سینا سبزیان

دولت‌های چین همواره به دلیل جدیت مذاکره‌کنندگانش معروف بوده‌اند. به‌طور مثال، چین و روسیه اولین بار در اوایل قرن هجدهم میلادی پای مذاکره بر سر مرزهایشان نشستند؛ اما توافق نهایی در پایان دهه 1990 میلادی به دست آمد و مذاکره‌کنندگان روسی همتایان چینی خود را جباران سخت و غیراحساسی خواندند. پایگاه خبری سی‌ان‌بی‌سی آمریکا در تحلیلی اقتصادی راجع به این موضوع نوشت: این موضوع زمانی به یاد افراد می‌افتد که به تلاش دونالد ترامپ برای پایان دادن به انحراف چین از اقتصاد آمریکا می‌اندیشند.

دست بالایی که رو شد

با هر معیاری که بسنجید، ترامپ ضربه خوبی به چین زد؛ چراکه چینی‌ها با عدم رعایت تراز تجاری مقابل آمریکا و نیز اتهاماتی به دلیل تخطی از قوانین صنعتی و تجاری در گوشه رینگ حبس شده بودند.

ترامپ صرفاً کافی بود بیشتر پکن را به دیوار بفشارد و خواستار تجارت آزاد، منصفانه و برابر شود. اگر به آمار 11 ماهه گذشته تجارت آمریکا نظری داشته باشید، متوجه این نکته می‌شوید. در این دوران صادرات ایالات‌متحده آمریکا به چین به رقم ناچیز 111.16 میلیارد دلار رسیده بود که میزان کم 7.2 درصدی از کل فروش کل خارجی آمریکا را شامل می‌شد. در مقابل چین، در همین دوره رقم شگفت‌انگیز 493.49 میلیارد دلار از صادرات خود را به بازار ایالات‌متحده اختصاص داده بود.

کافی بود ترامپ به چین هشدار بدهد صادرات خود به آمریکا را محدود کند و سریعاً و بدون چون‌و‌چرا میزان آن را با میزان خرید خود از آمریکا متعادل کند و به پکن اعلام کند که صرفاً در این شرایط است که واشنگتن مشتاق به مذاکره برای یافتن راه‌هایی برای توسعه روابط تجاری قابل‌پذیرش مشترک و پایدار با پکن خواهد بود. این نوع تجارت متقابل، همان چیزی است که چین از آن می‌ترسد و همان دلیلی است که چین در بین دوستان اروپایی و متحدان آمریکا چین بیشتر از همه در مقابل سیاست‌های تجاری ترامپ ایستادگی می‌کند و دائماً دم از قصه نظام تجارت چندجانبه می‌زند. اما بعد چه شد: ترامپ راه فرار را پیش پای چین گذاشت: مذاکره!

مشاوره‌های غیرقابل قبول

ترامپ چگونه چنین راهی را پیش پای چین گذاشت؟ ظاهراً مشاوره‌های بیمارگونه به وی شده بود مبنی بر اینکه آمادگی چین برای کاهش عدم تراز تجاری دوجانبه کفایت نمی‌کند. نه! واشنگتن باید اصلاحات ساختاری الزام‌آور بر چین اعمال کند. بدون آن همان‌طور که ویلبور راس، وزیر بازرگانی ترامپ دائماً تکرار کرده است، مازاد تجاری بی‌ثبات کننده چین خیلی سریع به‌جای خود باز می‌گردد. این اصلاحات ساختاری الزام‌آور که ایالات‌متحده از چین می‌خواهد چه چیزهایی است؟

لزوماً سه اصلاح وجود دارد: حفاظت از دارایی‌های معنوی، ممنوعیت انتقال فن‌آوری اجباری و توقف سوبسید‌های صنعتی غیر قانونی منحرف‌کننده بازار.

تکذیب این تخطی‌ها از سوی چین منجر به یک بن‌بست غیرقابل تحمل شده است.

