استقلال و پرسپولیس در اراک شهرآورد ۱۰۶ را برگزار خواهند کرد
دربی در تبعید
آقای قاضی فارغ از تبوتاب فنی و تاکتیکی، تمامی نگاهها در روز جمعه به فردی معطوف خواهد بود که اغلب در سایه قرار دارد؛ داور میدان. قضاوت دربی تهران، همواره سنگینترین مسئولیت ممکن برای هر داوری در فوتبال ایران است. این بازی، با حضور دو تیم بزرگ، ستارههای پرتوقع و مهمتر از همه، دو مربی با شخصیتی چون ساپینتو (که به اعتراضات آتشین مشهور است) و اوسمار، داور را در کانون یک بحران دائمی قرار میدهد. فشار روانی قضاوت در اراک، جایی که زیرساختها ضعیف و نظارتها محدودتر است، مضاعف خواهد بود. در غیاب احتمالی یا عدم اطمینان کامل به تکنولوژی VAR (با توجه به مشکلات زیرساختی ورزشگاهها)، هر تصمیم داور درباره یک آفساید میلیمتری، یک پنالتی مشکوک یا اخراجی تاثیرگذار، میتواند نهتنها نتیجه بازی، بلکه سرنوشت کل فصل را تغییر دهد. داور این بازی باید یک مدیر بحران باشد، نه فقط یک قاضی؛ او باید بتواند شخصیت قوی خود را به بازیکنان دیکته کند و برابر اعتراضات، آرامش و قاطعیت خود را حفظ نماید. سوت داور در این مسابقه، حکم تعیینکننده را دارد و کوچکترین اشتباه او، تا ماهها در رسانهها تحلیل خواهد شد. قضاوت این بازی برعهده وحید کاظمی است که تا پیش از این سابقه سوت زدن یک دربی را داشته است. دربی با قضاوت او نه گلی داشته و نه برندهای و حالا باید دید در اراک چه نتیجهای با قضاوت مجدد او رخ خواهد داد.
آریا طاری
جمعه پیشرو، فوتبال ایران بار دیگر شاهد بزرگترین رویداد ورزشی خود خواهد بود. استقلال و پرسپولیس، دو قطب همیشگی و تپنده قلب هواداران، برای صد و ششمینبار به مصاف هم میروند. اما این بار، چیزی در فضا سنگینی میکند. این دربی شبیه هیچکدام از دربیهای پرزرقوبرق گذشته نیست. نه خبری از دیگ جوشان آزادی است و نه خبری از آن شکوه همیشگی پایتخت. اینجا اراک است؛ ایستگاه ناخواسته دو غول بیخانمان فوتبال ایران.
رویارویی ریکاردو ساپینتو و اوسمار ویرا، دراماتیکترین بخش این سناریو است. برای ساپینتو، دربی فقط یک بازی نیست؛ یک تسویهحساب شخصی است. در سمت مقابل، اوسمار ویرا قرار دارد که از نزدیک شاهد فورانهای خشم و هیجان مربی پرتغالی بود و راه خنثی کردن تیمهای او را خوب بلد است
بیایید تعارف را کنار بگذاریم. برگزاری دربی تهران در ورزشگاه اراک، پیش از آنکه یک تصمیم لجستیکی باشد، یک شکست ملی و یک رسوایی مدیریتی تمامعیار است. اینکه در سال ۲۰۲۵، کشوری با پتانسیل و ثروت ایران، نتواند ورزشگاه ملی خود (آزادی) را برای مهمترین بازی فصل آماده نگه دارد، شوخی تلخی است که متاسفانه واقعیت دارد.
استقلال و پرسپولیس، تیمهایی که بودجههای چند صد میلیاردی دارند، بازیکنان میلیوندلاری مثل اورونوف، منیرالحدادی و یاسر آسانی میخرند و ادعای آقایی در آسیا را دارند، حالا مثل مستاجران خانه بهدوش، کاسه چه کنم دست گرفتهاند که کجا بازی کنیم؟ این آوارگی، نماد بارز عدم توازن در فوتبال ماست. ما در بخش نرمافزار (بازیکن، مربی و هیجان) پیشرفت کردهایم، اما در سختافزار (زمین، استادیوم، امکانات) به قهقرا رفتهایم.
