بهروز فائقیان

محسن وزیری مقدم از شاخص‌ترین نقاشان نوگرای ایران جمعه 16 شهریور 1397 در سن ۹۴ سالگی درگذشت. وی از نخستین دانش‌آموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت. وزیری مقدم که ساکن شهر رم ایتالیا بود تا آخرین هفته های زندگی اش به خلق آثار هنری ادامه داد و تعدادی از این آثار در سال های گذشته در گالری اعتماد تهران هم به نمایش درآمد. وی شرکت در بیش از ۵۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی و شرکت در سه دوره بی‌ینال ونیز، همچنین کسب لوح افتخار «شخصیت اثرگذار اروپایی» ۲۰۰۶ را در کارنامه دارد.

وزیری مقدم یکی از پیشروترین هنرمندان نسل اول مدرنیسم در ایران است که بی‌پروایی و تجربه‌گرایی به علاوه سازمان‌دهی و دقتی که در ساختارهای گاه پیچیده به ویژه در مجسمه‌هایش دنبال می‌کرد آثارش را به ترکیبی دلنشین و استخوان‌دار از غریزه و تعقل در بیان هنری رهنمون کرده است.

وزیری مقدم را باید در کارزارهای گوناگونی از هنر معاصر در رده پیش‌قراول‌ها جای داد. او برای اولین بار ساختار مجسمه‌هایش را به نحوی سازماندهی کرد که دخالت مخاطب در چیدمان اثر را امکان‌پذیر می‌کرد. این‌ها همان مجسمه‌های چوبی او بودند که از اتصال متحرک سطوح و لغزیدن آن‌ها روی یکدیگر قابلیت جابه‌جایی و تغییر در فرم را پیدا می‌کردند و حتی مخاطب می‌توانست به اختیار یا به زعم خود چیدمانی دلخواه از آن ایجاد کند. این خصلت حرکتی مجسمه‌ها ، مجسمه های او را از فرم های مطلق دور می کرد و شکل‌پذیری پویایی به آن‌ها می‌بخشید.  اگر این خصلت اولین امکان دخالت و تعامل مخاطب در تاریخ هنر معاصر ایران محسوب نشود لااقل در مجسمه‌سازی پیش از این سابقه‌ای نداشته است.

در هم آمیزی نقاشی و حجم یکی دیگر از دستاوردهای او در هنر معاصر ایران بود که حد فاصل کهن این دو هنر را از میان برداشت. او این کار را چنان ترتیب داد که مجسمه‌های متحرکش به کولاژی از رنگ و بافت تبدیل شدند.  از دیدگاه او نقاشی بیان آن چیزی نیست که همه می بینیم، بلکه آن چیزی است که در درون ما شکل می گیرد و در هستی ما وجود دارد؛ ثمره برداشت هایی است که ما از زندگی و از جهان و از اطراف می کنیم و حتماً لازم نیست این ثمره به صورت شکل شناخته شده جلوه کند؛ همجنان که پل کلی می‌گوید «هنر دیدنی‌ها را بازگو نمی‌کند بلکه آنچه را که دیده شدنی نیست قابل دیدن می کند.» وزیری مقدم بر این اساس است که شروع به تجربیاتی تازه در نقاشی می‌کند. در دوره‌های اول نقاشی‌هایش از یک نقطه شروع می کند و این نقطه را در فضا گسترش می دهد به مربع‌ها، مستطیل‌ها، خط‌ها، ریتم‌ها و تکنیک‌های مختلف. در دوره‌ای دیگر به رنگ‌پاشی‌های انتزاع گرا  روی می‌آورد. نقاشی‌های وزیری مقدم به صورت ویژه‌ای تداعی کننده است و در جایگاه تصاویری برای بیان کشف حالات عاطفی - هیجانی هنرمند قرار می‌گیرند. در حقیقت نقاشی‌های او برخواسته از نگاه خالق خود به پدیده‌ها است. آنچه این آثار را متمایز می‌کند و ظرفیت‌های ویژه ذهنی را در آن‌ها بارور می‌کند برخورد مستقیم هنرمند با عنصر رنگ و همسو کردن ذهن با آن است. ضرباهنگ و حرکت‌های قلم در نقاشی‌های وزیری مقدم بیش از آنکه جنبه هم پوشانی داشته باشند تکمیل کننده و تلفیقی به نظر می‌آیند و ورسیون‌هایی که از ریتم‌های موازی شکل می‌گیرد در حقیقت اجراهایی چندباره و آزمون‌هایی هیجانی از روند شکل گیری ساختار نهایی اثر را تشکیل می‌دهد. به نظر می‌رسد هنرمند وسعت رنگ‌ها را تا حدی بر مبنای تعریف خود از نقش و هویت عناصر به کار می‌گیرد. سطوح گسترده‌تر عموما رنگمایه‌های خاموش دارند و رنگ‌های درخشان در ابعاد کوچک‌تری محدود شده‌اند. این کارکرد موجب شده تا رنگ‌های درخشان به واسطه طول موج بالایشان کلیت اثر را تحت تاثیر قرار ندهند و دیگر عناصر تابلو هم مجال دیده شدن را پیداکنند.

