سحر مغفرت

خشم و خشونت و خشمگینی عباراتی هستند همچون غم و اندوه و غمگینی، که به آسانی نمی‌توان از آن‌ها گذشت و درمان این موارد نیاز به ریشه‌یابی دقیق و عمیق دارد. ما در مواجهه با خشم در ابتدای امر باید مقدمات بروز خشم را مورد واکاوی قرار دهیم و در جهت بررسی علل و عوامل بروز خشم اقدام کنیم.

اینکه چه مواردی زمینه‌های بروز و نیز افزایش قابل‌توجه این سطح از خشمگینی جامعه ما را فراهم کرده است، سوال مهمی است که باید بدان توجه ویژه بشود. اینکه در چه پروسه‌ای این سطح از افزایش خشونت‌های اجتماعی رقم خورده است، باید بررسی بشود. به عبارتی بسیار ساده و روان؛ چطور انسانی که پیشینه مهربانی داشته است یا زمینه‌های مهربانی وسیع و عمیقی دارد، می‌تواند آنچنان خشمگین بشود که به طرق مختلف جامعه را با خشم و خشونت خود بلرزاند! باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد.

ما نمی‌توانیم بدون بررسی موشکافانه علل و عوامل بروز خشم و تلاش‌های لازم در جهت حل و رفع آن عوامل، به درمان ظاهری و غیرریشه‌ای آن بپردازیم و به‌عنوان مثال متوسل به آموزش‌هایی همچون مهارت‌های کنترل خشم و ... برای آحاد مختلف جامعه بشویم، زیرا ما از جنس مشکل اطلاعات لازم و کافی نداریم. علل و عوامل بروز خشم و خشمگینی همچنان وجود دارند و ما با استفاده از یکسری تاکتیک‌های آسان و مسکّن‌گونه، صرفا درصدد آرام‌سازی‌های ظاهریِ فردی و اجتماعی هستیم، غافل از نهادینه شدن آهسته و پیوسته خشونت در سطحی عمیق و غیرقابل‌تصور. این همانند شرایطی است که کودکی گرسنه است، به دلیل گرسنگی فریاد می‌کشد و ما بدون شناخت مساله و بررسی هوشمندانه علت اصلی خشونت ناشی از ضعف و گرسنگی کودک، تلاش در جهت خاموشی وی می‌کنیم.

آیا با هرگونه تلاش درجهت خاموشی و یا کنترل خشم آنی او، گرسنگی کودک که علت اصلی بروز خشم او در موقعیت فعلی شده است را حل و رفع کرده‌ایم؟ آیا در اینصورت و موفقیت در خاموشی کوتاه‌مدت او، مجددا این خشم بیدار نمی‌شود و با طغیان دوباره کودک مواجه نخواهیم شد؟

در صورت ربط دادن همین مثال بسیار ساده به سایر شرایط و موقعیت‌های گوناگون فردی و اجتماعی می‌توانیم به آسانی علل و عوامل بروز خشم را در سطوح مختلف ریشه‌یابی کنیم. ما در صورت ریشه‌یابی علل و عوامل مسائل اجتماعی همچون خشونت می‌ توانیم در جهت حل واقعی آن‌ها گام‌های اساسی برداریم و امیدوار باشیم که توانسته‌ایم یک اقدام اجتماعی موفق را رقم بزنیم.

امروزه تورم، بیکاری، سطح پایین درآمدها، افزایش قابل‌توجه هزینه‌های جاری زندگی، عدم توانایی سرپرستان خانواده‌ها در برآورده کردن نیازهای خانواده، هجوم لحظه‌ای اخبار و اطلاعات اجتماعی و سیاسی نگران‌کننده از طریق رسانه‌ها، ترس از آینده، حضور بیش از حد اعضای جامعه در شبکه‌های اجتماعی مجازی و نزول قاب‌ توجه میانگین گفتمان‌های لازم اجتماعی و کاهش محسوس دمای عاطفی جاری در خانواده‌ها و همچنین بروز و افزایش آسیب‌های اجتماعی متعدد ناشی از همه این عوامل همچون فقر، طلاق و اعتیاد به موادمخدر و... به آسانی از عوامل بروز خشونت جامعه هستند.

یادمان باشد ماهیت مسائل اجتماعی به گونه‌ای هستند که در صورت اپیدمی شدن کل جامعه را فرا‌می‌گیرند و هیچکس از ورود و نفوذ آسیب‌های اجتماعی به خانه و خانواده خود مصونیت کامل نخواهد داشت. بنابراین ضروریست در قالب یک بسیج اجتماعی همگانی، همه در این مسیر همراه و درتلاش باشیم، اهمیت و ضرورت واکسیناسیون خانوادگی و اجتماعی را جدی بگیریم، نسبت به مسائل و مشکلات جامعه‌مان بی‌تفاوت نباشیم، چه‌بسا که یکی از مهمترین علل و عوامل گسترده‌تر شدن مشکلات اجتماعی جامعه ما (از جمله همین مبحث افزایش خشونت‌های اجتماعی) افزایش بی‌سابقه بی‌تفاوتی‌های اجتماعی در این سطح باشد که متاسفانه هیچوقت جدی گرفته نشده است.