آبان نامجو

رامبد جوان در اوج خندوانه هم انقدر خبرساز نبوده که در این یک هفته‌ اخیر بوده، ماجرا را که می‌دانید، رامبد و نگار برای اکران قانون مورفی یا برای وضع حمل نگار یا هر چیز دیگری در کانادا به سر می‌برند. 

موج اولیه انتقادها این گونه شروع شد که چرا یک سلبریتی تلویزیونی که در برنامه‌اش این همه شعار اخلاقی می‌دهد و وطن‌دوستی را تبلیغ می‌کند برای به دنیا آوردن فرزندش ایران را قابل نمی‌داند. موج در حال فروکش بود و موج دوم آغاز شد، ماجرای عکسی که...البته بیایید درباره‌ آن عکس خیلی مته به خشخاش نگذاریم، چه کسی می‌داند آن عکس واقعی است و اصلا گیریم که واقعی باشد! چه فرقی می‌کند؟! 

به نظر این‌گونه وقایع فرصتی است برای شناخت و به قول علما؛ معرفت. از همین دیدگاه که ماجرا را بررسی کنیم به نتایج جالبی می‌رسیم. 

شکل حمایت پرستویی را ببینید تا درک کنید که چگونه یک هنرمند و نه صرفا سلبریتی، وقتی به پُرگویی می‌افتد، دچار خطا می‌شود. پرستویی نوشت: «امروز این عکس دست به دست داره تو دنیای مجازی می‌چرخه و هرکسی هر جور که دلش می‌خواد تفسیر و قضاوت می‌کنه از صداوسیمایی که رامبد جوان سال‌هاست خودش را هزینه کرده گرفته، تا اون دسته مردمی که از صبح تا شب کارشون سرک کشیدن تو زندگی خصوصی آدم‌هاست. حالا می‌خواد هنرمند باشه میخواد ورزشکار و .... باشه. چرا تو این شرایط رعایت اون مادر جوانی رو نمی‌کنید که هر آن ممکنه فارغ بشه؟»

کباب شدیم و دلمان سوخت! تا این که محمود رضوی (تهیه‌کننده سینما) هم نوشت: «حال سوال اینجاست در حالی که مدت‌هاست فرزندان برخی مسئولین، چهره‌ها، مدیران و... هر روز از یک کشور تصاویر مشعشع می‌فرستند، خیلی‌ها در مورد آنها سکوت کرده‌اند، حال چه شده که همه بر خود فریضه می‌دانند، رامبد جوان را این‌گونه زیر سوال ببرند و تخطئه و تخریب کنند؟»

داشتیم به موضوع فکر می‌کردیم که آن چه زودتر از این منتظرش بودیم، اتفاق افتاد و کیهان هم در این رابطه نوشت: «خبر تاسف‌بار و نگران‌کننده کشف حجاب مدیر اجرایی جشنواره جهانی فیلم فجر که برای تولد فرزندش به کشور کانادا به همراه همسرش رامبد جوان که از معروف‌ترین مجری‌ها و بازیگران صدا و سیما و سینماست مورد توجه جدی مخاطبان عمومی قرار گرفت و اظهارنظرهای گوناگونی در محکومیت و تقبیح این به ظاهر سلبریتی‌ها و چهره‌هایی که به ناحق رسانه ملی و سینما را مدت‌هاست که تسخیر کرده‌اند واقع شد و لزوم پاکسازی و پالایش سریع ارگان‌های فرهنگی را از لوث وجود عناصر معلوم‌الحال و بی‌اعتقاد بیشتر نمایان ساخت.»

و بعد تابناک که اصولگراست و البته معتدل، این گونه گمانه‌زنی کرد که: «تجربه نشان داده به شکل سنتی اعمال چنین ممنوعیتی رد می‌شود اما با توجه به آنکه هر دو این چهره‌ها، جزو بازیگران پرکار هستند، مرور فعالیت آنها تا پایان سال و کیفیت حضورشان در سینما می‌تواند نشان دهد که آیا ممنوع الفعالیتی به سراغ آنها آمده و تاکید خواهد شد که بازیگری آنها تا اطلاع ثانوی به مصلحت نمی‌باشد یا مسائل اخیر نادیده گرفته می‌شود و با چشم‌پوشی از اتفاقات، تلاش می‌شود به حضورشان در فضای سینما تداوم بخشیده شود.»

ترجمه‌اش می‌شود یک نوع ممنوع‌الفعالیتی موقت! این احتمالا نزدیک‌ترین گزینه خواهد بود، حالا هر چقدر هم که «ژوله» شعر بنویسد در حمایت از رامبد و یا فلان کمدین تازه‌کار خنداننده‌شو به رامبد لقب قهرمان بدهد، مردم از تناقض‌ها عاصی می‌شوند و به زعم خودشان ریاکاری را تحمل نمی‌کنند. 

البته یک سوزن به رامبد و یک جوالدوز هم به خودمان یا حداقل برخی از ما که سلبریتی را اشتباهی گرفتیم و باور نداریم که رامبد بیشتر یک مجری است که برای کسب درآمد هر نقشی را بازی خواهد کرد و لزوما آن چه که از دهان او در می‌آید اعتقاد او نیست، بلکه پیشه و کاسبی اوست!