بررسی ماجرای مرگ دانش آموز در زنگ ورزش
سلسله حوادث پیش آمده در مدارس ایران، از خودکشی و تنبیه بدنی تا ایست قلبی ناگهانی دانشآموزان، از جمله مرگ نوجوان ۱۷ساله زرندی در زنگ ورزش، پرسشهایی درباره سلامت، ایمنی و نظارت در نظام آموزشی ایران برانگیخته است. به گزارش فرارو؛ ۹ مهر، دانشآموزی در مقطع اول متوسطه در روستای سهرین زنجان دچار ایست قلبی شد؛ ۲۱ مهر، دانشآموز ۹ سالهای در مشهد در کلاس جان باخت؛ و اکنون امیرحسین سیستانی، دانشآموز ۱۷ساله یکی از مدارس غیرانتفاعی زرند، در زنگ ورزش بر اثر ایست قلبی ناگهانی جان خود را از دست داده است.
محمد داوری، کارشناس آموزش و مشاوره مدرسه به بررسی این مساله پرداخت و گفت: «نظام آموزشی ما بیش از حد آموزشمحور شده است؛ بهگونهای که از مدارس فقط کارنامه آموزشی مطالبه میشود، نه کارنامه سلامت.»
محمد داوری به فرارو گفت: «حوادثی که در مدارس اتفاق میافتد میتواند دلایل پزشکی، روانپزشکی و روانشناختی داشته باشد و در هر مورد، لازم است هر سه جنبه بهصورت جداگانه بررسی شوند. در موضوع امیرحسین سیستانی، احتمال میرود علت حادثه پزشکی بوده باشد. اما اگر بهطور کلی مسئله خشونت در مدارس و رخدادهایی که به مرگ یا آسیب دانشآموزان منجر میشود را در نظر بگیریم، باید گفت این موارد دلایل متعددی دارند؛ از خودکشی دانشآموزان گرفته تا حوادث ناگهانی و پیشبینینشده.»
به گفته او: «برای نمونه، میتوان به موضوعاتی مانند عبور و مرور دانشآموزان، سرویس مدارس، خطرات مسیر خانه تا مدرسه، یا ایمن نبودن محیط مدرسه اشاره کرد. در سالهای گذشته، مواردی مانند آتشسوزی در مدارس نیز رخ داده که به دلایل محیطی و شرایطی خاص برمیگردد. برخی از این حوادث ناشی از بیاحتیاطی دانشآموزان یا ضعف در مراقبت و نظارت اولیای مدرسه بوده است.» او افزود: «از سوی دیگر، افزایش موارد خودکشی دانشآموزان نیز یکی از نگرانیهای جدی سالهای اخیر است؛ پدیدهای که در چارچوب آسیبهای اجتماعی و روانی گستردهتر قابل بررسی است. متأسفانه، در سطح جامعه، خانوادهها و مدارس، ضعف در نظامهای حمایتی وجود دارد. این نهادها اغلب فاقد حساسیت، درک و واکنش مناسب نسبت به نشانههای هشداردهنده هستند، و همین امر موجب میشود که بحرانها دیر تشخیص داده شده و وضعیت پیچیدهتر شود.»
این کارشناس آموزش گفت: «سلامت در مدارس چهار بعد اساسی دارد: جسمی، روانی، ذهنی و اجتماعی. یکی از مهمترین ماموریتهای آموزش عمومی، از پیشدبستانی تا پایه دوازدهم، تأمین سلامت و تربیت دانشآموزان در همین چهار بعد است. در مدارس نیز برای هر بخش، متولیان مشخصی وجود دارند.»
او افزود: «بهعنوان نمونه، مشاوران، روانشناسان و معاونان پرورشی مسئولیت رسیدگی به سلامت روانی، ذهنی و اجتماعی دانشآموزان را بر عهده دارند و در این زمینه، همه معلمان و مربیان نیز نقش و مسئولیت مستقیم دارند. در حوزه سلامت جسمی نیز مربیان تربیتبدنی و مربیان بهداشت عهدهدار این وظیفهاند. افزون بر این، هر مدرسه باید یک رابط سلامت معرفی کند تا ارتباط میان بخشهای مختلف حفظ شود.» او تاکید کرد: «بر اساس دستورالعملهای رسمی آموزش و پرورش، تامین سلامت دانشآموزان در تمام ابعاد از ماموریتهای اصلی مدارس محسوب میشود و همه ارکان مدرسه باید در تحقق آن مشارکت فعال داشته باشند.»
داوری گفت: «یکی از مهمترین مأموریتهای مدرسه این است که برای هر دانشآموز، پرونده تندرستی و تربیتبدنی تشکیل دهند. به این معنا که وقتی دانشآموز از همان دوران پیشدبستانی وارد نظام آموزشی میشود، در کنار پرونده آموزشی، روانشناسی و مشاورهای، باید پروندهای ویژه سلامت جسمی و تربیتبدنی نیز داشته باشد؛ این پرونده در واقع ضلع سوم سلامت دانشآموز را تشکیل میدهد.»
او افزود: «اگر چنین پروندهای وجود داشته باشد و هر سال همراه دانشآموز به پایه یا مدرسه جدید منتقل شود، معلم میتواند بداند که او چه ویژگیهای جسمی دارد. برای مثال، اگر دانشآموز دچار مشکلات قلبی یا تنفسی باشد، باید نوع و میزان فعالیت بدنی، رشته ورزشی و کیفیت تمریناتش متناسب با شرایط او تنظیم شود. این امر نیازمند اطلاعات دقیق و بهروز پزشکی است.»
این مشاور آموزش گفت: «اما در عمل، اغلب مدارس فاقد پرونده تندرستی و حتی پرونده روانشناسی و مشاورهای منسجم هستند. معمولاً تنها در بدو ورود دانشآموز یک چکاپ اولیه انجام میشود، مگر در مواردی که مدارس به ابتکار خود برنامههایی در این زمینه اجرا کنند.»
او افزود: «تشکیل پرونده تندرستی در ساختار آموزش و پرورش، معاونت تربیتبدنی و سلامت از سطح وزارتخانه تا مدارس وجود دارد، اما وظایف مشخص نیست، پشتیبانیها محدود است و نظارتها ناقص. اگرچه این موضوع در دستور کار رسمی آموزش و پرورش قرار دارد، اما متأسفانه در حد بخشنامههایی باقی مانده که در میان کاغذها خاک میخورند.» داوری گفت: «متاسفانه، قوانین مرتبط با سلامت دانشآموزان که در دستور کار آموزش و پرورش قرار دارد، در عمل بهندرت اجرا میشود؛ زیرا از یک سو نیروی انسانی کافی و متخصص در این حوزه وجود ندارد و از سوی دیگر، این موضوع در اولویت مدیران آموزش و پرورش نیست. در بخشهای مربوط به حمایت، پشتیبانی و نظارت نیز کمتر به ابعاد مختلف سلامت دانشآموزان پرداخته میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید