مهرنوش حیدری

 نیمه پاییز 1401 بازار سرمایه روزهایی پرنوسان را تجربه کرد و در نخستین هفته آبان، سرمایه‌گذاران و سهامداران با زیان قابل‌توجه ۳۰۱ هزار و ۹۰۹میلیارد تومانی مواجه شدند و با پررنگ شدن اعتراض و انتقاد، این بازار با حمایت‌های دولتی بار دیگر در مسیر صعودی حرکت کرد.

از هفت تا 21 آبان پرتفوی سهامداران بیش از ۷۷۱ هزار و ۴۹۶ میلیارد تومان رشد کرد که این میزان افزایش قیمت سبب شد تا میزان زیان سهامداران در پاییز امسال به صورت کامل از بین برود و حتی سهامداران وارد محدوده سودآوری شدند.

البته در روزهای اخیر و به ویژه در معاملات روز دوشنبه 23 آبان ماه، 679 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد که بیشترین رقم را در روزهای گذشته شامل می‌شد.

سال‌هاست که بازار سرمایه درگیر بیماری مزمن حمایت دستوری و دخالت‌‌های دولتی است و در این میان سرمایه‌گذاران و سهامداران خرد بیش از پیش ضرر می‌کنند.

اتفاقات تلخ و ناگوار بازار سرمایه در سال‌های اخیر سبب شده تا سرمایه‌های فراوانی از مردم به عنوان سهامداران خرد از بین رود؛ این روند متاسفانه تبدیل به یک رویه شده و به نظر می‌رسد قرار نیست مشکلات بورس یک‌بار برای همیشه و به صورت ریشه‌ای حل شود.

احسان خاندوزی زمانی که نماینده مجلس بود؛ همواره از سیاست‌های دولت دوازدهم و مردان اقتصادی در این بخش انتقادات فراوانی مطرح می‌کرد اما علیرغم ادعای داشتن راهکار مناسب برای حل مشکلات متعدد بازار سرمایه در کسوت وزیر اقتصاد نتوانسته تاکنون کاری انجام دهد و وضعیت این بازار را ساماندهی کند.

در ماه‌های اخیر فرمان‌های چندگانه و برنامه‌های متعددی به عنوان نسخه‌های درمان درد مزمن بورس صادر و تدوین شده اما هیچ‌کدام نتوانسته مثمر ثمر باشد و از هراس سرمایه‌گذاران و سهامداران این بازار بکاهد.

بازار سرمایه که ید طولایی در واکنش‌های هیجانی به اتفاقات ناگوار دارد؛ معمولا در وضعیت قرمز قرار می‌گیرد و حتی رخ دادن اتفاقات خوشایند هم نمی‌تواند از التهاب این بازار برای طولانی مدت بکاهد.

 

اعتماد گمشده بازار سرمایه

محمد حسن‌نژاد، استاد دانشگاه درباره وضعیت فعلی بازار سرمایه در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» اظهار کرد: اعتراضات اخیر توانسته بر بورس تاثیر منفی بگذارد و با فروکش کردن شرایط باید وضعیت بورس بازمی‌گشت که این اتفاق رخ نداده و متاسفانه در بورس ایران؛ اعتماد از بین رفته است.

وی افزود: بورس ایران معمولا به هر خبر بد واکنش بیش از حد نشان می‌دهد و در مقابل نسبت به خبرهای خوب واکنشی نشان نمی‌دهد به‌طوری که اکنون شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ سود حداقلی می‌دهند در حالی که در کمتر کشوری از دنیا می‌شود مصداق آن را پیدا کرد. این موارد نشان دهنده آن است که مردم از بورس قطع امید کرده‌اند و پولی وارد این بازار نمی‌شود.

وی تصریح کرد: تنها راهکار این است که وزارت اقتصاد و سایر مدیران اقتصادی و بازار سرمایه باید به مردم اطمینان دهند که «در بورس حواسمان به سرمایه شما هست»؛ آنها باید به اصطلاح پای کار بیایند و از این بازار حمایت کنند.

عضو سابق شورای عالی بورس گفت: همچنین سهامداران عمده و حقوقی روزهایی که اوضاع بورس خوب نیست، می‌توانند از سهام‌ها حمایت کنند اما در واقع چنین کاری انجام نمی‌دهند. به نظر بنده بی‌اعتمادی مردم؛ مشکل عمده بورس است. 

 

با دستور و فرمان مشکل حل نمی‌شود

وی درباره تدوین و صدور فرمان‌ها، بسته‌ها و دستورات مختلف برای بازار سرمایه و اینکه آیا این دستورها می‌تواند وضعیت بورس را تغییر دهد؛ توضیح داد: با دستور و فرمان نمی‌توان کاری انجام داد بلکه باید با اقدامات بنیادی مبنی بر اینکه ما به بورس اعتقاد داریم و مردم نیز باور دولت به بورس و اینکه به عنوان قلک به بازار سرمایه نگاه نمی‌کند، اعتماد کنند.

