فهرست ممنوع‌الکارها و اصلا دلیل ممنوع‌الکاری اصولا و اساسا در فضای هنری ایران از آن دست ابهامات است که هیچ‌وقت پاسخ روشنی نداشته و همیشه در روی همین پاشنه چرخیده. حالا جدیدترین ابهام ممنوع‌الکاری مهناز افشار است که به واسطه برخی نقش‌آفرینی‌های اجتماعی در تیررس ممنوع‌الکاری بوده. سفر بلندمدت او به آلمان و متارکه با یاسین رامین هم از جمله مسائلی است که طی چند وقت اخیر او را در رسانه‌ها مطرح کرده.

ظن ممنوع‌الکاری او به جایی رسیده که در توئیتر با منشن کردن مسئولان، ممنوع‌الکاریِ احتمالی‌اش را استعلام کرد. هنوز البته هیچ مسئولی واکنش نشان نداده و احتمالا مهناز افشار حالا حالاها باید منتظر یک واکنش رسمی باشد. پیش از این در سالیان گذشته هم برخی بازیگران دیگر به دلایلی متفاوت و تا مدت‌ها نگفتنی ممنوع الکار می‌شدند. مثلا محمود دینی بازیگر سریال آینه به خاطر شباهت به شهرام شب‌پره تا مدت‌ها نبود و تقریبا جزو محوشدگان تاریخ بازیگری ایران لقب گرفت. 

خودش در این رابطه بعدها گفت:«من هیچوقت ممنوع‌الفعالیت رسمی نشدم؛ هیچوقت به کسی از بازیگران تلویزیون و سینما نمی‌گویند ممنوع الفعالیت هستی. من ناخودآگاه در اوج شهرت در حالی که شایعاتی به گوشم می‌رسید، کم کم ناپدید شدم. به من می‌گفتند با شهرام شپره! برادر هستی و فامیلی‌ات را عوض کرده‌ای! تولدی می‌گرفتند یکی می‌رقصید می‌گفتند علی آینه عبرت است! خبر می‌زدند علی بعد از دیدن سریال آینه عبرت پدرش را به قتل رساند و ... هیچ‌کس به من کاغذ نداد که تو ممنوع‌الکار هستی، اما به من اجازه فعالیت هم ندادند،تا الان نه دستگاهی رسماً من را ممنوع از کار کرد و نه دستگاهی من را خواست که بیا کار بکن».

چند سال بعد در شباهتی دردسرساز این بار محمود بصیری به خاطر شباهت به محمود احمدی‌نژاد ممنوع الکار شد و البته کسی هم رسما اعلام نکرده بود و این عمر بازیگری محمود بصیری بود که هدر می‌رفت.

بصیری گفته بود: «سال 82 از یک شرکت تولید چای با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند یک قدم ملی در زمینه اطلاع‌رسانی درباره چای و تغذیه ضدسرطان بردارند. مدیر شرکت که دختر خودشان هم قربانی بیماری سرطان بود به من گفت خیلی از سرطان‌ها به‌خاطر تغذیه ناسالم و استفاده از چای نامرغوب است. من هم چون احساس کردم این کار به نفع مردم و در جهت آگاهی آنان است پذیرفتم و اصلا اطلاع نداشتم این یک کار تبلیغاتی است حتی آقای داود رشیدی هم شاهد هستند که صحبتی از کارهای تبلیغاتی به میان نیامد

خلاصه حدود یک سال و نیم در اختیار این گروه بودم و هر جا می‌گفتند می‌رفتم و درباره چای صحبت می‌کردم حتی برای بازدید از مزارع چای آنها هم رفتیم و انصافا هم چای بسیار مرغوب و خوبی داشتند. همین موضوع باعث شد من به‌خاطر کار تبلیغاتی در تلویزیون به نوعی ممنوع‌الکار شوم و سه سال خانه‌نشین شدم

پس از آن هم ماجراهای ریاست‌جمهوری و شباهت من با رئیس‌جمهور سابق پیش آمد و من به شکل غیر رسمی ممنوع‌الکار شدم. هرکس از دوستان فیلمساز یا تهیه‌کننده در آن مدت فیلمنامه یا طرحی را برای بازی در اختیارم می‌گذاشت که همه‌شان را هم هنوز در خانه دارم و صحبت‌هایی می‌شد اما همه‌شان می‌رفتند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی‌کردند

این روزها با اینکه مدت‌هاست اعلام شده ممنوع‌الکار نیستم مشغول کاری نیستم و خانه‌نشینم»

البته این‌ها موارد مضحک‌تری از ممنوع‌التصویری است، مساله مهناز افشار به همین سادگی‌ها نخواهد بود.