روزبه صدر

«من برای حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، ارزش زیادی قائل هستم، برای آزادی شاعرانه‌اش و برای نزدیکی عمیقش به احساسات انسانی و برای شور و اشتیاق و رنجی که در آفرینش هستی می‌بیند و این‌ها را در آثار خودش نشان می‌دهد. اشعار حافظ چیزی است مابین آنچه که قابل گویش است و چیزی که قابل گویش نیست و این انگیزه را به من داد که آثار او را با رنگ‌هایی که به کار بردم همراهی کنم؛ با آوازی پر از رایحه باغ بهشت در دشتی به فراخی اشتیاق که بر فراز آن باد شرقی می‌وزد. همه این‌ها این انگیزه را به من داد که نوشته‌های این شاعر را تزیین کنم و تاجی بر سر آن بنهم.»

این‌ها سخنان «گونتر اوکر» هنرمند شناخته شده‌ آلمانی است که در یک تور نمایشگاهی، مجموعه‌ای از آثارش را با عنوان «کرنش به حافظ» پس از نمایش در 15 موزه اروپا و به دنبال آن در تهران و چند شهر دیگر کشور، این روزها در در دانشکده‌ هنر و معماری خلیج فارس در بوشهر به نمایش گذاشته است. گونتر اوکر، هنرمند 92 ساله آلمانی از هنرمندان گروه هنری «صفر» (زیرو) است که جریانی پیشرو پس از جنگ ‌جهانی دوم در آلمان بود. اوکر در تجربه‌های مکاشفه‌‌آمیز خود راه هنر را از نقاشی سنتی به سوی هنری رهنمون ساخت که از مواد، رسانه‌ها و تکنیک‌های نو بهره می‌جست. پیش از این و در پاییز سال 1391 اوکر نمایشگاهی با عنوان «زخم‌ها و پیوندها» را در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار کرده بود که آثار آن نمایشگاه نیز به‌شدت تحت‌تأثیر فرهنگ ایرانی شکل گرفته بود.

 آشنایی با اشعار حافظ کشفیاتی درون من پدید آورد و باعث شد با افکار آزادتری ارتباط برقرار و دنیای بهتری را پیدا کنم. شعر حافظ چنان قدرتی دارد که برای زیستن در این کره خاکی لازم است و حس خودشناسی و ارتباط با خود را ایجاد می‌کند

چشم‌اندازهایی بدیع و چند سویه 

اما مجموعه «کرنش به حافظ» که بر پایه‌ 42 غزل از حافظ شکل گرفته از چه می‌گوید؟ هنرمند خود در این باره می‌نویسد: «دست‌ها، کار ابزار نقاش، کلام نوک زبان، خوانده، بر زبان آمده طنین خودش را می‌یابد، به جنبش درمی‌آید، اندیشه‌ها بال در می‌آورند، آنان در خلسه‌ نقاشی، رنگارنگ می‌شوند، بدل می‌شوند به نمادها و نشانه‌ها، چاپ شده بر کاغذ. زرورق‌ها نقاشی می‌شوند، بر آن‌ها پرتو می‌اندازند، با کاردک رنگ را درون شبکه‌ای فشرده می‌ریزند، رنگ روی رنگ، بر آن‌ها سطرهای نوشته با دست نتیجه‌ این برگ‌ها، روایت شده در کتابی.» اوکر در خلق این مجموعه از هیچ وسیله‌ای بجز انگشتانش استفاده نکرده و به گفته خودش این آثار را با نوازش اشعار حافظ خلق کرده است. آثاری که چشم‌اندازهایی بدیع و چندسویه از ریشه‌های مشترک فرهنگ و تمدن ایرانی با تمدن و فلسفه غربی را نشان می‌دهد. در اغلب تابلوهای این مجموعه، یک غزل کامل از حافظ با زبان فارسی و یک بیت از غزل به زبان آلمانی دیده می‌شود. در این روند از شیوه چاپ دستی سیلک اسکرین و از مواد طبیعی چون ماسه، میخ و پنبه هم بهره گرفته شده است.

