ریحانه جولایی

شاید کمتر کسی بداند که «سردشت» اولین شهر جهان است که قربانی حمله شیمیایی شده است. بمب‌هایی که رژیم صدام از کشورهای غربی مدعی حقوق بشر گرفته بود و بر سر مردم بی‌گناه و بی‌دفاع سردشت فروریخت و دنیا در مقابل این جنایت بزرگ تاریخ، سکوتی معنادار کرد!

صدام برای جبران شکست‌های خود در هفتم تیر سال ۶۶ دست به بمباران سردشت زد که در ساعت اولیه این حمله صدها نفر از شهروندان این شهر به شهادت رسیدند و هزاران تن دیگر مجروح شدند، جراحتی که پس از گذشت 30 سال هنوز بر تن بسیاری از مردم این شهر باقی مانده و به سند زنده جنایت رژیم بعث عراق و حامیان آن‌ها تبدیل شده است.

به گفته شاهدان عینی، حدود ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه هفتم تیر سال ۶۶ بود که فاجعه بمباران شیمایی رخ داد. هر هواپیمایی که می‌خواست برای موشک‌باران به دیگر نقاط برود از سردشت عبور می‌کرد و مردم می‌دیدند که هواپیماها از بالای شهر عبور می‌کنند اما در آن روز خود این شهر قربانی حملات هواپیماها شده بود. پس از آنکه سردشت بمباران شد، از اطراف صدای شلیک توپ و گلوله به گوش می‌آمد اما مردم به‌سرعت به کمک شهدا و مجروحین شتافتند و به علت اینکه مردم با بمب شیمیایی آشنایی نداشتند، در لحظات اول شناسایی اینکه این حمله شیمیایی بوده سخت بود و عده زیادی از مردم به علت ناآگاهی از این موضوع آلوده شدند. برخی از افرادی که آن زمان در بیمارستان سردشت حضور داشتند روایت می‌کنند که ظرفیت بیمارستان سردشت ۶۴ تخت بود ولی حجم مجروحین این فاجعه به حدی بود که در روی هر تخت بیمارستان ۴ نفر را برای مداوا می‌خواباندند.

آن‌هایی که 33 سال پیش بی‌گناه در سردشت شیمیایی شدند حالا با بدنی ضعیف و ریه‌هایی که توان نفس کشیدن ندارد؛ ناگزیرند برای تأمین زندگی خانواده کولبری کنند

تعداد مجروحین این فاجعه به حدی بود که محیط و حیاط بیمارستان مملو از مجروح شد و با هماهنگی و همکاری سپاه مابقی مجروحین در آسایشگاه تربیت بدنی سردشت مداوا شدند. با توجه به کمبود آمبولانس و خودرو برای جابه‌جایی این مجروحین آن‌ها را با دوچرخه به آن مکان می‌بردند و مداوا می‌کردند.

چرا هیچ‌کس به فکر شیمیایی‌شدگان سردشت نیست؟

حالا اما با گذشت بیش از 30 سال از حادثه بمباران سردشت، هیچ مسئولی به فکر مصدومان و آسیب‌دیدگان نیست. همان‌طور که در هیچ‌کس برای «زرده» کاری نکرد، منطقه‌ای که درست چند روز بعد از سردشت یعنی 31 تیرماه بمباران شد.

در این بین با گذشت 33 سال از این حادثه هنوز ابهاماتی در تعداد جانبازان شیمیایی این شهر وجود دارد. خطیب موقت تهران در سال 1366 تعداد مصدومان شیمیایی سردشت را هشت هزار و 44 نفر معرفی کرده بود اما پس از گذشت سه دهه و برگزاری چندین کمیسیون پزشکی، به همت انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت، یک هزار و 600 نفر احراز جانبازی شدند که گفته می‌شود از این تعداد 400 نفر مصدومان شیمیایی ریوی و تنفسی هستند. انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت در سال 1380 تشکیل شد و خود را موظف دانست تا به اعتراضات جانبازان در خصوص نحوه تشکیل پرونده جانبازی آن‌ها رسیدگی کند. پس از آن مردم در سردشت نسبت به تشکیل پرونده به عنوان جانباز شیمیایی اقدام کردند و تنها حدود ۱۶۰۰ نفر شناسایی شدند.

با این حال کمیسیون پزشکی شیمیایی‌شدگان سردشت از سال 94 متوقف شده است و شیمیایی شدگان این شهرها همچنان برای جانبازی و کمک هزینه گرفتن داروها در حال دویدن و رفتن به کمیسیون‌های پزشکی هستند. داروها گران است و بسیاری از آن‌ها توان خرید ندارند.

به گفته مردمان این منطقه اسپری‌ها و برخی داروهای استنشاقی بسیار سخت پیدا می‌شوند یا با هزینه‌های بالایی باید تهیه شوند و این موضوع از توان مردم خارج است. از سوی دیگر انبار مناسبی برای نگهداری داروها وجود ندارد.

به گفته صالح عزیزپور، رئیس انجمن حمایت از مصدومان شیمیایی سردشت بعد از بمباران شیمیایی سردشت یک کلینیک تخصصی به مصدومان شیمیایی اهدا شد و قرار بود این کلینیک مجهزترین کلینیک برای مصدومین شیمیایی باشد هرچند که این کلینیک ساخته شد اما به مرور زمان به فراموشی سپرده شد.

