محبوبه ولی

«تنها چیزی که باید به غزه برسد صدها تن بمب نیروی هوایی است، نه کمک‌های انسان‌دوستانه»؛ این جمله ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی افراطی‌ترین کابینه دست راستی اسرائیل است که تنها چند ساعت پیش از حمله به بیمارستان المعمدانی غزه آن را گفته بود.

و نهایتا این حجم از توحش بی‌امان، سه‌شنبه شب جهان را تا اوج تحیر و حیرت کشاند؛ حیرت حمله به بیمارستانی که پناهگاه پنج هزار غیرنظامی، زن و کودک بود. در قرن 21، با این همه سازمان‌های عریض و طویل بین‌المللی و حقوق بشری و پیش چشم هشت میلیارد جمعیت کره زمین، اسرائیل توانست یک بار دیگر جهان را از میزان وحشی‌گری خود حیرت‌زده کند! 

 وزارت بهداشت فلسطین نشست خبری‌اش را در حیاط بیمارستان المعمدانی در میان انبوه اجساد برگزار کرد تا شاید جهان را ناگزیر به دیدن آنچه در غزه می‌گذرد، کند. ویدئوها و تصاویر از شمایل جهنمی المعمدانی هولناک است؛ مردی که رو به دوربین‌ها تن نصفه نیمه و تکه تکه شده کودکی را نشان می‌دهد؛ مرد دیگری که اعضای بدن فرزندش را در کیسه‌ای ریخته و سراسیمه و سرگردان است؛ کودکی که می‌کوشد از برادر بی‌جانش که او هم کودکی بیش نیست، صدایی بشنود. 

با تمام اینها فیلمی که از 20 ساعت پیش از حمله به المعمدانی، از این بیمارستان منتشر شد، ویران‌کننده‌تر از تصاویر فاجعه‌بار پس از حمله است. تصویر کودکان معصومی که آواره شده‌اند و احیانا عزیزی را از دست داده‌اند اما عوالم کودکانه‌شان آنها را غرق در بازی و سرخوشی کرده است؛ بی‌خبر از آنچه قرار است بربریت و توحش اسرائیلی 20 ساعت دیگر بر سرشان بیاورد. 

جنایت در المعمدانی چنان هولناک و ناباورانه است که حتی اسرائیل می‌کوشد کوچکترین مسئولیتی درباره آن را نپذیرد. خبرنگاران اما در گزارش‌های خود تصریح می‌کنند قدرت بمبی که المعمدانی را هدف گرفته، از نوع بمب‌هایی است که اسرائیل در اختیار دارد. 

 خاموش کردن حقیقت

روزنامه وال استریت ژورنال اعلام کرد بمبی که بر المعمدانی فرود آمده، مارک ۸۴ (Mark ۸۴ ) بمب سقوط آزاد چندمنظوره ساخت آمریکا است که حدود یک تن وزن و قدرت تخریب بسیار بالایی دارد.

در تلاشی دیگر، بازی رسانه‌ای و روانی اسرائیل این گزینه را مطرح کرده که زیر بیمارستان انبار مهمات بوده است. تحلیلگران اما می‌گویند در ویدئوها بعد از اصابت عامل انفجار، هیچ انفجار دومی که دال بر وجود انبار مهمات باشد دیده نمی‌شود.  

گزینه‌های دیگری که بتواند مسئولیت این جنایت شنیع را از دوش اسرائیل بردارد نیز مرتب مطرح می‌شوند؛ از وجود نیروهای خودسر در اسرائیل تا خطای راکتی حماس. 

با طرح این ادعاها، حقیقت ماجرا در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند تا خشم افکار عمومی جهان فروکش کند. اما صحت هیچ یک از این ادعاها، سر سوزنی از توحش اسرائیل کم نمی‌کند. آنها که در پی تطهیر اسرائیل هستند، خود را در تقلای بیهوده نیندازند، چراکه کارنامه اسرائیل مشحون از این کودک‌کشی‌ها و رذالت‌هاست.  حامیان اسرائیل می‌توانند مثل آن عکس معروف گاردین که اسرائیلی‌ها را روی تپه‌ها در حال تماشای بمباران غزه و هورا کشیدن نشان می‌دهد، کودکان تکه تکه شده در المعمدانی را نظاره کنند و حتی برایش کف بزنند اما نمی‌توانند منکر خوی کودک‌کشی اسرائیل شوند. 