شناختِ حافظ موجب  شناخت من از خودم شد

گونتر اوکر درباره تجربه‌ای که به دنبال تأمل بر آثار حافظ از سر گذرانده می‌گوید: «به کشوری سفر کرده‌ام که از نظر فرهنگی برایم اهمیت بسیاری دارد. من در قلب کشوری به دنیا آمدم که در دوره‌ زندگی‌ام، دنیا و هر آنچه که در آن بود، به خصوص هنر از بین رفته بود. آن زمان احساس کردم که باید افکار خودم را تغییر بدهم و به اجبار باید به سمت شعر بروم. چراکه معتقدم شعر باعث آزاد شدن روح انسان می‌شود و با این آزادی حرکتی در وجود انسان ظاهر می‌شود که چیزی جز رهایی و سبکی برای او ندارد. حافظ چنین نقشی در زندگی من ایفا کرد. کسانی که در آلمان هستند به خصوص اهل ادبیات، حافظ را می‌شناسند و طبق تحقیقاتی که داشتم می‌دیدم که حقیقتاً اشعار حافظ باعث شد تا تمدن آلمان پیشرفت کند. این چیزی است که همگی ما به آن باور داریم؛ در واقع اگر گوته در ۶۵ سالگی به حافظ علاقه‌مند شد، من از جوانی شیفته او شدم و اشعار این شاعر بزرگ به‌نحوی در روح و روان من رخنه کرده است که زمانی که در حال خلق مجموعه آثارم با عنوان «کرنش به حافظ» بودم، حقیقتاً از خود بی‌خود بودم و کنترلی بر خود نداشتم. خواندن متن شعر حافظ باعث شد خودم را بشناسم و توانستم با ارتباط مستقیمی که با شعر او پیدا کرده‌ام، به آزادی روح برسم. شناختِ حافظ موجب شناخت من از خودم شد. شعر حافظ باعث فاصله‌ انسان از زندگی روزمره می‌شود. شعرهای او از حوزه‌ زندگی عادی انسان چندین قدم جلوتر است و کسانی که با شعر او مأنوس هستند به طور کامل زندگی را درک می‌کنند. آشنایی با اشعار این شاعر درون من کشفیاتی پدید آورد و باعث شد با افکار آزادتری ارتباط برقرار کنم و دنیای بهتری را پیدا کنم. اشعار حافظ چنان قدرتی دارند که برای وجود روح و ماندن در این کره خاکی لازم است و حس خودشناسی و ارتباط با خود را ایجاد می‌کند.

 اوکر در خلق مجموعه «کرنش به حافظ» از هیچ وسیله‌ای بجز انگشتانش استفاده نکرده و به گفته خودش این آثار را با نوازش اشعار حافظ خلق کرده است. آثاری که چشم‌اندازهایی بدیع و چندسویه از ریشه‌های مشترک فرهنگ ایرانی و فلسفه غربی را نشان می‌دهد

نگرشی گسترده به فرهنگ‌های بشری

گونتر اوکر شعر حافظ را در روح خود تکرار کرده و زمانی که در ارتباط با اشعار به خلسه رسیده، به وسیله انگشتان خود نقش‌هایی بر بوم پدید آورده است. جالب آنکه تمام آثار پیشین اوکر سیاه و سفید طراحی می‌شده و این نخستین بار است که او از رنگ‌های مختلف در جهان نقاشی‌هایش بهره گرفته است. هنر گونتر اوکر به شرق بسیار نزدیک است. نقش اوکر مانند کتاب «دیوان غربی-شرقی» گوته است. 

اوکر ادامه‌دهنده‌ راه نویسندگان و هنرمندانی است که با کتاب‌ها و آثارشان پیونددهنده بین شرق و غرب بوده‌اند. آشنایی غرب با مشرق زمین تأثیر بسیاری بر آن‌ گذاشته که یکی از نمونه‌های همین تأثیر، آثار گونتر اوکر است. او نگرشی گسترده به فرهنگ‌های دنیا دارد و این امر نشان‌دهنده سفرهای او به اقصی نقاط جهان است که تجربه این سفرها در آثار وی  جلوه‌گر است. 

اوکر علاقه دارد با مردمان ملت‌های جهان با زبان خودشان گفت‌وگو کند. او مخاطبان خود را به پرداختن به فرهنگ‌های دیگر و گفت‌وگوی آزاد با آن‌ها دعوت می‌کند. تهدید انسان و جراحت برداشتن انسان‌ها از روزگار، تصویری است که در آثار این هنرمند بازتاب می‌یابد و آن چیزی است که هم با الفبا قابل ترسیم است و هم نیست. هنر به تنهایی نمی‌تواند انسان را نجات بخشد، اما می‌تواند دیالوگی را برای دستیابی انسان به رهایی فراهم کند.