علیرضا بخشی استوار

دوسالانه هنر ونیز که به «بینال ونیز» مشهور است یکی از مهم‌ترین رویدادهای هنری در سراسر جهان است. این رویداد سال 1895  برای ارائه هنر جدید از سراسر دنیا تأسیس شد و به‌ تدریج این ایده در آن شکل گرفت که هر کشور با شکل دادن به یک غرفه خاص، هنر خود را بیان کند. در این بین بلژیک اولین کشوری بود که در سال 1907 این غرفه را دایر کرد. دوسالانه ونیز نمایشگاهی بزرگ از هنرهای معاصر است که امروزه از دیدنی‌های ایتالیاست و میزبانی از هنرمندان سراسر جهان را برعهده دارد. نمایشگاه از همان ابتدا با هدف حمایت از هنرهای تجسمی معاصر و آوانگارد و به‌اصطلاح هنرِ پیشرو راه افتاده بود. شهردار ونیز در سال 1893 به فکر نمایشگاهی بود تا هنرمندان ایتالیا جایی برای نمایش آثارشان داشته باشند. کم‌کم کشورهای دیگر هم پیدا شدند و به مرور غرفه‌های ثابتی برای آن‌ها در نظر گرفته شد. با جهانی‌شدن جشنواره، هنرهای ارائه‌شده هم منحصر به تجسمی نماند و کار به هنرهای دیگر رسید تا جایی که بعضی از آن‌ها هر سال برگزار می‌شوند؛ در دهه‌ 1930 میلادی بخش‌های فیلم، موسیقی و تئاتر و در دهه‌ 1980 پای آرشیتکت‌ها و هنر معماری به این نمایشگاه باز شد.

ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای صاحب سبک در هنر، به خصوص هنرهای تجسمی سال‌هاست که در این رویداد به اشکال مختلفی حضور دارد. اما اولین نقطه عطف در حضور هنرمندان ایران در بینال ونیز، حضور تاریخ‌ساز «صادق بریرانی» نقاش، گرافیست و خوشنویس مشهور ایرانی در سال 1335 بود.

بریرانی که در 98 سالگی به‌سرمی‌برد, یکی از مهم‌ترین هنرمندان زنده حال حاضر ایران است. بریرانی در 16 سالگی نقاشی را از درویشی به نام «زرین‌کلک» آموخت که از شاگردان کمال‌الملک بود. در 1326 برای تحصیل در رشته نقاشی وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد سپس به آمریکا رفت و در دانشگاه ایندیانا تحصیل کرد. جدای از امکانات نوینی که بریرانی در خوشنویسی به وجود آورد، او از جمله افرادی است که آثارش بخش عظیمی از تاریخ گرافیک ایران در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی را تشکیل داده است.

بریرانی از سال 1360 در دانشگاه‌های تهران گرافیک تدریس کرده ‌است. او داور دوسالانه گرافیک برنو، چکسلواکی در 1355 و دوسالانه طراحی گرافیک تهران در 1371 بوده و در نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌های بسیاری شرکت کرده ‌است. اگرچه او در پیشرفت نقاشی ایران نقش بسزایی داشته اما هنوز تجلیل درخوری از او صورت نگرفته و برای بسیاری از مردم ناشناخته است

بنا بر مقالات و نقدهایی که بر جا مانده است بریرانی از جمله هنرمندانی است که در دوران تحصیل خود در غرب همزمان تأثیر زیادی از هنر اروپا و آمریکا گرفت، ولی به بیان هنری ایرانی خود وفادار ماند و همین موضوع منجر به آن شد که در میان سایر هنرمندان ایرانی نگاهی یکه داشته باشد. هر چند در آن دوران و به واسطه سیاست‌های کلان حکومت پهلوی نگاهی اگزوتیک به هنر سنتی ایران در ساخت نوعی آثار مدرن با لحن ایرانی وجود داشت و هنرمندان بسیاری در این مسیر حرکت می‌کردند که مکتب مشهور به سقاخانه و هنرمندان پیرو آن نمونه بارز آن هستند، اما بریرانی با تفاوتی اندک در عملکردش تلاش کرد تا از این نگاه اگزوتیک و عتیقه‌جاتی به هنر سنتی ایران بپرهیزد و در پی گسترش امکانات بیانی بصری خود به واسطه استفاده از امکانات نقاشی ایرانی رفت. اتفاقی که در آن مقطع حساس منجر به آن شد تا آثار او زبان جهانی پیدا کند و در دورانی که هنر انتزاعی و اکسپرسیونیستی در اوج اقبالش به سر می‌برد نقاشی ایرانی به محافل بین‌المللی

راه پیدا کند.

 آثار بریرانی برمبنای حرکت آزاد قلم‌مو و برهم‌ریختن کامل تناسبات و ساختارشکنی برای دستیابی به الفبای جدیدی است. بریرانی معتقد است که فرم ظاهری کلمات تداعی‌کننده معنا و مفهوم هستند و پلی بین درون مفاهیم با دنیای خارج‌اند. تلفیق نقاشی، گرافیک و شعر مشخصه عمده کارهای اوست. وی به اصل بیان خودانگیخته و نشان‌گذاری‌های اتوماتیک هنری نزدیک می‌شود که روش سوررئالیست‌ها است، ولی نگرش او اصالتی شرقی دارد و مبتنی بر تعمق و نظاره است که از فلسفه شرق نشأت می‌گیرد.

او از جمله هنرمندانی بود که می‌خواست بر پایه افکاری ملی و منطقه‌ای زبانی جهانی به دست بیاورد و از همین منظر بود که توانست تفاوتی را میان آثار خود و هم‌عصرانش  ایجاد کند و بر اشکال بیانی نقاشی ایرانی بیافزاید.

بریرانی به واسطه هوش و نبوغی که داشت توانست در عصر خود که هنرمندان ایرانی به ساختارهای گذشته همچنان پایبند بودند یورش ببرد و در پی ایجاد ساختاری باشد که خود به کشف آن رسیده بود. بریرانی چون هنرمندی پیشرو تقویت و گسترش زبان هنر و نقاشی ایرانی را گسترش داد و آنچنان که اثرش از اصالت برخودار بود توانست میدان‌های گسترده هنری را تحت‌الشعاع حرکت خود قرار دهد و حضور هنر و هنرمندان ایرانی در مهم‌ترین رخدادهای هنری جهان را سبب‌ساز شود.

بریرانی از سال 1360 در دانشگاه‌های تهران گرافیک تدریس کرده‌است. او داور دوسالانه گرافیک برنو، چکسلواکی در 1355 و دوسالانه طراحی گرافیک تهران در 1371 بوده‌است و در نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌های بسیاری شرکت کرده‌است. اگرچه او در پیشرفت نقاشی ایران نقش بسزایی داشته اما هنوز تجلیل درخوری از او صورت نگرفته و برای بسیاری از مردم ناشناخته است.