او اهل کشف بود؛ شاید نه در بعد معنایی، اما پهنه کشف و شهود او در همان عناصری خلاصه می‌شد که ذهن تیزبینش از میان امکانات و ظرفیت‌های موجود در طبیعت یا مصنوعات بشری برمی‌گزید و به کارکردی هنرمندانه وا می‌داشت. بومی که به گستره ساحل دریا برمی‌گزید و شیارهایی که با سرپنجه‌هایش بر آن ایجاد می‌کرد پهنه بی‌حد و مرزی داشت و حتی آن هنگام که رد انگشتان را به عنوان یکی از دوره‌های کاری به سطح بوم‌هایش کشانده بود، سفیدی بوم که از لابلای رد انگشتانش پیدا بود راه به همان حس بی‌انتهایی اولیه‌اش می‌برد. چنانکه او خود می‌گوید همواره در فکر تجربه‌گرایی و ایجاد فضاهای جدید در آثارش بوده همین زمینه‌ای را برای او بوجود آورده که آماده پذیرفتن الهامات در هر موقیعتی باشد. به این ترتیب نقاشی‌های شنی او هم در یک رابطه خیلی دوستانه با طبیعت شکل می گیرد. وزیری مقدم همین بازی با شن را دنبال می کند و این ایده را روی بوم می آورد.

محسن وزیری مقدم هنرمندی است که انتقال تجربه‌ها و دانش هنری خود را در قالب انتشار کتاب و آموزش هنر همواره و به موازات خلق آثار هنری‌اش پیش برده و علاوه بر نقش مهمی که با خلق آثار پیشرو در هنر معاصر ایفا کرده در آموزش‌های هنری و تدوین مواد آموزشی نیز سهم عمده‌ای به خود اختصاص داده است. «یادمانده‌ها» آخرین کتاب او که از سال‌ها پیش آماده شده بود، حالا  همزمان با درگذشت هنرمند به انتشار رسیده است. این کتاب در حقیقت بخشی از تاریخ هنر معاصر ایران و روایتگر بیشتر از هشت دهه از زندگی و حیات هنری این هنرمند است. تنها اشاره به یکی از عنوان کتاب‌هایی که او در تبیین مبانی هنرهای تجسمی تدوین کرده کافی است تا به اهمیت تالیفات او در هنرهای تجسمی و تاثیر آن بر فضای هنری کشور واقف شویم. «شیوه طراحی» که در دو جلد و البته با فاصله زمانی چندساله از یکدیگر منتشر شد، از سال‌ها پیش تاکنون به عنوان مرجعی برای هنرآموزان و دانشجویان رشته‌های هنری در هنرستان‌ها و دانشکده‌ها شناخته می‌شود و به علت کارآمدی موثرش تاکنون بارها انتشار مجدد یافته است.