فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

اگر از شما پرسیده شود دو روز پیش ناهار چه چیزی میل کردید، قادر هستید بدون لحظه‌ای درنگ و تامل پاسخگو باشید! هفته قبل شام را چطور، می‌توانید به یاد آورید؟! آیا به خاطر دارید دو سال قبل در زادروزتان چه غذایی سفارش دادید؟ قطعا شما اگر جزو انسان‌های عادی و معمول باشید، تنها شاید بتوانید اسم خوراکی را که دیشب و یا حتی چند روز قبل میل کردید به خاطر آورید و قطعا برای به یاد آوردن آن هم نیازمند صرف اندکی زمان و محاسبات ذهنی هستید. جالب است بدانید تعداد معدودی از افراد هستند که به‌دلیل بیماری نادری که بر اثر یک اختلال بر روی سیستم عصب‌شناختی‌شان رخ داده، از حافظه‌ای برتر و فوق‌العاده برخوردارند و با استفاده از آن می‌توانند بدون لحظه‌ای مکث و تأمل در کثری از ثانیه به سوالات هر دوره‌ای از زندگی خویش پاسخگو باشند. این افراد بدلیل ابتلا به بیماری «بیش یادآوری» یا «Hyperthymesia» می‌توانند بدون هیچ تلاشی هر اتفاق و حادثه‌ای را که در سراسر زندگی خویش از دوران طفولیت تا به بزرگسالی تجربه کرده‌اند را با ریز‌ترین جزئیات به صورت روشن و شفاف به خاطر بیاورند. روانشناسان بر‌اساس تحقیقات و پژوهش‌های انجام شده معتقدند ممکن است بعضی از افراد در نگاه نخست بهره‌مندی از توانایی «بیش یادآوری» را نیرو و مهارتی شگرف و فوق‌العاده تلقی کنند؛ اما یادآوری این نکته بسیار حائز اهمیت که توانمندی در به خاطر آوردن اتفاقات لحظات تلخ و شیرین علی‌الخصوص خاطرات ناخوشایند با ریزترین جزئیات تا حدودی بسیار زیادی می‌تواند آزار‌دهنده باشد. زیرا در عصر حاضر باوجود گسترش مسائل و مشکلات شایع در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و همچنین درگیری‌های روزمره افراد در بستر‌های خانوادگی، شغلی و تحصیلی می‌تواند آسیب‌های روحی و روانی جدی را برای فرد بوجود آورد که در چنین شرایطی نمی‌توان گفت که بهره‌مندی از توانایی بالایی در یادآوری اطلاعات می‌تواند موهبتی خوشایند تلقی شود؛ ازاین‌رو فراموشی بخشی از خاطرات مربوط به گذشته و یادزدایی آنها در زندگی روزمره یکی از تکنیک‌های بسیار مهمی است که اکثریت روانشناسان به عنوان راه‌حل درمانی برای بهبودی وضعیت روحی-روانی مراجعین پیشنهاد می‌نمایند. بنابراین براساس مطالب مطرح شده بیمارانی که به اختلال «بیش یادآوری یا هایپرتیمزیا» مبتلا هستند بدلیل بهره‌مندی از حافظه‌ای قوی در به‌خاطر‌آوردن حوادث و اتفاقات ناخوشایند، ذهنشان دائما درگیر فلاش‌بک‌هایی است که تمامی جزئیات مربوط به آن حوادث را بدون کوچکترین کم‌و‌کاستی به ‌گونه‌ای که در لحظه اکنون در حال رخ دادن است،  پشت‌سر‌هم ردیف می‌کند؛ که بنابر توصیفات ذکر شده این بهره‌مندی از حافظه‌ خود سرگذشتی خود ممکن است به صدمات و آسیب‌های جدی روانشناختی دچار شوند. روانشناسان معتقدند «بیش یادآوری» ممکن است با اختلالات دیگری همچون اختلال وسواس فکری-عملی ارتباط مستقیمی داشته باشد؛ زیرا مبتلایان این بیماری نادر بیشتر از سایر افراد نرمال نسبت به اتفاقات و حوادث پیرامون خویش فکر می‌کنند و نشخوار‌های فکری-ذهنی بیش از حد آنان سبب می‌شود که از سردرد‌های متوالی، بیخوابی‌های مکرر، خسته‌شدن‌های زود‌هنگام و ناتوانی در تمرکز‌کردن رنج بکشند و به این ترتیب از روال عادی زندگی خویش باز بمانند. درحقیقت در زندگی این دسته از افراد، پیشامد‌های گذشته به پُر‌رنگی و وضوح زمان خود همراه‌شان است و به این ترتیب شناور ماندن خاطرات تلخ و بازنمایی مجدد افکار منفی و ناخوشایند، زندگی حال و آینده آنان را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد، گویی آنها در یک دنیای دیگر می‌باشند، دنیایی که در آن به طور مداوم به گذشته‌  شخصی خود فکر می‌کنند و از این‌رو این وضعیت تهدیدی جدی برای سلامت جسمانی و روانشناختی آنان محسوب می‌شود. ازاین‌رو روانشناسان معتقدند فراموش کردن بخشی از خاطرات گذشته امری ضروری است، به‌طوری‌که راه‌حل بسیاری از مشکلات و اختلالات روانشناختی افراد در همین جمله «باید گذشته به فراموشی سپرده شود» خلاصه می‌شود. البته خداحافظی با گذشته و پایبند‌ ماندن به این مسئله امری صعب و دشوار است و قطعا مشورت‌کردن با مشاورین و روانشناسان متخصص را می‌طلبد تا به این ترتیب افراد با فراگیری اصول آموزشی و مهارت‌های زندگی بتوانند با جایگزین کردن احساسات جدید به جای حس‌های آزار‌دهنده سابق، منطقی‌تر از پیش با گذشته خود روبرو شوند.