اساسی کند.

مسئله خشم و احساسات منفی در ایران بسیار جدی است

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران بابیان اینکه این اعداد و ارقام نشان‌دهنده این است که تجربه خشم در بین ایرانیان چیز جدیدی نیست، تصریح کرد: درعین‌حال که مسئله تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی وجود دارد، اما مشکل مقداری بنیادی‌تر است و به چیزهایی بیش از محدودیت‌های اقتصادی چند سال اخیر بازمی‌گردد. به نظر من باید مسئله خشم و احساسات منفی در جامعه ایرانی امری بسیار جدی است، چراکه هم باعث رنجی بی‌واسطه و مدام در جامعه می‌شود و هم دلالت‌های آن به معضلاتی ریشه‌ای در جامعه ما بازمی‌گردد.

خشم ناشی از ناکامی است

او در پاسخ به این سؤال که چه مسائلی باعث می‌شود که یک جامعه خشمگین شود؟ گفت: به‌طور ریشه‌ای خشم ناشی از ناکامی است یعنی زمانی که وقتی کسی یا گروهی احساس می‌کنند، مرزهای اساسی وجود یا هویتشان مورد خدشه قرارگرفته است. البته تعرض به مرزهای بنیادی و نیازهای اساسی برای همه اقشار جامعه ناظر به معیشت و اقتصاد نیست.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران  ادامه داد: وقتی فرد احساس می‌کند نادیده گرفته‌شده و از طریق این خطاب هویتی به او تحمیل‌شده که از آن او نیست، این امر می‌تواند به واکنش خشم‌آگین هیستریک، یعنی واکنشی به تحمیل منجر شود؛ تحمیل موقعیت یا خطابی که آرزوی افراد را نادیده می‌گیرد، آنچه ایشان می‌خواهند را نادیده می‌گیرد و هویت و خواهش دیگری را به او منسوب می‌کند.

نمی‌توان همه نیازهای جامعه را به مسائل اقتصادی تقلیل داد

عربستانی خاطرنشان کرد: نمی‌‌توان گفت که درعین‌حال که مسائل اقتصادی اساسی و پایه‌ای هستند، الزاماً همه  نیازهای جامعه را می‌توان به آن‌ها تقلیل داد. لذا شاید یک‌نفری که علی‌الظاهر دارای رتبه اجتماعی و منزلت اجتماعی مناسبی است، اگر این انسداد در مقابل نیازها و آرزوهایش را احساس کند به همان اندازه خشمگین و ناکام می‌شود که فردی با نیازهایی در سطحی پائین تر. کما اینکه در تحقیقات صورت گرفته در خصوص اقشاری مانند پزشکان که تصور بر این است معمولاً منزلت اجتماعی نسبتاً خوب و درآمد نسبتاً مناسبی دارند، نشان داده‌شده که تمایل به مهاجرت در این قشر زیاد است چراکه عدم ارضای نیاز به ارج و منزلت، یا بی‌انصافی را نسبت به خود احساس می‌کنند.