بیتا یاری

برخی کتاب‌ها را باید چند بار خواند، نه اینکه نوشته راحت‌الفهمی نداشته باشند بلکه ازآن‌رو که نکته‌های زیادی برای گفتن دارند، حتی اگرچند بار آنها را بخوانید بازهم زوایایی دارند که بر شما ناگشوده مانده و می‌تواند در دور جدید مطالعه عیان شود. این کتاب‌ها هر بار نکته جدیدی بر دانش مخاطب خود می‌افزایند، در زوایای مختلف و سطح دیگری خود را آشکار می‌کنند و لایه‌های دیگر را در عمق می‌کاوند. این ویژگی هنرمندانه ( ازآن‌رو که ارائه و نوشتن در عمق دانش خود هنری است شگرف) از آن کتاب‌هایی است که هرگز رنگ و بوی کهنگی نمی‌گیرند و هر چه زمان می‌گذرد بر یگانگی آنها صحه می‌گذارد و روزبه‌روز ارزش آن برای مخاطبان بیشتر می‌شود.

«تا بردمیدن گل‌ها» پژوهش محمدرضا فیاض، ازاین‌دست کتاب‌هاست که تحقیق جامعی را دربر دارد تا دراثنای افتتاح رادیو در ایران و شکل‌گیری برنامه‌های موسیقی رادیو تا پیش از برنامه «گل‌ها» به جامعه‌شناسی از منظر رویدادهای اجتماعی-سیاسی زمانه خصوصاً موسیقی و فرهنگ بپردازد و شکل‌گیری طبقه متوسط و تأثیر متقابل آن بر رادیو و موسیقی را به شیوه‌ای که از دانش تنها یک موزیسین دقیق، باسواد و تیزبین بیرون می‌تراود را نشان دهد. فیاض متریال جامعه‌شناسی را از زمان رضاخان و مدرسه موسیقی وزیری، تجدد، بر مبنای تحولات وزارتی و تأثیرات آن بر جامعه و موسیقی برگرفته و در افتتاحیه رادیو این متریال درهم‌پیچیده در قامت طبقه جدید ایجادشده یعنی «طبقه متوسط» که ماحصل حضور رضاخان در رأس قدرت ایران بوده است را به درستی نمود داده و با ظرافتی مثال‌زدنی و دقیق به طبقه‌بندی داده‌های جامعه موسیقی پرداخته که هر خواننده‌ای را در نتیجه‌گیری چهارفصل خویش با خود همراه می‌سازد که چگونه فضای اجتماعی و خواست زمانه منجر به پیدایش موسیقی گل‌ها شد، ضمن آنکه به‌خوبی نشان می‌دهد یک نویسنده عمیق و فاضل در پژوهش خویش چه اندازه می‌تواند متر و معیار به دست دیگران دهد. 

ازاین‌رو این کتاب نه‌تنها برای علاقه‌مندان موسیقی ایرانی، تاریخ موسیقی ایران و جامعه‌شناسی موسیقی مفید است بلکه برای کسانی‌که به تحقیقات میان‌رشته‌ای خصوصاً جامعه‌شناسی در پیوند با سایر هنر‌ها علاقه‌مندند یک آموزش ضمن مطالعه می‌دهد. جایگاه یگانه‌ای که از آن قلمی وزین و صاحب‌فکری فرهیخته چون محمدرضا فیاض است.