 گوشه‌ای از یک کارنامه خونین

در همین 12 روز کشته‌های حملات اسرائیل بنا به اعلام وزارت بهداشت فلسطین سه هزار و 300 تن رسیده‌ است. هزار و 200 نفر همچنان زیر آوار خانه‌ها و ساختمان‌ها به سر می‌برند که بنا به اعلام سازمان‌های بهداشتی خود یک تهدید بزرگ زیست‌محیطی است. 

اسرائیل بارها در حملات سال‌های گذشته خود به غزه مدارس، بیمارستان‌ها، ساختمان‌های سازمان ملل و پناهگاه‌ها را هدف گرفته است؛ حمله به 50 مدرسه در نوار غزه در می 2021، حمله به مدرسه ابتدایی در کمپ پناهجویان غرب غزه در آگوست 2020، حمله به یک مرکز بازتوانی در جولای 2014 که به دنبال آن شماری از معلولان، پرستاران و کارکنان مرکز جان خود را از دست دادند، حمله به مدرسه سازمان ملل و بیمارستان‌های الوفا و الاقصی که طی آن کودکان و غیرنظامیان جان خود را از دست دادند، حمله به بیمارستان المکاسد در جولای 2017 تنها چند نمونه از عدم پایبندی اسرائیل به ممنوعیت هدف قرار دادن پناهگاه‌هاست. 

سازمان دیده‌بان حقوق بشر روز جمعه اعلام کرد که ارتش اسرائیل در حمله به لبنان و نوار غزه از بمب فسفر سفید استفاده کرده است؛ بمبی که بنا به گزارش ناظران حقوق بشر از 27 دسامبر 2088 تا 18 ژانویه 2009 نیز علیه غزه استفاده کرده بود؛ در این حملات نیز اسرائیل بارها مدارس، بازار، بیمارستان و انبار کمک‌های بشردوستانه را هدف قرار داد. 

گذشته از شواهد و قرائن، مرور چنین سابقه‌ای نیز گزارشگران و ناظران بی‌طرف را به این نتیجه رسانده که مظنون اصلی جنایت سه‌شنبه‌ شب اسرائیل است.   

 مستثنی از قانون انسان و حیوان

اسرائیل آیا به واسطه این جنایات و به واسطه حمله مرگبار سه‌شنبه شب به یک بیمارستان مملو از آوارگان، از سوی سازمان‌های بین‌المللی تنبیه خواهد شد؟ آیا تحریم خواهد شد؟ آیا با قطع روابط و تنبیهات دیپلماتیک مواجه خواهد شد؟ آیا برخوردی فراتر از صدور بیانیه‌ها با چنین جنایاتی خواهد شد؟

پاسخ تاریخ به این سوال منفی است. چون هیچ یک از قوانین بین‌الملل بر اسرائیل مترتب نیست. اسرائیل مستثنی از هر قاعده و قانونی است؛ حتی مستثنی از انسانیت؛ حتی مستثنی از قوانین حیوانی؛ چراکه حیوانات نیز شریف‌تر از آنند که با طعمه خود چنین کنند؛ آن را به سوی پناهگاه کوچ دهند و سپس بر سر پیر و جوان و زن و کودک و مجروح آوار شوند. 

به واسطه همین مستثنی بودن از قوانین و البته لابی قوی و برخورداری از حمایت آمریکاست که اسرائیل هیچگاه در جایگاه پاسخگویی به جنایات خود قرار نگرفته است؛ نمونه‌اش کشتار صبرا و شتیلا.

اکنون به بهانه حمله حماس به اسرائیل، اروپا و آمریکا همدلانه با اسرائیل در کشتار غیرنظامیان غزه همراهی می‌کنند. کشتار صبرا و شتیلا در سپتامبر 1982 اما چنان بود که در اروپا مردم شعار «نازیسرائیل» سر می‌دادند و موج فشارها به دول اروپایی برای قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل بالا گرفت. 

کشته‌ها چنان در خیابان‌ها و گورهای دسته جمعی رها می‌شدند که هنوز کسی نمی‌داند قربانیان آن قتل عام سه هزار نفر بودند، چهار هزار یا پنج هزار. مدتی بعد خانواده قربانیان کشتار اردوگاه‌های صبرا و شتیلا اقامه دعوی کردند. 12 فوریه 2003 دادگاه عالی بلژیک حکم به قابل پیگرد بودن آریل شارون، نخست وزیر اسرائیل داد که از عاملان اصلی کشتار صبرا و شتیلا بود. نهایتا اما ماه سپتامبر همان سال، دادگاه عالی بلژیک قرار منع تعقیب آریل شارون برای اتهام جنگی را صادر کرد، به این دلیل که شاکیان بلژیکی نبودند.

