آریا طاری

در اینکه کیفیت بازی‌های لیگ برتر چندان بالا نیست، اصلا تردیدی وجود ندارد. اینکه در اولین روز بازی‌ها از چهار مسابقه، دو مسابقه با تساوی بدون گل به پایان رسیده‌اند، خودش گویای خسته‌کننده بودن این لیگ است اما نکته تاسفبار اینجاست که در فوتبال ایران حتی از جذابیت‌های فرعی نیز نشانی دیده نمی‌شود. جذابیت‌هایی که اگر کمی جدی گرفته شوند، می‌توانند تصویر مطلوب‌تری از لیگ برتر بسازند. فوتبال ایران این سال‌ها در محاصره «بی‌سلیقگی» قرار گرفته و این موضوع، سال به سال بیشتر به چشم می‌آید.

برای آن‌که به یکی از تفاوت‌های کلیدی فوتبال ایران با فوتبال اروپا پی ببرید، کافی است به این موضوع توجه کنید که اساسا یک باشگاه اروپایی پس از پایان هر فصل و قبل از شروع فصل بعدی، چه کارهایی انجام می‌دهد و در یک باشگاه ایرانی، کارها چطور پیش می‌روند. وقتی یک فصل به پایان می‌رسد، باشگاه‌های خارجی در یکی از اولین قدم‌ها بهترین بازیکن فصل از نگاه باشگاه، هواداران و بازیکنان تیم را معرفی می‌کنند و به هر کدام از نفرات برگزیده، جایزه می‌دهند. این موضوع برای آنها اهمیت زیادی دارد. چراکه نشان‌دهنده میزان توجه آنها به عملکرد فردی هر بازیکن در یک فصل طولانی است. پس از آن، بازیکنان به استراحت می‌پردازند اما باشگاه به هیچ قیمتی تعطیل نمی‌شود. در حقیقت مدیران باشگاه حتی برای یک روز هم به مرخصی نمی‌روند. در مستند تازه‌ای که آمازون برای باشگاه تاتنهام ساخته، قسمتی است که نشان می‌دهد این باشگاه با چه نیروی انسانی گسترده و چه تشکیلات عظیمی اداره می‎شود. تصور کنید باشگاهی مثل تاتنهام، یک گروه تخصصی آی.تی دارد که هر روز در ساختمان باشگاه حاضر می‌شوند تا راه‌های توسعه این مجموعه از طریق فناوری اطلاعات را مورد بررسی قرار بدهند. مدیر باشگاه هم وظیفه دارد که دائما در کنار چنین مجموعه‌هایی حضور داشته باشد. پس از آن، نوبت به معرفی خریدهای جدید از راه می‌رسد. این کار در تیم‌های اروپایی با خلاقانه‌ترین شیوه‌های ممکن صورت می‌گیرد. هر ویدئوی معرفی، با بهترین استانداردهای تصویربرداری ساخته می‌شود و هر بازیکن با یک سناریوی کاملا مجزا، در صفحه رسمی باشگاه معرفی می‌گردد. قبل یا بعد از ساخت این ویدئوها هم، معمولا کیت‌های جدید هر تیم برای شروع فصل معرفی می‌شوند. در نشان دادن طرح جدید لباس‌های هر تیم به هوادارها نیز سلیقه و دقت فوق‌العاده زیادی به خرج داده می‌شود. همه این فعالیت‌ها صورت می‌گیرند تا هواداران یک تیم حتی در دوران تعطیلات هم به تیم‌شان متصل باشند و از آن فاصله نگیرند. در فوتبال ایران اما همه چیز به شیوه‌ای کاملا متفاوت انجام می‌شود.

اینجا در پایان هر فصل، باشگاه نیز عملا تا مدتی به حال خودش رها می‌شود. نه کسی نگران وضعیت تیم است و نه کسی برای شروع دوباره بازی‌ها عجله دارد. مساله‌ای به عنوان معرفی لباس‌های جدید هر فصل، عملا در فوتبال ایران مطرح نیست. همین حالا فصل در حالی شروع شده که پرسپولیس همان لباس‌های بازی‌های آسیایی را بر تن دارد و هیچ خبری از طراحی لباس جدید برای یکی از پرطرفدارترین تیم‌های فوتبال آسیا نیست. باشگاهی مثل آلومینیوم اراک هم به خودش اجازه می‌دهد بدون کپی رایت و مسائلی از این دست، با پیراهن سوم ایتالیا به زمین برود و در لیگ برتر شرکت کند! این هم یکی دیگر از آن شوخی‌های حیرت‌انگیز فوتبال ایران است. تا امروز فقط دو باشگاه تراکتورسازی و فولاد برای معرفی لباس‌های جدید ویدئوی اختصاصی تولید کرده‌اند. ویدئوهایی که در سطح فوق‌العاده‌ای نیستند اما باز هم قابل احترام به نظر می‌رسند. در بین همه 16 تیم لیگ برتری هم، یک تیم را نمی‌توان پیدا کرد که برای معرفی یکی از ستاره‌های جدیدش، ویدئو ساخته باشد. معرفی مهره‌های جدید تیم‌ها در فوتبال ایران، با ویدئوهایی عجله‌ای از مقابل ساختمان باشگاه در شلوغ‌ترین و بی‌نظم‌ترین حالت ممکن صورت می‌گیرد. تصاویر اختصاصی باشگاه هم معمولا یک مشت عکس بی‌کیفیت هستند که در آن مدیرعامل پیراهن تیم را توی دستانش با بازیکن سهیم شده و به دوربین‌ها لبخند می‌زند. باشگاه‌های فوتبال ایران عملا این جزئیات را به طور کلی نادیده گرفته‌اند. آنها به بازتولید زیبایی نمی‌پردازند و فراموش کرده‌اند که علاوه بر حضور در زمین مسابقه و فوتبال بازی کردن، کارهای دیگری هم برای انجام دادن دارند. فوتبال ایران در دست افراد بی‌سلیقه قرار گرفته و تا زمانی که نگاه به فوتبال باشگاهی در این کشور تغییر نکند، در روی همین پاشنه خواهد چرخید.

خودمان را فریب ندهیم. مساله هرگز «بودجه» نبوده است. البته که بودجه هم مهم به نظر می‌رسد اما نمایش سلیقه و استفاده از خلاقیت، هرگز به بودجه زیادی نیاز ندارد. هر باشگاه می‌تواند با یک هزینه جزئی، جذاب‌ترین ویدئوها را تولید کند اما پول باشگاه صرف خرید کت و شلوار برند برای شخص مدیرعامل می‌شود. افسوس که سرمایه‌های لازم برای انجام چنین کارهایی در فوتبال ایران وجود دارد اما استفاده کافی از این سرمایه‌ها صورت نمی‌گیرد. افسوس که مدیریت باشگاه‌ها در فوتبال ایران به کسانی سپرده می‌شود که حتی املای کلمه خلاقیت را هم بلد نیستند!