قطعاً چین این ادعا را نمی‌پذیرد که احیای اقتصاد و صنعتش بر اساس دزدی دارایی‌های معنوی و انتقال اجباری فن‌آوری صورت گرفته؛ پکن مدعی است که این‌ موضوع یک توهین و بخشی از تلاش آمریکا برای پیشی گرفتن در اقتصاد است.

یکی از خبرهایی که هفته گذشته در جریان مذاکرات در پکن بین آمریکا و چین درز کرد، نمونه‌ای از بن‌بست‌هایی است که مذاکرات با آن مواجه می‌شود. چین پیش‌تر گفته بود که سوبسید‌های صنعتی خود را با قوانین مرتبط سازمان تجارت جهانی سازگار می‌کند، اما مشتاق به مذاکره بر سر آن‌ها با واشنگتن نیست. چین می‌خواهد که با WTO همکاری کند تا قوانین موجود تجاری و رویه‌های داوری خود را با آن‌ها همسو کند. ایالات‌متحده همچون سایر اعضای WTO می‌تواند در چنین مذاکراتی حضور داشته باشد.

واشنگتن این موضوع را نمی‌پذیرد، چراکه می‌خواهد کنترل الزامی خود را به عنوان اهرمی برای تعرفه‌های تجاری در مواجه با تخطی چین از قوانین سوبسید صنعتی توافق شده داشته باشد.

خلاصه کلام اینکه کل مشکل تجاری آمریکا - چین این است: پکن اجبار مکانیسم الزامی تجارت آمریکا را نمی‌پذیرد و درعین‌حال می‌خواهد با چارچوب چندگانه قوانین WTO سازگار شود.

این شکاف‌ها در مذاکرات فنی چند ماهه کاملاً مشخص و عیان بود. درواقع چیزی باقی نمانده که سران آمریکا و چین روز پنجشنبه (دوم اسفند ماه) در واشنگتن بر سر آن مذاکره کنند. به نظر می‌رسد که پکن این موضوع را درک کرده است، اما واشنگتن ظاهراً بر این باور است که می‌تواند چین را وارد دنیای خود کند؛ درواقع این نادیده انگاشتن دولت و سیاست چینی است.

مرغ تک پای چین

چهارشنبه هفته گذشته، روزنامه گلوبال تایمز، یک روزنامه وابسته به حزب کمونیست، مقاله‌ای منتشر کرد که می‌گفت آمریکا شروع کننده اختلاف تجاری بود و حالا به نظر می‌رسد که مشتاق به برقرار توافق است.

از منظر چین، این توافق بر اساس مذاکرات اواخر سال گذشته بین ترامپ و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، در نشست سران گروه 20 در آرژانتین تنظیم شده است.

شی احتمالاً در آن روزها توافق کرده است که به‌صورت تدریجی، مازاد عظیم تجاری چین با ایالات‌متحده را کاهش دهد، اما به‌طورقطع رهبر بلامنازع چین اصلاحات ساختاری اعمال‌شده از سوی ایالات‌متحده و مکانیسم‌های الزام‌آور آمریکایی که به‌عنوان عاملی برای تعرفه‌های تجاری به صلاحدید واشنگتن اعمال شدند را نپذیرفته است.

پکن در حال حاضر بر این باور است که ترامپ که آماده ورود به انتخابات دوباره در آمریکا است، حتماً چنین توافقی را می‌خواهد؛‌ بخشی به این دلیل که وال‌استریت خواهان آن است؛ حتی باوجودآنکه چنین توافقی منجر به ماندگاری غیرقابل بخشایش و اهمال چند دهه‌ای نزدیک به یک‌سوم اقتصاد ایالات‌متحده در دست چین می‌شود. (برآورد صادرات و واردات به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی آمریکا)

کلام آخر اینکه به نظر می‌رسد توافق نهایی شده است. چین همچنان مازاد ترسناک تجاری خود با آمریکا را حفظ می‌کند و احتمالاً هیچ‌وقت اصلاحات اعمال‌شده تجاری و صنعتی واشنگتن را نمی‌پذیرد.