ورزشگاه آزادی که روزگاری خوفانگیزترین استادیوم آسیا بود، امروز به تلی از خاک و بتن تبدیل شده است. مسئولان وعده میدهند و تاریخها جابهجا میشوند، اما خروجی کار این است؛ دربی ۱۰۶، به جای اینکه در حضور صد هزار نفر و با کیفیت تصویربرداری بالا برگزار شود، باید در ورزشگاهی برگزار شود که با تمام احترام به مردم شریف اراک، گنجایش و زیرساخت میزبانی از چنین فشار جمعیت و امنیتی را ندارد. کیفیت چمن، زاویه دوربینها و اتمسفر بازی، قطعا قربانی این سوءمدیریت خواهد شد. این وضعیت، توهین به شعور هواداری است که سهمش از فوتبال، تماشای بازی تیم محبوبش در غربت و با کیفیت پایین است. وقتی خانه پدری فوتبال ایران (آزادی) ویران است، مهمانی گرفتن در شهرستان، تنها سرپوشی بر یک ناکارآمدی بزرگ است.
فارغ از غمنامه استادیوم، درون زمین جنگی تمامعیار برپاست. هر دو تیم با شرایطی خاص پا به میدان میگذارند. از استقلال و سرمربیاش شروع کنیم که ساخته شده برای بازیهای جذاب! ساپینتو برگشته است؛ با همان شور، همان فریادها و همان فوتبال تهاجمی. استقلال او تیمی است که برای حمله ساخته شده. او نمیداند مدیریت بازی چیست؛ او فقط حمله را میشناسد. استقلال در هفتههای اخیر (بهویژه با درخشش خریدهای جدید) نشان داده که در فاز انتقال توپ از دفاع به حمله وحشتناک است. ساپینتو میداند که هواداران استقلال تشنه یک برد قاطع در دربی هستند تا خاطرات تلخ گذشته پاک شود. تیم او حالا با اضافه شدن وینگرهای سرعتی، دقیقا همان ابزاری را دارد که تاکتیک پرسینگ شدید او نیاز داشت.
در سوی دیگر، اوسمار ویرا ایستاده است. مردی که پرسپولیس را به ماشینی تاکتیکی تبدیل کرده. تیم او عجله نمیکند، توپ را میچرخاند و منتظر اشتباه حریف میماند. اوسمار در تنها دربی که سرمربی سرخها بوده نشان داده که راه بستن تیمهای بزرگ را بلد است. پرسپولیس اوسمار شاید به اندازه تیم ساپینتو پرهیاهو نباشد، اما زهر دارد. آنها میدانند چگونه با پاسهای کوتاه در میانه میدان، ریتم دیوانهوار استقلال را بشکنند و بازی را به خواب ببرند تا در یک لحظه نیش خود را بزنند.
برگزاری دربی تهران در ورزشگاه اراک یک شکست ملی و یک رسوایی مدیریتی تمامعیار است. اینکه در سال ۲۰۲۵، کشوری با پتانسیل و ثروت ایران، نتواند ورزشگاه ملی خود (آزادی) را برای مهمترین بازی فصل آماده نگه دارد، شوخی تلخی است که متاسفانه واقعیت دارد
رویارویی ریکاردو ساپینتو و اوسمار ویرا، دراماتیکترین بخش این سناریو است. برای ساپینتو، دربی فقط یک بازی نیست؛ یک تسویهحساب شخصی است. او هنوز زخمهای عمیق فینال حذفی (دربی ۱۰۱) و آن شکست تلخ در دقایق پایانی را فراموش نکرده است. بازگشت او به نیمکت استقلال با یک ماموریت نانوشته همراه است؛ پاک کردن خاطره باختهای گذشته برابر رقیب سنتی. ساپینتو میداند که محبوبیتش روی سکوها بیپایان است، اما برای جاودانگی نیاز به فتح دربی دارد. در سمت مقابل، اوسمار ویرا قرار دارد که حکایت متفاوتی داشته. او در زمان حضور قبلی ساپینتو، به عنوان دستیار یحیی گلمحمدی، از نزدیک شاهد فورانهای خشم و هیجان مربی پرتغالی بود و راه خنثی کردن تیمهای او را خوب بلد است. حالا او در قامت نفر اول، باید ثابت کند که آن بردهای تاکتیکی، حاصل تفکرات او نیز بوده است. جدال جمعه، جنگ تمامعیار آدرنالین خالص ساپینتو در برابر منطق سرد اوسمار است؛ جایی که یک نفر میخواهد با فریاد و مشتهای گرهکرده تیمش را به جلو هل دهد و دیگری میخواهد با سکوت و آنالیز، حریف را کیشومات کند.
