لیلا موسی‌زاده

چهل و اندی روز از درگذشت استاد شجریان گذشت و در این مدت فضای مجازی پر بود از عکس‌های استاد و یا آواز سحرانگیز این حنجره فروبسته امروز که روزی بلیل خوش‌نغمه بی‌مانند در آواز بود. بلندی و عظمت هنر او در این زمانه افول سلیقه‌ها نشان از تعالی داشت که اگر روزگاری شکوفایی همراه باشد تا چسان می‌توان با هنر سر به آسمان سایید همان‌گونه که در این روزگار وانفسا مجاری تنفسی بود بر اندک فارغ شدن از مصائب روزگار و فرورفتن در هنری که گویا از اولین روزهای پا گذاشتن به این زندگی ما را به آرامش واداشته است. در اولین روزهای نوزادگی نغمه‌های مادر نواگر و آرامشگر روح و روانمان بود و پس‌ازآن هنر آواز توانسته همپای نغمه گرم مادر در جان ما بنشیند. و چه نغمه و نوایی خوش‌تر از سحر نفس‌های استاد شجریان که در تمامی خوشی‌ها و ناخوشی‌ها همراه ما بوده است که بدان صدا و آواز پناه جسته و در آن خانه کرده بودیم.

والایی هنر او در این زمانه که ناکس از کس می‌دزدد چراغ، به ما شمه‌ای از تاریخ گذشته پرافسوسمان را نشان داد که هرگاه با بزرگی و یا هنری در قرون گذشته مواجه شده‌ایم بارها از خود پرسیده‌ایم که چه شد که امتداد نیافت؟ چرا به افول رسیدم؟ چرا در زمانه خودشان، این دانشمندان و بزرگان و موسیقیدانان درک نشدند و چرا راهشان بسته شد؟ و یا به‌جایی رسیدیم که موزیسین‌هایمان را در شهر اعدام کردند؟ (در زمان حکومت صفویه موزیسین‌ها را در شهر در جلوی مردم اعدام می‌کنند و موج مهاجرت از ایران به هند موزیسین‌ها به راه می‌افتد و زنجیره موسیقی ایران با گذشته پیش از آنش گسسته و گم می‌شود)

باوجود بزرگ هنرمندی چون محمدرضا شجریان درک ما از تاریخ بهبود پیدا کرد که چگونه در آن کمتر شمه‌ای از ارزشمندی هنرمندان در زمان حیاتشان برای مردم نیست و چرا این‌همه تاریخ هنر در کشور ما پر از کاستی و مفقودی است.

نگاه نکنید که در صفحات مجازی چقدر در این چهل و اندی روز به استاد شجریان پرداخته‌شده است و چه  کسانی درست یا نادرست عکس‌های دونفره خود را با ایشان برای بزرگنمایی وزن خود آشکار کرده‌اند که البته برای علاقه‌مندان بسی جای افتخار است. باید دید که احترام‌های مجازی که به استاد نثار شده در عمل به کدام جهت می‌چرخد برای گرفتن پست و میز و یا نگهداشت آن و یا اعتلا دادن به هنری که نمی‌خواهیم در جا بزند؟

برگزاری چهلمین روز درگذشت استاد شجریان کمترین خواسته‌ای بود که اهالی موسیقی چشم‌انتظارش بودند که نه سازمان‌های دولتی متولی فرهنگ و هنر آن را به انجام رساندند و نه خانه موسیقی که در شوآف با نام استاد همه امور خود را تعطیل کرده است. حتی انتظار می‌رفت شاگردان ریزودرشت استاد شجریان درحرکتی هماهنگ با هم یک مراسم که پر از آواز بود را به یاد استادشان ضبط و در روز چهلم از صفحه مجازی اینستاگرام خانه شجریان آن را پخش کنند. آیا نشان دادن آموخته‌هایشان به یاد استاد در وحدتی به یاد ایشان حرکت کوچکی شمرده می‌شد؟