مشاور عالی سازمان بهزیستی کشور در امور سالمندان در خصوص پیامدهای طلاق در سالمندی گفت: تنهایی و انزوای سالمندانی که در سنین بالا طلاق می‌گیرند، به‌ویژه زنان، با خطر انزوای اجتماعی، افسردگی و اختلالات روانی بیشتری مواجه می‌شوند. از طرفی با مشکلات اقتصادی در نبود استقلال مالی و ساختار حمایتی، سالمندان مطلقه به شدت در معرض فقر سالمندی قرار می‌گیرند.

احمد دلبری، در گفت‌وگو با ایلنا در خصوص دلایل افزایش طلاق در سالمندان کشور گفت: افزایش دو برابری طلاق در میان سالمندان بالای ۶۰ سال که اخیراً در گزارش‌های رسمی و رسانه‌ها مطرح شده، یک زنگ خطر اجتماعی مهم است که نیازمند توجه جدی جامعه، سیاست‌گذاران و نهادهای حمایتی است. این پدیده تنها یک مسأله خانوادگی یا آماری نیست؛ بلکه نشانه‌ای از تحولات عمیق در ساختار خانواده ایرانی، سبک زندگی دوران سالمندی و کیفیت روابط عاطفی در نسل‌های قدیمی‌تر است.

وی گفت: پدیده‌ای که در دنیا به عنوان «طلاق خاکستری» شناخته می‌شود (Gray Divorce)- یعنی طلاق در گروه‌های سنی ۵۰ سال به بالا- اکنون به ایران نیز رسیده است. در کشورهایی مانند ایالات متحده و فرانسه، نرخ طلاق در سالمندان طی دو دهه گذشته دو تا سه برابر شده است. در ایران نیز طبق اعلام مرکز آمار و برخی پژوهش‌های داخلی، در استان‌هایی مانند تهران، طی یک دهه اخیر نرخ طلاق در سالمندان دو برابر شده و روند افزایشی آن در سطح ملی دیده می‌شود.

رئیس انجمن سالمندان ایران در خصوص دلایل افزایش طلاق در سالمندان خاطرنشان کرد: تحلیل‌های علمی و پژوهش‌های داخلی نشان می‌دهد که این افزایش معلول چند دسته عامل است. عوامل روان‌شناختی سالمندان امروز بیش از گذشته به کیفیت زندگی، احترام و آرامش عاطفی توجه دارند. پس از سال‌ها سکوت و تحمل، بسیاری از روابط بی‌معنا و توأم با فرسایش روانی به طلاق ختم می‌شوند. تغییرات فرهنگی و اجتماعی، کاهش انگ اجتماعی نسبت به طلاق، افزایش استقلال مالی (به‌ویژه در زنان سالمند) و پذیرش اجتماعی بازنگری در روابط زناشویی حتی در سنین بالا از دیگر عوامل محرک است.

وی افزود: تغییرات پس از بازنشستگی، تغییرات ناگهانی سبک زندگی پس از بازنشستگی- کاهش نقش اجتماعی، خانه‌نشینی، سندرم آشیانه خالی- سبب بروز اختلافات پنهان و فشار عاطفی می‌شود.عدم وجود نظام حمایتگری مناسب، نبود ساختار مشاوره مستمر برای زوج‌های سالمند، فقدان مهارت‌های ارتباطی در مواجهه با دوران سالمندی و نبود حمایت‌های اجتماعی کافی وضعیت را تشدید می‌کند.

دلبری همچنین در خصوص پیامدهای طلاق در سالمندی گفت: پیامدهای سلامت جسم و روان طلاق در این سنین، به دلیل نبود شبکه حمایتی مناسب و نیز افت جسمانی طبیعی این دوره، می‌تواند به افزایش ریسک بیماری‌های مزمن، بی‌تحرکی و افت کیفی زندگی منجر شود. 

