چند روز پیش سخنگوی دولت در واکنش به گرانی قیمت نان عنوان کرد که قیمت نان گران نشده بلکه متناسب‌سازی شده است. علی بهادری جهرمی تاکید کرده قیمت‌ها به نحوی متناسب شده که در استان‌های همجوار اختلاف قیمت فاحش نباشد. به گفته وی نگاه دولت این بوده که قیمت نان در سطح ملی تغییر نیابد و شیوه توزیع آرد و تخلفات این حوزه اصلاح شود.

در همین رابطه «ایمان اسلامیان» کارشناس مدیریت عمومی و تحلیلگر اقتصادی در گفت‌وگو با اقتصاد ۱۰۰ با بیان اینکه باید از چند جنبه به موضوع گرانی نان نگاه کرد، می‌گوید: یک جنبه اقتصاد کلان است. در کشور ما مجموعه‌ای از ناترازی‌ها در اقتصاد وجود دارد که نمونه بارز این ناترازی را می‌توان در عرضه، تقاضا، تولید و مصرف مشاهده کرد. موضوع دیگر این است که به دلیل دست‌کاری قیمتی و نرخ‌گذاری دولتی، عملا بازار نتوانسته خود را به تناسب و تعادل لازم برساند در نتیجه در زمینه‌های مختلف با التهابات و آشفتگی‌ها مواجه می‌شویم. به عنوان مثال در مصرف برق و حامل‌های انرژی و همچنین در مصرف نان، این موضوع را تجربه می‌کنیم.

به گفته اسلامیان، دولت با تزریق یارانه قیمت برخی اقلام اساسی را ثابت نگه داشته اما این ثابت نگه داشتن نرخ‌ها موجب شده یارانه پنهان و یارانه آشکاری که به افراد مختلف جامعه داده می‌شود، لزوما منجر به عدالت اقتصادی نشود. از سوی دیگر دولت ناگزیر است برای رفع ناترازی خود، یک‌سری قیمت‌ها را یا آزادسازی کند یا به صورت مدیریت شده به قیمت واقعی تنظیم کند. پیشنهاد عملیاتی این اقتصاددان برای حل مشکل آن است که نه باید دنبال آزادسازی قیمت‌ها بود و نه به دنبال سرکوب قیمتی بلکه باید یک راه‌حل میانه پیدا کرد که با مداخله هوشمندانه دولت، هم تا جایی که می‌شود هزینه‌های جاری کاهش پیدا کند و هم تخصیص یارانه، هوشمند شود. راه‌حل دوم ضرورت گفت‌وگوی اجتماعی است. تجربه دنیا نشان داده دولت‌ها زمانی موفق بوده‌اند که با مردم گفت‌وگو کرده‌اند. به عبارتی دولت هر تصمیم سختی هم که بخواهد بگیرد، باید با مردم گفت‌وگو کند و اگر قرار است قیمت نان افزایش پیدا کند، باید به مردم گفته شود.

اسلامیان معتقد است دولت نباید به بهانه اینکه مطلع کردن مردم آثار اقتصادی برجا می‌گذارد، این کار را انجام ندهد زیرا به هر حال گران شدن کالاها به ویژه کالاهای اساسی این آثار را بر جا می‌گذارد. گفت‌وگو نکردن و بستن راه تعامل با مردم، هم پذیرش این تصمیمات را سخت‌تر می‌کند و هم هزینه‌هایی که به مردم و کشور تحمیل می‌شود را افزایش می‌دهد.

وی ریشه‌کنی فقر مطلق را دیگر اقدام جدی در این زمینه می‌داند و عنوان می‌کند: بعضی از اقلام در سبد زیستی - معیشتی ضروری خانوارها قرار دارد مثل نان. اگر برخی اقلام خوراکی مصرف نشود معیشت افراد به آن معنا به خطر نمی‌افتد اما نان جزو اقلام ضروری سبد خانوار است. کاری که دولت باید در مورد نان و سایر اقلام ضروری انجام دهد این است که به سرعت سبدهای کالایی را برای اقشار آسیب‌پذیر و نیازمند به ویژه دهک‌های پایینی جامعه در نظر بگیرد که بتواند جلوی فقر غذایی را بگیرد.

اسلامیان با اشاره به رواج یافتن خرید نان نصفه و نان نسیه در برخی مناطق اظهار می‌دارد: این موضوع هشداری برای این است که سفره فقرا و کم‌درآمدها، کوچک‌تر خواهد شد. شاید تغییرات قیمت نان برای دهک‌های بالا و متوسط جامعه مشکل چندانی به وجود نیاورد و برای این قشر خیلی محسوس نباشد اما در طبقات فقیر و دهک‌های آسیب‌پذیر مشکلاتی را به وجود می‌آورد که کوچک‌تر شدن و حتی خالی شدن سفره‌ها ازجمله آنهاست.

آنطور که این کارشناس و تحلیلگر اظهار می‌دارد اگر دخالت دولت در مباحث اقتصاد خرد مانند دستمزد، هوشمندانه نباشد درعمل به جای اینکه کمک کند، منجر به یک شلختگی و آشوب در کوتاه‌مدت و ضرر بیشتر اقشار آسیب‌پذیر و دهک‌های پایین در درازمدت می‌شود.

اسلامیان با تاکید بر اینکه دولت باید با یکپارچه‌سازی اطلاعات، شناسه رفاهی برای تمام ایرانیان به وجود بیاورد، می‌گوید: اگر دولت به یافته‌های رفاه اجتماعی دست پیدا کند و شناسه رفاهی به وجود بیاورد، می‌تواند وضعیت رفاهی تمام ایرانی‌ها را رصد و پایش کند در نتیجه در جایی که نیاز باشد می‌تواند برای دهک‌های پایین و کم‌درآمد جامعه، بسته‌های معیشتی اختصاص دهد. به عبارت دیگر دولت به جای قیمت‌گذاری‌های جغرافیایی، منطقه‌ای و استانی و کارهایی از این دست، روی افراد متمرکز شود.