سرنوشت دادخواهان کشتار قانا مربوط به آوریل 1966 نیز چنین بود. 9 سال بعد  گروهی از بازماندگان غیرنظامیانی که در آن حملات کشته شده بودند، در دادگاهی در آمریکا علیه «موشه یعلون»، رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل شکایت کردند. دادگاه منطقه‌ای آمریکا اما با این ادعا که«یعلون» بر اساس قانون مصونیت حاکمیت خارجی مستحق مصونیت است، این شکایت را رد کرد.

 آمریکا قطعنامه پیشنهادی 

برای وقفه در جنگ را وتو کرد

یکسان کردن غزه با خاک، بستن آب و برق، کشتار کودکان، زنان و مجروحان، بسته ماندن مرزها و محصور افتادن میان آتش و خون؛ این همه بلا صرفا طی 12 روز بر غزه نازل شده اما دیروز روزنامه اسرائیلی معاریو نوشته است که به عقیده ارتش اسرائیل جنگ اسرائیل در غزه حداقل تا چهار ماه طول خواهد کشید. 

از سوی دیگر آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را که خواستار ایجاد یک وقفه در عملیات جنگی برای ارسال کمک‌های بشردوستانه بود وتو کرد. روز گذشته در حالی که ۱۲ عضو از ۱۵ عضو شورا به متن پیشنهادی برزیل رای مثبت دادند، ایالات متحده آمریکا به آن رای مخالف داد و روسیه و بریتانیا هم رای ممتنع دادند. 

جو بایدن ذیل این تصمیم آمریکا گفته است «اسرائیل دوباره کشور امنی برای یهودیان خواهد شد.» در این شرایط در روزهای پیش رو فجایع در غزه بسیار بیشتر خواهد شد. 

 بردگان تعصب و ایدئولوژی

در این میان آنهایی که بنای شیفتگی‌شان به اسرائیل، مخالفت با جمهوری اسلامی است، آنهایی که هواداری‌شان از اسرائیل را به واسطه مخالفتشان با حکومتی ایدئولوژیک تعریف می‌کنند، خود سخت گرفتار ایدئولوژی‌اند. آنها که می‌خواهند خود را از بند سیاست‌های ایدئولوژیکی که بر تمام زندگی‌شان سایه انداخته نجات دهند، خود چنان اسیر ایدئولوژی مخالفت با جمهوری اسلامی شده‌اند که می‌توانند چشمشان را به روی هر جنایتی ببندند. 

خاطره هواپیمای اوکراینی، اعتماد به هر ادعا و سندی را سخت و مشکل کرد و پخش آن شربت و شیرینی‌هایی که حالا تلخ‌تر از زهر در کام نشسته است؛ هر دو می‌توانند محملی برای تاختن به حکومت باشند اما نمی‌توانند اسباب چشم بستن بر آنچه بر غزه می‌گذرد، باشند.

با این حال ایدئولوژی مخالفت با جمهوری اسلامی به آنها حکم می‌کند که کنار اسرائیل به عنوان دشمن جمهوری اسلامی بایستند؛ حتی اگر اسرائیل جنایتکاری منفور و سفاک باشد. این دست تعصب‌ها چه تفاوتی دارد با تعصبی که اسید روی صورت دختران می‌ریزد؟ 

تعصب کور آدمی را به کجاها که نمی‌برد؛ یکی را وامی‌دارد به دگم‌اندیشی و تحجر و دیگری را می‌اندازد در منجلاب تطهیر توحش! 

آنهایی که صلح نوبل برده‌اند چنان برده ایدئولوژی خود شده‌اند و چنان سکوت سنگینی در قبال غزه کرده‌اند که تو گویی الفبای صلح را هم نمی‌دانند!

آنهایی که برای هر ضایعه‌ای توئیت و هشتگ می‌زنند و پست می‌گذارند و برای چنین جنایتی سکوت می‌کنند مبادا ژست اپوزیسیون بودنشان بر هم بخورد، مبادا کسانی که برایشان هورا می‌کشند رو ترش کنند، مبادا بر پز روشنفکری‌شان خط بیفتد، آنهایی که وجدانشان یک روز در دست چپ‌هاست و یک روز گرفتار بازی راستی‌ها؛ آنها آنقدر شجاع نیستند که از غزه بگویند؛ حقیقت گاهی آنقدر تنهاست که خیلی‌ها می‌ترسند کنارش بایستند!