مظلومانی که به چشم مسئولان نمی‌آیند

این موضوعات و سایر مسائل و سختی‌های زندگی باعث شده است تا آن‌هایی که 33 سال پیش بی‌گناه شیمیایی شده‌اند حالا با بدنی ضعیف و ریه‌هایی که توان نفس کشیدن هم ندارند کولبری کنند تا بتوانند زندگی خود و خانواده را تأمین کنند.

به گفته عزیزپور وقتی سردشت را با سایر شهرهای اطراف آن مقایسه می‌کنم، می‌بینم یک درصد از امکانات عمرانی و رفاهی که در آن شهرها وجود دارد در سردشت نیست برای مثال درحالی که شهرهای دیگر تبدیل به منطقه آزاد تجاری شدند، گمرک‌های سردشت بسته است و با وجود اینکه 120 کیلومتر با عراق مرز مشترک دارد همچنان مرزهایش بسته است و مردم آن مجبور هستند برای امرار معاش کولبری کنند، کشته شوند تا یک لقمه نان سر سفره‌شان ببرند و متأسفانه هر روز هم شاهد کشته شدن آن‌ها توسط نیروی انتظامی هستیم و همین چند روز پیش یکی از کول بران را از دست دادیم این درحالی است که اگر مرزها را باز کنند و گمرک سردشت به جریان بیفتد، مردم دیگر مجبور نیستند جان خود را به خطر بیندازند و کولبری کنند.

بر اساس صحبت‌های رئیس انجمن حمایت از مصدومان شیمیایی سردشت از کولبری مصدومین شیمیایی،  مصدومین شیمیایی دو دسته هستند؛ یک عده افرادی هستند که بنیاد شهید آن‌ها را به عنوان جانباز پذیرفته اما عده دیگری هستند که نامشان به عنوان جانباز قید نشده و مدعی مصدوم شیمیایی هستند اما واقعاً در آن حادثه مصدوم شدند حال یا مراجعه نکردند یا ازلحاظ پزشکی تائید نشدند. همان‌طور که مبرهن است افراد شامل دسته دوم هیچ‌گونه خدماتی دریافت نمی‌کنند و مجبور هستند داروهایشان را که اکثراً خارجی هم است، به صورت آزاد تهیه کنند و هیچ بیمه‌ای آن‌ها را تحت پوشش قرار نمی‌دهد بنابراین بعضاً می‌بینیم کولبری می‌کنند و باوجود اینکه بسیار کار طاقت فرسایی‌ست اما مجبور هستند با وجود بیماری کار کنند.

عزیزپور ادامه داد: در خصوص گروه اول که 1500 نفر هستند، 450 نفر بالای 25 درصد شناسایی شدند که حقوق دریافت می‌کنند اما باقی آن‌ها که زیر 25 درصد هستند، فقط  خدمات عمومی درحد دفترچه بیمه استفاده می‌کنند.

هزینه‌ داروهای شیمیایی کمرشکن است

خبرها حکایت از این دارد که هزینه داروهای مصدومان شیمیایی بسیار بالاست. آن‌هایی که جانباز شناخته شدند و از مزایای بنیاد شهید استفاده می‌کنند تقریباً وضعیت بهتری دارند و می‌توانند از طریق بیمه داروهای ایرانی خود را تهیه کنند اما باقی افراد شناسایی نشده باید تمام داروهای خود را آزاد تهیه کنند که گاهی مبلغ هرکدام از داروهای آن‌ها  به 500 یا 600 هزارتومان می‌رسد که این مبالغ برای افراد واقعاً کمرشکن است.

دولت موظف به حمایت از شیمیایی‌هاست

در آخر اما موضوعی که در این میان اهمیت دارد این است که افراد زیادی در بمباران سردشت شیمیایی شده‌اند و دولت موظف است به آن‌ها رسیدگی کند و حداقل کاری که می‌تواند بکند در دسترس قرار دادن داروها و بیمه‌ای برای گذران زندگی آن‌هاست. با این حال هریک از ارگان‌های ذی‌ربط برای جانباز به حساب آوردن این افراد مدارک زیادی طلب می‌کنند در حالی که فردی که در آن سال‌ها شیمیایی شده و حالا با مشکلات بسیاری مواجه است بعد از گذشت این همه سال مستندات از کجا بیاورد، خیلی‌ها برگه اعزام و مدارک داشتند که امروز آن‌ها را گم کرده‌اند و این افراد همچنان شناسایی نشده‌اند و مدارک هم ندارند.  دکتر فروتن در کتاب «تجربیات جنگ‌های شیمیایی» که به بمباران شیمیایی اشاره می‌کند. تعداد مصدومانی که ویزیت شده‌اند را ۸۰۲۴ نفر اعلام می‌کند. افرادی که آن روزها در معرض بمباران شیمیایی بودند، دچار بیماری‌های ثانویه مانند آسم هستند که امروز دیگر مشخص نمی‌شود به دلیل استشمام آن گازهای شیمیایی بوده است و نمی‌توانند جانبازی‌شان را ثابت کنند.

می‌گفتند در بمب‌های شیمیایی ر سردشت، گاز خردل با آرسنیک مخلوط شده و گازی را تشکیل داده‌اند که فرد پس از استشمام آن ناتوان می‌شود و آثار آن تا صد سال باقی می‌ماند. حالا شاید فردی که در آن زمان در بمباران شیمیایی بوده، این گاز در آن زمان اثری بر او نداشته اما در وجود او مانده و  با افزایش سن، گاز بر سیستم بدن او اثر می‌گذارد، اما متأسفانه هیچ تحقیقاتی در این زمینه نشده است و حالا از کسانی که بعد از چند سال دچار مشکل شده‌اند مستندات می‌خواهند.