جهان به دنبال دانش رایگان

یازده کشور اروپایی، با امضای معاهده‌ای، تصمیم گرفته‌اند شرایط دستیابی رایگان به نتایج پژوهش‌ها را فراهم ‌آورند. قرار است این معاهده از سال ۲۰۲۰ به اجرا درآید. اروپایی‌ها در تلاش‌اند برای توسعه دانش رایگان، نقش پیشگام پیدا کنند سوال اینجاست که در شرایطی که پژوهش‌های علمی، با صرف هزینه‌های هنگفت و بعضا با سرمایه‌گذاری‌های چند میلیارد دلاری به ثمر می‌رسد چگونه می‌توان انتظار داشت که به صورت رایگان در اختیار عموم قرار بگیرد؟

عطیه لواسانی

اروپایی‌ها در تلاش‌اند برای توسعه دانش رایگان، نقش پیشگام پیدا کنند. گزارشی که اخیرا منتشر شده است حاکی است یازده کشور اروپایی، با امضای معاهده‌ای، تصمیم دارند شرایط دستیابی رایگان به نتایج پژوهش‌ها فراهم ‌آورند. قرار است این معاهده از سال ۲۰۲۰ به اجرا درآید.

بر اساس معاهده موسوم به  «cOAlition S» از تاریخ اول ژانویه سال ۲۰۲۰ همه پژوهش‌های علمی به صورت رایگان در اختیار افراد علاقمند قرار خواهند گرفت و قابل «دسترسی آزاد» (OA)  خواهند بود.

یک عضو بخش پژوهش، علم و نوآوری کمیسیون اروپا، اعلام کرده است که دانش، یک قدرت محسوب می‌شود و ما عمیقا باور داریم که دستیابی رایگان به علم، از حقوق اخلاقی شهروندان است. دستیابی رایگان به علم، یکی از مهم‌ترین تعهدات سیاسی به علم در زمان حاضر است و اروپا با این اقدام خود تلاش می‌کند به یک پیشگام در انتقال جهانی علم تبدیل شود.

این معاهده که باسرمایه‌گذاری سازمان‌هایی از استرالیا، ایرلند، لوکزامبورگ، هلند، نروژ، لهستان، اسلوونی و سوئد صورت می‌گیرد، نخستین بار در ماه ژوئیه اعلام شد.

اروپایی‌ها پیش از این نیز به اجرای چنین معاهده‌ای اشاره کرده بودند اما خواست آنان عملی نشده بود. طبعا چنین معاهده‌ای، گام مهم و تعیین‌کننده‌ای برای این هدف بزرگ محسوب می‌شود و هدف اصلی آن، از بین بردن موانعی است که بر سر راه دستیابی به علم قرار می‌گیرند.

ایده‌آل و دشوار

سوالی که در وهله اول به ذهن متبادر می‌شود این است که دستیابی رایگان به نتایج پژوهش‌ها چگونه و با چه مکانیسمی امکان‌پذیر است. در شرایطی که پژوهش‌های علمی، با صرفا هزینه‌های هنگفت و بعضا با سرمایه‌گذاری‌های چند میلیارد دلاری به ثمر می‌رسد چگونه می‌توان انتظار داشت که به صورت رایگان در اختیار عموم قرار بگیرد؟

برای مثال، همزمان با انتشار گزارش تصمیم کشورهای اروپایی برای امضای این معاهده، خبر دیگری نیز روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت مبنی بر اینکه  وزارت دفاع آمریکا مبلغ ۲ میلیارد دلار برای توسعه پروژه‌های تحقیقاتی که از هوش مصنوعی بهره خواهند گرفت، سرمایه‌گذاری می‌کند. این گزارش نشان می‌دهد که این سازمان می‌خواهد به چگونگی دستیابی ماشین‌ها به توانایی‌های ارتباطی و استدلالی شبه‌انسانی بپردازد و ده‌ها پروژه تحقیقاتی جدید را به پیش ببرد.

این سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد که امریکا با مقیاس بزرگ و بودجه هنگفت و به طور کاملا جدی به دنبال تکنولوژی پیشرفته هوش مصنوعی است. جالب است که بدانیم، امریکا در سرمایه‌گذاری در این بخش، پیشتاز نبوده و پیش از آن، چین، میلیاردها دلار به این موضوع اختصاص داده است و این اولین بار است که ایالات متحده هم همین کار را انجام می‌دهد.

این پروژه‌ها به دنبال تامین بودجه برای مقابله با طیف وسیعی از مسائل از جمله نظارت بر بازرسی امنیتی، کاهش نیازهای انرژی برای ماشین‌های نظامی و هوش مصنوعی توضیحی است که به افراد اجازه می‌دهد تا بهتر بتوانند از هوش مصنوعی استفاده کنند.

در حالی که پنتاگون با شرکت‌های پیشرو در فناوری هوش مصنوعی کار کرده است، برخی پروژه‌ها متوقف شده است. به طور مشخص، پروژه Maven  که به گوگل سپرده شده بود، به دلیل توسعه اسلحه‌های هوش مصنوعی، مورد انتقاد کارمندان گوگل قرار گرفت و سر و صداهایی در داخل شرکت ایجاد کرد که در نهایت تصمیم گرفته شد تا قراردادش را با پنتاگون تمدید نکند.

