فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

بطور معمول فقط غرولند می‌کند؛ بدون آنکه لحظه‌ای درنگ کند کلمات را پشت سر هم ردیف می‌کند و موضوعات بی‌ربط و با‌ربط از ابتدای دوران آشنایی‌مان تا به امروز را پیش می‌کشد؛ انگار که دعوای ما بر سر هر موضوعی که باشد فرقی برای او ندارد، مجددا همان حرف و حدیث‌های نخ‌نما و تکراری را طوطی‌وار مطرح می‌کند. در حسرت لحظه‌ای هستم که سکوت اختیار کند تا مجالی برای شنیده شدن حرف‌های من نیز فراهم شود؛ یکبار نشد بگذارد من هم بتوانم جملاتی را درست یا غلط بیان کنم؛ همیشه او بوده که حرف زده و من فقط سکوت کرده‌ام و این سکوت، به او قدرت بیشتری برای پیش بردن و به کرسی نشاندن حرف‌هایش داده است. این‌ها عبارات و گویه‌های بسیاری از زوجینی است که در جلسه درمان با خود به همراه می‌آورند. شکایاتی که در اغلب موارد باعث سرکوب احساسات و نادیده انگاشته شدن یکی از همسران می‌شود. این احساسات و عواطف تلنبار شده بی‌کار نمی‌نشینند و در‌نهایت در یک جایی همچون آتشفشان فوران می‌کنند. اینجاست که یکی دیگر از زوجین می‌گوید: «نمی‌دانم چرا به یکباره از این رو به آن رو شد؛ همیشه فردی ساکت و صبور بود ولی مدتی است بسیار بداخلاق شده و دیگر با من مدارا نمی‌کند». درواقع می‌توان گفت ارتباط ضعیف و نادرست و همچنین عدم توجه به نیاز‌ها و درخواست‌های یکدیگر در زمره مهمترین مشکلاتی است که می‌تواند تنش‌ها و مشاجرات بسیاری را در روابط زوجین بوجود آورد.  در هر رابطه عاطفی چالش‌های بسیاری وجود دارد بطوریکه اجتباب از آنها امری گریز‌ناپذیر می‌باشد؛ ناگفته نماند که وجود برخی از این چالش‌ها نیز نشانه‌ای از سلامت روابط زوجین به حساب می‌آید. از‌اینرو آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد درنظر گرفتن مفاهیم و صفاتی است که آگاهی از آنها می‌تواند تا حد ممکن تنش‌ها و سو‌تفاهم‌ها را در روابط عاطفی تقلیل نماید. یکی از این اصول مهم و اساسی، درنظر گرفتن تفاوت‌های میان زن و مرد است.  در‌واقع دانستن و آگاه شدن از این تفاوت‌ها و شناخت ابعاد شخصیتی در اغلب موارد به زوجین کمک می‌کند تا از به بحران کشیده شدن روابط عاطفی خویش جلوگیری به عمل آورند.

در‌واقع یکی از مسایل مهمی که ممکن است از علل اصلی جدایی زوجین باشد و به عبارتی یک ناتوانی مهم در روابط عاطفی آنان محسوب شود، نرساندن پیغام و مفهوم اولیه در برقراری ارتباط است که همان مهارت گفتگو نامیده می‌شود. معمولا زوج‌ها حرف یکدیگر را می‌شنوند اما صحبت‌ها را با ذهنیت و برداشت‌های ذهنی خود تفسیر می‌کنند که همین مساله می‌تواند به راحتی چالش آفرین باشد و این احساس را بوجود آورد که شنیده و درک نمی‌شوند؛ درنهایت بحث میان آنها بالا می‌‌گیرد! یکی ممکن است حتاکی و پرده‌دری کند و دیگری نیز ممکن است با سکوت خویش نقش قربانی را بازی کند. از‌اینرو لازم است بدانید زبان زنان با زبان مردان متفاوت است و اگر افراد منظور یکدیگر را اشتباه متوجه شوند و از دیدگاه خود تفسیر نمایند با مشکلات عدیده‌ای روبرو می‌شوند. بنابراین ضروریست که هر یک از زوجین برای بدست آوردن مهارت گفتگو به تفاوت شخصیتی یکدیگر مشرف باشند. ضرورت فراگیری مهارت گفتگو شاه کلید بهبود روابط عاطفی تلقی می‌شود، زیرا اگر یکی از زوجین از مهارت گفتگو بویی نبرده باشد، می‌تواند شیرین‌ترین جملات را هم با بیانی مطرح کند که نه تنها شیرینی و زیبایی خود را از دست دهد بلکه کلامی آزار دهنده نیز قلمداد شود. از‌اینرو به زوجین توصیه می‌شود اشتباهات خود را در روابط‌شان بشناسند و در گفتگو‌ها و مکالمات خود برای آنکه در بازی برداشت‌های ذهنی گرفتار نشوند از طرف مقابل بخواهند که منظور خود را بطور شفاف توضیح داده و یا به او بازخورد دهد. یعنی اینکه صحبت او و برداشت خود را به وی بگوید تا اگر صحیح است آن را تایید کند و اگر اشتباه است آن را اصلاح نماید. البته باید خاطر‌نشان کرد یکی دیگر از اشتباهات رایج که به تنش‌های میان زوجین دامن می‌زند آن است که هیچ یک از زوجین درباره ناراحتی‌ها و نارضایتی‌های خویش با دیگری به گفتگو نمی‌نشیند و آن مساله ناراحت‌کننده را آنقدر تحمل می‌کند که ناگهان همچون آشفشانی در حال فوران، دچار انفجار روانی می‌شود؛ که البته پیش گرفتن این رفتار جز به وجود آوردن یک بحران بزرگ در آینده هیچ نتیجه‌ای دیگر بدنبال ندارد.