اما به سراغ بازیکنان برویم. بدون شک، خرید یاسر آسانی یکی از هوشمندانهترین حرکات استقلال در بازار نقلوانتقالات بود. این ستاره آلبانیایی چپپا که در سمت راست بازی میکند، با شوتهای کاتدار و نفوذهایش، لیگ را تحت تاثیر قرار داده است. آسانی بازیکنی است که ساپینتو عاشقش است؛ جنگنده، تکنیکی و مستقیم. او در این بازی ماموریت دارد تا دفاع چپ پرسپولیس را آزار دهد. اگر مدافعان پرسپولیس به او فضا بدهند تا روی پای چپش بیاید، شوتهای او میتواند گره کور بازی را در اراک باز کند.
در سمت دیگر، اورونوف قرار دارد. بازیکنی که وقتی پا به توپ میشود، استادیوم نیمخیز میشود. اوستون کابوسِ مدافعان استقلال است. او نهتنها سرعت بالایی دارد، بلکه قدرت حمل توپش در فضاهای بسته بینظیر است. نبرد غیرمستقیم آسانی - اورونوف برای تصاحب عنوان بهترین خارجی لیگ، یکی از قابهای دیدنی این بازی خواهد بود. هر کدام که روز بهتری داشته باشند، کفه ترازو را به نفع تیمشان سنگین خواهند کرد.
در میان تمام نگرانیهای تاکتیکی، رسیدن منیر الحدادی، ستاره اسپانیایی-مراکشی استقلال، میتواند بزرگترین خبر خوب برای ریکاردو ساپینتو باشد. اگر این بازیکن از بند مصدومیت رهایی یابد و بتواند در سطح مطلوب به دربی برسد، او به تنهایی وزن خط میانی استقلال را تغییر خواهد داد. منیر با سابقه بازی در لالیگا و لیگهای سطح اول، صرفا یک مهاجم نیست؛ او یک لینکدهنده در فاز هجومی است که توانایی بازی به عنوان هافبک تهاجمی یا مهاجم سایه را دارد. او دقیقا همان بینش و خلاقیت را به خط میانی و حمله استقلال اضافه میکند که اغلب در بازیهای بزرگ غایب است. حضور منیر باعث میشود که خط میانی پرسپولیس نتواند به راحتی هافبکهای استقلال را مهار کند، زیرا منیر با هوش حرکتی خود، فضاهای خالی را بین خطوط پر میکند. پاسهای نهایی دقیق او میتواند یاسر آسانی را در موقعیت گل قرار دهد یا فرصتهای طلایی برای سحرخیزان ایجاد کند. در یک بازی که شاید با یک حرکت یا یک لحظه جادویی حل شود، منیر الحدادی آن کارت برنده است که میتواند خط دفاعی منظم اوسمار را به هم بریزد و استقلال را از یک تیم خطرناک به یک تیم غیرقابل پیشبینی تبدیل کند.
اما پرسپولیس در طرف مقابل بازیکنی دارد که کابوس استقلالیها است. امید عالیشاه؛ کاپیتان تمامنشدنی. عالیشاه متخصص دربی است. او میداند چه زمانی خطا بگیرد، چه زمانی سرعت بازی را زیاد کند و چه زمانی با یک شوت ناگهانی استادیوم را منفجر کند. حضور او در زمین (اگر مصدومیت اجازه دهد) یعنی یک رهبر واقعی که میتواند فشار روانی بازی را مدیریت کند. او نماد تعصب پرسپولیس در این سالهاست. اوسمار هم خوب میداند که در چنین بازیهای سنگینی، تجربه عالیشاه از طلا باارزشتر است. او کسی است که میتواند در دقایق بحرانی، با گرفتن یک خطا یا یک پاس کلیدی، فشار را از روی تیم بردارد.
دربی در اراک، بیش از آنکه یک مسابقه فوتبال باشد، آزمونی برای تمرکز است. استقلال با ساپینتو میخواهد از همان دقیقه اول آتشبازی راه بیندازد و با تکیه بر نبوغ یاسر آسانی کار را تمام کند. پرسپولیس با اوسمار میخواهد با خونسردی بازی را کنترل کند و با حرکات انفجاری اورونوف ضربه نهایی را بزند. اما در پسزمینه همه این هیجانات، تصویر ورزشگاه خالی از شکوهِ آزادی، همچنان آزاردهنده است. امیدواریم که کیفیت فنی این ستارهها، بر کیفیت پایین میزبانی و زمین غلبه کند و هواداران فوتبال ایران، حداقل برای ۹۰ دقیقه، غم نداشتن خانه را فراموش کنند.
دیدگاه تان را بنویسید