حال سوال اینجاست، وقتی پروژه‌هایی با چنین سرمایه‌گذاری‌های بزرگی به انجام می‌رسد و نتایج فناورانه بسیار کارآمدتری نسبت به پروژه‌های پژوهشی در سطح دانشگاه‌ها به دنبال خواهد داشت، چگونه می‌توان انتظار داشت سازمان‌های بزرگی که اقدام به چنین سرمایه‌گذاری‌هایی کرده‌اند نتایج پژوهش‌های خود را در اختیار عموم قرار دهند؟!

این مسئله حتی در سطح سرمایه گذاری‌های آموزشی نیز با علامت سوال‌های بزرگی روبه‌رو است.

برای مثال استرالیا که یکی از امضاکنندگان این معاهده است، دانشگاه‌ها را به عنوان یک منبع برای رشد اقتصادی محسوب می‌کند و سالانه درآمد قابل توجهی از محل آموزش‌های علمی به دست می‌آورد.  در واقع، کشوری مثل استرالیا، مثال بارزی در سطح جهان است که سهم بالایی از جمعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی را به خود اختصاص می‌دهد. در حال حاضر ۳ دهم درصد از جمعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دنیا به استرالیا اختصاص دارد و از تعداد کل ۵۰۰ دانشگاه برتر در دنیا، ۵ درصد متعلق به دانشگاه‌های استرالیا است.

تاریخچه آغاز فعالیت دانشگاه‌ها در این کشور به سال ۱۸۵۰ میلادی برمی‌گردد و با گذشت این مدت زمان، هم اکنون، دانشگاه‌ها نقشی اساسی در موفقیت‌های اجتماعی و اقتصادی استرالیا ایفا می‌کنند.

تقریبا تمام کارشناسان معتقدند بین رشد اقتصادی و رشد دانشگاه‌ها ارتباط مستقیم وجود دارد.

گزارش‌های مالی نشان می‌دهد در استرالیا، سرمایه‌گذاری‌های زیادی در حوزه تحصیلات تکمیلی در حال شکل‌گیری است به طوری که تنها در سال ۲۰۱۶ میلادی، ۹ میلیارد دلار بودجه به ۸ دانشگاه در استرالیا اختصاص یافت. کارهای تحقیقاتی این هشت دانشگاه حدود ۵۰ میلیارد دلار سرمایه به این کشور بازگرداند که ۱۰ برابر بیشتر از سرمایه‌گذاری‌های دولت بود. این بودجه از چهار حوزه تحقیق، آموزش و یادگیری،صادرات آموزش و هزینه‌های مستقیم دانشگاه‌ها به دست آمده است و نکته مهم اینکه این پایان ماجرا نیست. این سرمایه‌گذاری بیش از دو هزار و ۴۰۰ موقعیت شغلی نیز در استرالیا ایجاد کرده است.

مرور این آمارها نشان می‌دهد این کشور به دانشگاه‌ها به عنوان یک منبع برای رشد اقتصادی می‌نگرد و در پی توسعه دانشگاه‌ها است.

در چنین شرایطی، چگونه می‌توان به انتشار رایگان نتایج تحقیقات و به طور کلی، توسعه رایگان دانش پرداخت.

به نظر می‌رسد،‌ دستیابی به هدف مطرح شده در معاهده مورد اشاره در این گزارش مبنی بر انتشار عمومی و رایگان نتایج پژوهش‌ها، یک هدف ایده‌آل به شمار می‌رود که کشورهای پیشرو، برای دستیابی به آن مسیر راحتی در پیش رو نخواهند داشت. به ویژه آنکه،‌ امروز تقریبا تمام کشورها به ارزش تولید علم، واقف شده‌اند و در این حوزه سرمایه‌گذاری‌های بزرگی انجام داده‌اند.

سرمایه‌گذاری فراگیر

 برای تولید علم

مرور وضعیت بسیاری دیگر از کشورها از قبیل چین و هند و تعداد دانشگاه‌های در حال رشد و توسعه در این کشورها به خوبی نشان دهنده این واقعیت است که حوزه علم، به عنوان حوزه‌ای اقتصادی و تشنه سرمایه گذاری نگریسته می‌شود.

به باور نظریه پردازان، کلید واقعی رشد اقتصاد امروز، پرورش افرادی آموزش‌دیده است و گرچه، انقلاب صنعتی در ابتدا جهان غرب را تحت تاثیر قرار داد اما اکنون این انقلاب آموزشی است که در حال ایجاد تغییرات در سراسر جهان است.

امروزه ۸۶ درصد از جمعیت بزرگسال جهان باسواد هستند و دیدگاه جهانیان به علم به عنوان یک کالای گرانبها در دنیای پیشرفته امروزی محسوب می‌شود.

علم در دنیای امروز به عنوان یک منبع تجدیدپذیر محسوب می‌شود و این مسئله نه صرفا یک شعار بلکه واقعیتی است که در برنامه‌ریزی‌های مالی و توسعه کشورها، به طور جدی مد نظر قرار می‌گیرد.