تماشای دربی تهران در بسیاری از مواقع، از آن تجربه‌های سخت و روی اعصاب است. وقت تماشای این مسابقه، باید حسابی به اعصاب‌تان مسلط باشید و تا حد امکان از کنترل تلویزیون فاصله بگیرید. چراکه در هر لحظه، امکان پرت کردن کنترل یا عوض کردن شبکه وجود خواهد داشت! اول از همه، سکوهای آزادی در روز برگزاری شهرآورد فوق‌العاده زشت به نظر می‌رسیدند. این طرح‌های تبلیغاتی واقعا در زشت‌ترین و بی‌سلیقه‌ترین حالت ممکن انتخاب می‌شوند و حتی ذره‌ای زیبایی بصری ندارند. با توجه به خستگی مفرط دو تیم، تصور می‌شد که این مسابقه سطح چندان خوبی نداشته باشد اما بیشتر از پایین بودن سطح بازی، رفتار بازیکنان دو تیم آزاردهنده به نظر می‌رسید. سیاوش یزدانی و شهریار مغانلو از همان ثانیه‌های اول به پر و پای هم پیچیده بودند و بارها با هم درگیر شدند. تجربه کم داور مسابقه هم، به شدت علیه این بازی عمل کرد. اکبریان استرس بسیار زیادی داشت و مدام بازی را با هر برخورد ساده از جریان می‌انداخت. اشتباه دوم او، مقاومت در استفاده از کارت‌های زرد بود. اگر او در همان دقایق ابتدایی به یکی از ستاره‌های معترض اخطار می‌داد، مجبور نبود تا پایان بازی این اعتراض‌ها را تحمل کند. بازیکنان دو تیم بارها وقت بازی را به خاطر اعتراض گرفتند.

موضوعی که قبلا چه در رده ملی و چه در باشگاهی، بارها به ضرر فوتبال ایران شده اما ظاهرا اراده‌ای برای پایان دادن به آن وجود ندارد. کیفیت گزارش بازی هم که مثل خیلی از اوقات بسیار ضعیف بود. تصور کنید گزارشگر مسابقه حدود پنج دقیقه خارج از موضوع مسابقه صحبت می‌کند تا به انتقاد از صحبت کردن بازیکنان بپردازد! اگر انجام کارهای اضافی بد است، خودت هم که داری کار اضافه انجام می‌دهی بزرگوار. البته نباید از گزارشگری که در جریان یک بازی حساس، تبلیغ سریال بوتیمار را می‌کند، توقع زیادی داشته باشیم! اگر از دعواهای آخر بازی عبور کنیم، مساله وزیر ارتباطات هم حسابی تنش‌آفرین شده است. البته که همه جای دنیا چهره‌های سیاسی بدون ترس به حمایت از تیم محبوب‌شان می‌پردازند اما اصرار وزیر به فرو رفتن در نقش یک تیفوسی و ادبیات مدنظر او برای کری خواندن علیه استقلال، به شدت ناامیدکننده هستند. هرچند که این موضوع نباید توجیهی برای فرهاد و تیمش در راستای پنهان کردن این شکست باشد. در مجموع نمی‌توان نمره زیادی را برای این مسابقه در نظر گرفت.

بازی از جهت‌های مختلف، بازی بسیار ضعیفی بود و رضایت مخاطب‌ها را هم به همراه نیاورد. شاید پرسپولیسی‌ها حالا از این پیروزی خوشحال باشند و این، حق آنهاست اما در مورد این بازی، هنوز نقاط تلخ و نگران‌کننده زیادی وجود دارد. اگر دربی ویترین فوتبال ماست، باید به این ویترین دست بزنیم و آن را کمی تغییر بدهیم. اگر دربی، مهم‌ترین بازی فوتبال ایران به شمار می‌رود، باید از تکرار این رفتارها در آن خودداری کنیم. این بازی فقط می‌تواند افکت‌های صوتی ورزشگاه را به وجد بیاورد. اگر تماشاگرها هم روی سکو بودند، از تماشای چنین مسابقه‌ای کاملا ناامید می‌شدند.