بیتا یاری

در میان شلوغی‌های بهمن‌ماه، که همه‌ساله رویداد جشنواره موسیقی فجر اخبار موسیقی رسانه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، یک رویداد مهم اتفاق افتاد و از پوشش خبری در رسانه‌ها نیز آن‌گونه که شایسته است بهره‌مند نشد. رویدادی که بسیاری از موزیسین‌ها آن را اتفاق ارزنده‌ای دانستند چراکه میراث استادی تمام و کمال به بزرگی «فرامرز پایور» را در دسترس همگان قرار داد.

هم‌زمان با 21 بهمن‌ماه مصادف با زادروز فرامرز پایور، استاد فقید موسیقی ایرانی، آهنگساز، مؤلف و نوازنده صاحب سبک سنتور، «خانه پایور» نیز با حضور جمعی از اساتید، همکاران، فرهیختگان و شاگردان ایشان افتتاح شد. این خانه که همانند یک بنیاد خصوصی برای در دسترس قرار دادن نت‌ها و پارتیتورهای قطعات این آهنگساز برجسته تاریخ سنتورنوازی ایران شکل‌ گرفته به همت وحید تهرانی آزاد (از شاگردان فرامرز پایور) و علی صمدپور با همکاری موثر مینا افتاده و یاری «خانه هنر خرد» ایجاد شده است.

هجدهم آذر سال 88 بود که پایور، استاد بی‌بدیل و آهنگساز بزرگ موسیقی ایران روی در نقاب خاک کشید و از آن تاریخ حسرت‌ها بود که بر زبان اهالی موسیقی جاری گشت. چراکه استاد پایور که به نظم و انضباط و دقت شهره بوده و البته سرآمد آهنگسازان عصر خویش نام داشت پس از جاودانه شدن دیگر کسی خبری از قطعات موسیقی و نت‌های ایشان نداشت.

صبوری کردن، نگهداری و عاقبت سپردن کار به کاردان شیوه صحیحی بود که همسر فرامرز پایور آن را اختیار کرد تا اکنون همگان منتفع از میراث پایور باشند

فرامرز پایور سال‌ها در گروهش که به نام پایور بود آهنگسازی کرده و با همان گروه قطعاتش را به اجرا درآورده بود. قطعاتی که سوای اینکه هرکدام ذوق و دانش اعلای این استاد را در احاطه به ساز سنتور و هم‌نوازی با دیگر سازها مشخص می‌ساخت جلوه دیگری از گروه‌نوازی در موسیقی ایرانی را پدیدار می‌کرد. چراکه قدرتش در آهنگسازی و ذوق شنیداری او، صدادهی و سونوریته گروه پایور را یگانه، رشک‌برانگیز و غیرقابل‌رقابت ساخته بود و بارها حتی در دهه‌های بعدی نیز دیگر اساتید ازجمله محمدرضا لطفی صدای این گروه را منحصربه‌فرد و اعلا نامیده بودند. به همین دلیل قطعاتی که او برای گروه‌نوازی ساخته و تنظیم کرده بود چون تنها با گروه پایور اجراشده بودند، گروهی که دیگر وجود ندارد، قطعات آن به‌صورت نت در اختیار علاقه‌مندان نبود تا گروه‌های دیگر و یا امروزه جوانان از آن میراث استفاده کنند. حتی بسیاری از قطعاتی که اعضای گروه نواخته و ضبط کرده بودند نیز به‌صورت نوشتاری(نت) در دسترس نبود و تنها حسرت آنها بر دل هر جوینده‌ای می‌ماند.

بعد از مرگ پایور بسیاری از شاگردان و نزدیکان او تلاش کرده بودند تا دفتر نت‌های استادشان را که به‌صورت منظم در آنها قطعات را نوشته و نگهداری کرده بود را بیابند اما عاقبت چیزی دستگیر آنها نشده بود و بسیاری سخن از گونی‌های نت می‌گفتند که نصیب زباله‌دانی شده است. به‌هرروی 10 سال گذشته برای علاقه‌مندان میراث پایور سال‌های حسرت و دریغ بود، حسرت به آنچه نمانده بود و دریغی که به نسل‌های امروز و آینده موسیقی ایرانی شده بود. اما حالا مشخص‌شده که داستان گونی نت و زباله‌دان درست نیست و تنها در این مدت صبوری اختیار شده تا این میراث عظیم که استاد پایور در طول بیش از نیم‌قرن آهنگسازی آن را اندوخته بود به دست کسانی برسد که مشتاق آن بودند. در این سال‌ها همواره هراسی وجود داشت که شاید کسانی بخواهند این میراث را پنهان کنند و در اختیار همگان قرار ندهند. پس صبوری کردن، نگهداری و عاقبت سپردن کار به کاردان شیوه صحیحی بود که همسر فرامرز پایور آن را اختیار کرد تا اکنون همگان منتفع از میراث پایور باشند.  

سال‌هاست که در موسیقی ایرانی سخن از حرکت‌های روبه‌جلو نیست و توجه به اجرای قطعات پایور می‌تواند دگرگونی‌ای در این وضعیت ایجاد کند چراکه به گفته و  تأیید منتقد و پژوهشگر برجسته، آروین صداقت کیش «مکتب پایور در میان مکتب‌های آموزشی-هنری در موسیقی ما موقعیت خاصی دارد، نه‌فقط به دلیل این‌که یک دوره‌ یادگیری طولانی‌مدت منظم (حدوداً 10 ساله) را پیشنهاد می‌دهد بلکه به خاطر نقشی که می‌تواند در یکی از مهم‌ترین نیازهای فعلی موسیقی کلاسیک ما بازی کند. آثار «فرامرز پایور» این پتانسیل را دارد که در کمبود اجرای مجدد قطعات موسیقی و توجه به هنر تفسیر - به‌عنوان مرحله‌ای از روند کلاسیک‌سازی- گشایشی پدید آورد.»