آریا طاری

علی کفاشیان روی آنتن زنده تلویزیون برای اولین بار از رازهایی خاص درباره دوران حضور کارلوس کی‌روش در تیم ملی و نقش وزارت ورزش در انتخاب و بقای این مربی پرده برداشت. واکنش تند روابط عمومی وزارت ورزش و مطرح شدن عبارت‌هایی توهین‌آمیز علیه کفاشیان از سوی مدیری که قصد «طلوع» با زیدان و مورینیو را داشت، برای پی بردن به صحت ادعاهای رییس سابق فدراسیون فوتبال کافی به نظر می‌رسد!

چندین سال پس از امضای قرارداد فدراسیون فوتبال با کارلوس کی‌روش، بالاخره مشخص شد که تصمیم‌گیرنده اصلی در این مورد، شخصی بیرون از فدراسیون بوده است. بر اساس گفته‌های تازه علی کفاشیان، «علی سعیدلو» رییس وقت سازمان تربیت بدنی به فدراسیون فوتبال توصیه کرد که با یک مربی حاضر در جام جهانی قرارداد ببندند و در نهایت تصمیم بر این شد که کارلوس کی‌روش به عنوان دستیار سابق الکس فرگوسن و البته سرمربی پرتغال در جام جهانی 2010، روی نیمکت ایران بنشیند. درباره رفتارهای کی‌روش، درگیری او با ماموران دوپینگ در اردوی پرتغال، محرومیت 6 ماهه‌اش از فوتبال و اختلاف نظرش با روسای فدراسیون فوتبال پرتغال، تردیدهای زیادی شکل گرفته بود. کفاشیان حتی با روسای فدراسیون فوتبال این کشور نیز صحبت کرد و با نکته‌هایی درباره تندخویی همیشگی آقای مربی روبه‌رو شد اما با این وجود اصرار سعیدلو، موجب شد که این قرارداد در نهایت امضا شود. رییس سابق فدراسیون فوتبال دست روی این نکته گذاشته که پس از جام ملت‌های 2015 آسیا، با کی‌روش برای جدایی به تفاهم رسیده بود اما دستوری «بالاتر از وزارت ورزش» موجب بقای این سرمربی شد. در واقع کارلوس، قدرتش را از شبکه‌های اجتماعی گرفت و گروهی در این شبکه‌ها با فشار گذاشتن روی ریاست جمهوری، مقدمات بقای مرد پرتغالی را فراهم کردند. حالا دیگر مشخص به نظر می‌رسد که درست مثل ماجرای علی دایی، فدراسیون نه در جذب کی‌روش نه در جدایی او، تصمیم گیرنده اصلی نبوده است. فدراسیون همواره منتظر بوده تا جواب نهایی را از «دولت» دریافت کند و بر اساس دستورالعمل، از خودش واکنش نشان بدهد. البته که کفاشیان همواره اصرار داشته تا نقش خودش را در این تصمیم‌ها کمرنگ نشان بدهد و دیگران را «مسئول» بداند اما همین که فدراسیون در دوران او هرگز «استقلال» نداشته و همواره به «بالا» نگاه کرده، یک نقطه ضعف بزرگ و کلیدی به شمار می‌رود. جالب اینکه مهدی تاج و رفقا وقتی صندلی‌شان را به خاطر اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان در خطر دیدند، بلافاصله راه‌شان را از وزارت ورزش جدا کردند و پای فیفا را به ماجرا کشیدند. در واقع «استقلال فدراسیون» تنها در وضعیتی فعال شد که شغل و صندلی مدیران این نهاد، با خطر روبه‌رو شده بود. بدون تردید فیفا اگر بداند که در ایران چطور تصمیم‌های مهم خارج از دایره فوتبال گرفته می‌شوند، بدون تردید فدراسیون را معلق خواهد کرد. زیاده‌خواهی‌های کارلوس کی‌روش ورود او به مسائلی مثل دیدارهای دوستانه، محور مهم دیگر مصاحبه تازه علی کفاشیان بوده است. چه کسی این اجازه را به مرد پرتغالی داد تا به کمک بامداد میرزایی و موسسه‌هایی خارجی، برای ایران حریف تدارکاتی پیدا کنند؟ چرا یک مربی باید انقدر فرصت پیدا می‌کرد تا در مورد همه وظایف فدراسیون فوتبال، تصمیم بگیرد؟ چه کسی این قدرت را به کی‌روش داده بود؟ جالب اینجاست که سرمربی سابق تیم ملی، مدام از بازی‌های تدارکاتی ایران گلایه داشت و رقبا را ضعیف می‌دانست اما در عمل، همه دیدارها را خودش هماهنگ می‌کرد. 

رسوایی دیدار دوستانه با گروهی از سیرالئون در قالب تیم ملی تقلبی این کشور، با همین روند اشتباه شکل گرفت و در نهایت پول بسیار زیادی از حساب فدراسیون برای این دیدار ننگین خارج شد. انتخاب حریف تدارکاتی، انتخاب کمپ تمرینی و ... همه بر عهده سرمربی تیم ملی بود و او به سبک خودش برای فدراسیون هزینه می‌تراشید. کفاشیان تاکید کرده که در برزیل و استرالیا، اتفاقاتی رخ داده که احتمال اخراج کی‌روش نیز وجود داشته است اما این اتفاقات را به صورت شفاف با هواداران فوتبال در میان نگذاشته است. بدون تردید حق هواداران فوتبال است که همه واقعیت‌ها را در مورد تیم ملی بدانند. حق آنهاست بدانند که چرا کی‌روش ناگهان دستیاران ایرانی‌اش را اخراج کرد؟ چرا با سرپرست وقت تیم ملی کنار نیامد؟ چرا اصرار داشت که همه تصمیم‌ها را به تنهایی بگیرد؟ علی کفاشیان یکی از پست‌هایش در فدراسیون را ترک کرده اما تا زمان حضور به عنوان نایب رییس در ای.اف.سی، قصد ندارد از فدراسیون فوتبال جدا شود. او البته بارها تاکید کرده که برای این جایگاه، حقوق نمی‌گیرد اما آقای مدیر نباید انتظار داشته باشد که هوادارها «شوق خدمت‌رسانی»اش را باور کنند! چراکه شوق خدمت‌رسانی، هیچ‌وقت تبدیل به یک ماشین میلیاردی زیر پای پسر آقای رییس نمی‌شود. کفاشیان در مورد کی‌روش و وزارت ورزش، صحبت‌های جالبی به زبان آورده اما بد نیست از خود او نیز پرسیده شود که چرا همواره در فدراسیون منفعل و توصیه‌پذیر بوده است؟ و البته چرا به عنوان نایب رییس ای.اف.سی، نتوانسته حتی یک قدم مهم برای فوتبال ایران بردارد؟