فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی

براستی «جنگ» تنها پدیده‌ای است که تا آخرین روزِ زندگی، انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. فیلم «تنگه ابو‌قریب» روایت قصه‌ی مربوط به روز‌های آخر جنگ تحمیلی ایران و عراق است؛ روایت دفاع دلاورانه و رشادت‌های گردان عمار در برابر لشگرکشی رژیم بعثی در منطقه‌ای حساس به نام «تنگه ابو‌قریب» می‌باشد.

عصاره و روح اصلی فیلم به تصویر کشاندن تنگه‌ای کوچک اما مهم در جنگ ایران و عراق است. بطور کلی داستان فیلم نمایش رشادت، مقاومت و همت شیرمردان رزمنده‌ی گردان عمار در حفظ تنگه‌ی موسوم به «ابو‌قریب» است که درست حوادث و اتفاقات مربوز به پنج روز قبل از تصویب قطعنامه 598 و آتش‌بس ایران و عراق را به تصویر می‌کشاند که چطور رزمندگان گردان عمار با دستان خالی، شجاعانه دشمنان را مجبور به عقب نشینی از خاک سرزمینمان کردند.

قطعا وقتی از جنگ، ایثار، شهادت و جانباز صحبت می‌کنیم بدون شک تصاویر دهشتناک و ناراحت کننده‌ای از اسلحه، زخم، مین، تانک، موشک، مشکلات جسمانی و روانی از ذهن هر کدام از ما گذر می‌کند. اساسا «جنگ» پدیده‌ای است که از همان ابتدای خلقت و از زمان هبوط انسان با کشته شدن یکی از فرزندان حضرت آدم با انسان همراه بوده است؛ آن زمانی که دستان قابیل بر خون هابیل آغشته شد و برادر به برادرش رحم نکرد، جنگ و تهدید شروع شد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.

«جنگ» مساله‌ای جدا‌نا‌پذیر از انسان است و همواره انسان‌های بی‌شماری بر‌اثر این پدیده‌ی خشونت‌آمیز جانِ خود را از دست داده اند، و یا گرفتار آسیب‌های جسمانی و اختلالات روانشناختی شده اند و به همین ترتیب خانواده های آنان نیز متحمل آسیب‌های مختلفی نیز شده‌است. در این میان برخی از واژه‌ها و مفاهیم همچون شهید، ایثار، از‌خود‌گذشتگی، اخلاص، آزادمنشی از چنان قداست و عظمتی برخوردارند که در همه فرهنگ ها و ادیان با احترام و قداست به آنها نگریسته می‌شود.  

همه ملت‌ها به جانبازان و سلحشوران مرز و بوم خود به دیده‌ی احترام می نگرند؛ البته شاید شیوه تقدس‌گرایی متفاوت باشد، اما نفس عملِ تمام آنان یکی است. بدون شک پاسداشت حرمت و قداست شهدا و جانبازان در قالب وا‌ژه‌ها نمی‌گنجد و زبان در وصف عظمت و از خودگذشتگی های دلاورانه‌‌ این عزیزان قاصر است.

از دیدگاه روانشناسی «جنگ» یکی از اساسی‌ترین، قدرتمند‌ترین و مهم‌ترین انواع برخورد و ارتباط بین کشور‌ها و انسان‌ها است. روانشناسان معتقدند در کل جنگ، نزاع و درگیری آثار جبران ناپذیری بر روح و روان آدمی می‌گذارد و بیماری‌های روحی و روانی از مهم‌ترین آثار پس از جنگ برای هر فرد است.  

به همین ترتیب افرادی که مستقیما در جنگ شرکت می‌کنند، بدون شک در معرض تروماهای ناشی از این بلای خانمان‌سوز قرار می‌گیرند و جزء اولین قربانیان جنگ هستند که با بیماری‌ها و مشکلات حادتری دست و پنجه نرم می‌کنند.

براستی دیدن و لمس صحنه های دلخراشِ جنگ همچون حملات موشکی، شیمیایی، صدای بمب و خمپاره، آواره شدن مردم و ویرانی خانه و کاشانه‌های بسیار، بی‌پناهی و کشتار زنان و کودکان و انسان‌های بی‌گناه، جان دادن برادران رزمنده لب‌تشنه و... همه این صحنه ها و تصاویر به عنوان خسارت های ناشی از جنگ در بروز و تشدید اختلالات روانی و رفتاری نقش موثری دارند.

متخصصین روانشناس و رواندرمانگر اعتقاد دارند اغلب آسیب دیدگان اعصاب و روان ناشی از جنگ از تیک های عصبی، اختلالات استرس پس از سانحه، مشکلات سلامت روان، اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری، عدم تمرکز حواس، عدم احساس لذت از زندگی و افکار مربوط به مرگ، اختلال خواب، سردرد و سرگیجه، خستگی وکاهش انرژی شکایت دارند.

بر اساس تحقیقات و پژوهش‌های حوزه روانشناسی، جانبازان با مشکلات شغلی، مالی، عاطفی، بهداشتی و درمانی مواجه هستند و اکثر آنها زندگی مطلوبی ندارند؛ رزمندگان و خانواده‌های آنان با فشار‌های مادی و شغلی دست به گریبانند و اثرات غیر‌قابل جبران جنگ تا اعماق وجود این عزیزان و خانواده‌هایشان نفوذ کرده است.

از اینرو لازم است نهادهای اجتماعی ذی‌ربط با همکاری جامعه روانشناسی و رواندرمانگری تدابیر رفاهی-درمانی لازم را برای کنترل عوارض این پدیده‌ی ویران‌کننده که پیامد‌های ناگواری را برای این عزیزان و خانواده‌هایشان بر جای گذاشته است را به کار گیرند، به امید آنکه از طریق مداخلات روانشناختی و فراهم آوردن شرایط مطلوب زندگی تا‌حدی از مصائب و مشکلات این بزرگواران کاسته شود.