وی تصریح کرد: بنده اگر به جای مدیران اقتصادی دولت در بورس بودم؛ همه شرکت‌ها را موظف می‌کردم که طرح تضمین دارایی انجام دهند و دارایی‌های شرکت‌های بورسی واقعی شود. در آن هنگام قیمت‌ها نیز واقعی می‌شد اما متاسفانه در دولت به چنین مواردی اهمیت داده نمی‌شود.

حسن‌نژاد گفت: مردم در بورس اقدامات و اعمال را مشاهده می‌کنند نه حرف‌ها را.

 

دولت تبدیل به شرکت سهامی شده است

وی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان اقدامات خاندوزی در کسوت وزیر اقتصاد را در بازار بورس ناشی از انتخاب نادرست وی دانست و آیا دولت باید دست به جراحی فوری و اورژانسی در وزارتخانه‌های مهم و کلیدی خود بزند؛ بیان کرد: بنده به جریان اصولگرا تعلق دارم اما باید بگویم متاسفانه دولت تبدیل به نوعی از شرکت‌های سهامی شده است؛ به‌طوری که به وزیر برکنار شده کار مسئولیت مناطق آزاد داده می‌شود؛ در حالی‌که این فرد با کل مفهوم مناطق آزاد مخالف است یا مثلا اتفاقاتی که در حوزه ارز رخ داده و در حوزه مالیات شاهد رفتارهای نامناسب در قبال مردم هستیم که این موارد جزو حوزه کاری وزارت اقتصاد است اما در عین حال شرایط را می‌توان به «بی‌صاحبی تمام معنا» تعبیر کرد.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: به اعتقاد بنده کار را مدیران میانی انجام می‌دهند نه بالادستی‌ها و مدیران میانی اصلا رده‌های بالایی را مورد توجه قرار نمی‌دهند.

حسن‌نژاد درباره این مساله که در هفته‌های اخیر از فروش سکه و مسکن متری در این بازار اخباری منتشر شد؛ آیا این طرح‌ها را باید نمادی از خروج سرمایه از بورس دانست یا خیر؛ عنوان کرد:‌ در هر صورت سرمایه از بورس خارج می‌شد اما با این تفاوت که قبلا سرمایه‌گذاران خرد با خرج سرمایه خود اقدام به خرید سکه می‌کردند و این بار قرار است در بورس کالا اوراق سکه را خریداری کنند؛‌در هر حالت پول از این بازار خارج شده است و نباید فراموش کرد که تنها بخش مولد اقتصاد کشور بورس است و باید کاری کنیم که پول از بازار سرمایه خارج نشود.

نماینده ادوار مجلس درباره اقداماتی که دولت باید برای ساماندهی این شرایط انجام دهد؛ توضیح داد: دولت باید دل به کار دهد؛ متاسفانه بنده برنامه بلند مدتی برای ساماندهی بازار سرمایه، افزایش بهره‌وری، ارتقای شفافیت بازار و ... مشاهده نمی‌کنم.

 

حواسمان نیست چه بالایی بر سر اقتصاد می‌آوریم

وی درباره این مساله که در دولت قبل که روزهای طلایی بورس را شاهد بودیم؛ تعدادی زیادی از سرمایه‌گذاران خرد وارد بازار سرمایه شدند و پس از سقوط آزاد شاخص و روزهای خونین این بازار، برخی از کارشناسان و مسئولان مدعی شدند که ناآگاهی و عدم اطلاع مردم از بازار سرمایه سبب این شرایط شده و توپ را در زمین مردم انداختند؛ آیا هنوز هم توپ در زمین عدم آگاهی مردم است؟ یا سایر مسائل باعث ناامیدی‌ها و شرایط ناگوار بازار بورس شده است؛ اظهار کرد: باید پرسید مردم چه گناهی دارند؟ مردم سهام را خریداری کرده و پس از مدت کوتاهی ضرر می‌کنند در حالی که در بازار ارز؛ نرخ دلار افزایش می‌یابد و سرمایه‌گذاران سود می‌کنند و تحت این شرایط مردم تصمیم ‌به خروج می‌گیرند. اینکه حواسمان نیست چه بلایی بر سر اقتصاد می‌آید؛ نمی‌توان تقصیرها را گردن مردم انداخت زیرا آنها به دنبال منافع خود هستند. برای نمونه هنگامی که سکه و ارز بازده خوبی دارد؛ بنده تمایلی به خرید سهام نخواهم داشت.

 

 

 

استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»:‌ متاسفانه دولت تبدیل به نوعی شرکت سهامی شده است؛ به‌طوری که به وزیر برکنار شده کار مسئولیت مناطق آزاد داده می‌شود؛ در حالی‌که این فرد با کل مفهوم مناطق آزاد مخالف است یا مثلا در حوزه ارز و مالیات شاهد رفتارهای نامناسب در قبال مردم هستیم و حوزه وزارت اقتصاد را می‌توان به «بی‌صاحبی تمام معنا» تعبیر کرد