مشاور عالی سازمان بهزیستی در خصوص پیشنهادات راهبردی انجمن علمی سالمندان ایران گفت: ایجاد و توسعه خدمات تخصصی مشاوره دوران سالمندی، آموزش مهارت‌های ارتباطی و زندگی مشترک به زوج‌های در آستانه یا دوران بازنشستگی، حمایت اجتماعی و اقتصادی از سالمندان مطلقه، با اولویت زنان سالمند، ایجاد شبکه‌های اجتماعی سالمندان (Senior Clubs، کلوپ‌های مهر و گفتگو) برای جلوگیری از تنهایی پس از طلاق، افزایش آگاهی عمومی در خصوص مدیریت روابط عاطفی در دوران سالمندی می‌تواند چالش‌های سالمندان را در دوران تنهایی کاهش و کنترل کند.

دلبری تاکید کرد: افزایش طلاق در میان سالمندان زنگ خطری جدی برای سلامت روانی، اجتماعی و اقتصادی این گروه از جمعیت کشور است. هر چند این روند در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی رخ می‌دهد، اما نمی‌توان و نباید آن را به‌مثابه نشانه‌ای مثبت یا مطلوب تلقی کرد. انجمن علمی سالمندان ایران عمیقاً نگران پیامدهای این روند است؛ به‌ویژه از بابت افزایش تنهایی، انزوای اجتماعی، فقر، و آسیب‌های روانی که بسیاری از سالمندان، به‌ویژه زنان سالمند، پس از طلاق تجربه می‌کنند.

رئیس انجمن سالمندان ایران در پایان گفت: حفظ کرامت انسانی و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان باید هدف اصلی مداخلات و سیاست‌های حمایتی باشد. در این مسیر، انجمن علمی سالمندان ایران بر لزوم تقویت نهادهای حمایتی، ارائه خدمات تخصصی مشاوره، آموزش مهارت‌های زندگی، و ایجاد شبکه‌های اجتماعی برای سالمندان تاکید می‌کند. ما باور داریم که در دهه‌های پایانی زندگی، بیش از هر زمان دیگری باید بسترهایی فراهم کرد که سالمندان در محیطی ایمن، همراه با حمایت عاطفی، اجتماعی و اقتصادی به زندگی باکیفیت ادامه دهند و از افتادن در دام انزوای ناخواسته و آسیب‌های ناشی از فروپاشی روابط زناشویی در این سنین پیشگیری شود. همین چندی پیش نیز معاون راهبری، هماهنگی و امور استان‌های ستاد ملی جمعیت، با اشاره به سرعت بالای سالمندی جمعیت در ایران گفته بود: بر اساس شاخص‌های جمعیتی، از حدود سال ۱۴۲۰ یا ۱۴۲۵ ایران وارد فاز سالمندی خواهد شد و ساختار سنی جمعیت به سمت سالخوردگی پیش می‌رود. متولدین دهه ۱۳۵۰ و اوایل دهه ۱۳۶۰ که اکنون بین ۳۵ تا ۵۰ سال سن دارند، طی ۱۵ تا ۲۵ سال آینده به رده سنی سالمندی می‌رسند و این تغییر ساختار نیازمند برنامه‌ریزی از هم‌اکنون است.

مهدی مالمیر اظهار کرده بود که ۶۲ درصد زنان سالمند زیر خط فقر شدید غذایی هستند، در حالی که این رقم برای مردان ۳۹ درصد است. این نابرابری نشان‌دهنده نیاز به سیاست‌گذاری‌های هدفمند برای حمایت از زنان سالمند به‌ویژه در مناطق روستایی است.

وی با بیان اینکه نسبت سالمندان در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است، قگفته بود: در حالی که ترکیب جمعیتی کشور ۷۵ به ۲۵ به نفع شهرهاست، در حوزه سالمندی این نسبت به نفع روستاها تغییر می‌کند. مهاجرت جوانان از روستاها باعث شده سالمندان بیشتری در این مناطق باقی بمانند که نیازمند تقویت شبکه‌های اجتماعی و تعاملات محلی برای کاهش تنهایی آنهاست.

مالمیر با مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها اظهار کرد: در حالی که فرانسه طی ۱۵۰ سال از ۷ درصد به ۱۴ درصد جمعیت سالمند رسید، این مسیر در ایران طی ۲۵ سال طی خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۱۴۳۰، یک‌سوم جمعیت کشور را سالمندان بالای ۶۰ سال تشکیل دهند.