گروه حوادث:قتل پیرمرد خیاط سناریویی عجیب پیش روی قضات عالیرتبه تهران قرار داد که ردپایی از یک زن در میان بود.

قاتل با تعقیب همسرش او را دید که به یک مغازه خیاطی رفته و پیرمردی رفتارهای مرموزی دارد.

قتل با قیچی

اوایل سال 90 بود که اورژانس گزارشی از یک حادثه خونین در مغازه خیاطی دریافت کرد و با حضور در آنجا پیرمردی را دید که با زخمی در سینه روی زمین افتاده است.

پیکر نیمه جان پیرمرد خیاط بلافاصله به یکی از بیمارستان های پاکدشت انتقال یافت.

پلیس وارد عمل شد

ساعتی بعد از این حادثه، مأموران پلیس از مرگ پیرمردی در یکی از بیمارستان های پاکدشت باخبر و راهی محل شدند. 

تجسس های میدانی نشان داد جسد متعلق به مرد 90 ساله ای به نام یعقوب است که بر اثر اصابت جسم نوک قیچی به سینهاش به قتل رسیده است.

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی تهران، در اولین بررسیها مشخص شد مرد سالخورده خیاط بوده و در مغازه اش در جریان درگیری با شوهر یکی از مشتریان زن بر اثر پرتاب قیچی نوک تیز به سینه اش زخمی وبه بیمارستان منتقل شده است اما به خاطر شدت جراحات به کام مرگ فرو رفته است. 

دستگیری قاتل

با جنایی شدن ماجرای مرگ مرموز کارآگاهان در اولین گام از تحقیقات عامل قتل که مرد 35 ساله به نام اکبر بود شناسایی و بازداشت شد. 

ردپای یک زن

وی با اقرار به جرمش در خصوص انگیزه قتل گفت: «مرد خیاط را به خاطر سوءظن کشتم» سپس در توضیح و شرح ماجرا گفت:«همسرم از مرد خیاط کار سری دوزی لباس قبول میکرد و در خانه آنها را انجام می داد. همین بهانه ای بود که او هرچند وقت یک بار به مغازه خیاطی برود و با آن مرد تماس داشته باشد. این رفت و آمدها باعث شده بود به رفتارهای صاحب مغازه و همسرم حساس شوم تا اینکه روز حادثه وقتی همسرم از خانه خارج شد پشت سر او راه افتادم و دنبالش کردم.» 

این مرد بدبین ادامه داد: «نمیدانستم که به مغازه خیاطی میرود تا اینکه فهمیدم مسیرش به سمت خیاط خانه است این شد که او را تعقیب کردم تا اینکه همسرم وارد مغازه شد و من در خیابان ایستادم. مرد خیاط بعد از صحبت با همسرم او را در مغازه نگه داشت بود و خودش از مغازه بیرون آمد به مغازه همسایه رفت. آنجا بود که وقتی همسرم را در مغازه معطل دیدم عصبانی شدم و ناگهان به مغازه رفتم. همسرم با دیدن من شوکه شد و وقتی سئوال کرد خواستم ساکت باشد. بعد از دقایقی مرد خیاط به مغازه آمد و از سر عصبانیت با او درگیر شدم و در آن درگیری ناخواسته از دور قیچی را به سمت او پرتاب کردم. وقتی متوجه شدم که مقتول زخمی شده است یک لحظه پشیمان شدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و خودم او را به بیمارستان رساندم. باور کنید قصد قتل نداشتم وگرنه برای کمک او تلاشی نمی کردم.»

با اقرارهای قاتل پرونده کامل و مرد جوان به اتهام قتل شبه عمد روانه زندان شد و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. 

در دادگاه

صبح دیروز قاتل از زندان اعزام و پرونده مقابل هئیت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی قربانزاده قرار گرفت.  ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند سپس یکی از پسران یعقوب به نیابت از دیگر خواهر و برادرانش که ساکن کشور هلند و افغانستان بودند در جایگاه قرار گرفت و برای قاتل درخواست قصاص کرد.

 در ادامه ریاست دادگاه با توضیح چگونگی قتل و اینکه شبه عمد بوده است، از طرفی کمک متهم برای زنده ماندن یعقوب، پسر مقتول را به رضایت دعوت کرد.  پسر یعقوب بعد از این توضیحات، با اعلام گذشت برای جلب رضایت سایر اولیای دم از دادگاه درخواست مهلت کرد. 

با موافقت هئیت قضایی با درخواست پسر مقتول و از آنجائیکه وی نمیتوانست از جانب سایر اولیای دم به لحاظ وکالتی اعلام نظر کند، این جلسه به جلسه بعد موکول شد.