گروه حوادث: درگیری مرد تحصیلکرده با فروشنده یک زمین در دفترخانه با مرگ پایان گرفت.

بهمن ماه  سال گذشته مأموران پلیس پایتخت از درگیری در یک دفتر ثبت اسناد رسمی باخبر و راهی محل شدند. در تحقیقات اولیه مشخص شد 2 سال قبل مرد میانسالی به نام حمید به عنوان فروشنده به خاطر معامله قطعه زمینی در منطقه پاسداران با شخصی به نام رامین به عنوان خریدار اختلاف مالی پیدا کرده است. همچنین مشخص شد فروشنده که معلم نیز بود در انتقال سند مالکیت به خریدار طفره رفته و همین موضوع باعث درگیری بین آنها شده است و آن درگیری منجر به قتل صاحب دفتر ثبت اسناد شده است.

بدین ترتیب جسد مقتول در حالیکه از ناحیه سر به شدت دچار جراحت شده بود و روی راه‌پله‌های مجتمع تجاری افتاده بود به پزشکی قانونی منتقل شد.

عامل قتل که در محل حضور داشت بازداشت و پرونده با موضوع قتل در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس قرار گرفت.

متهم در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و با انکار جرمش گفت: در یکی از رشته‌های علوم انسانی مدرک دکتری گرفتم و مشغول کار شدم تا اینکه تصمیم گرفتم مبلغی از پس‌اندازم را که حاصل چند سال کار بود زمین بخرم. دو سال قبل از مقتول زمینی به متراژ 250 متر خریدم اما در این مدت او برای انتقال سند کاری نکرد و همین باعث اختلاف و درگیری بین ما شد. این گذشت تا اینکه روز حادثه قرار بود مقتول کار انتقال سند را انجام دهد اما قبل از رفتن به دفتر خانه این بار با پسر مقتول درگیر شدم. اهمیتی ندادم و در همان دفترخانه منتظر ماندم تا مقتول بیاید که بعد مطلع شدم صاحب دفترخانه به خاطر اتفاقی که برایش افتاده بود به دفترش نمی‌آید. باور کنید از قتل اطلاعی ندارم و نمی‌دانم چه کسی او را کشته است.

با انکارهای مرد جوان، وکیل مقتول به عنوان شاهد حادثه که روز حادثه در آنجا حضور داشت گفت: «زمان درگیری در محل بودم که مقتول و متهم با هم درگیر شدند. در آن درگیری قصد میانجیگری داشتم که ناگهان خریدار با چاقو یک ضربه به مقتول زد و او از پله‌ها به پایین پرت شد و فوت کرد.»

با اظهارات شاهد حادثه و رصد دوربین‌های مداربسته متهم بلاخره لب به اعتراف گشود و گفت: «بعد از اینکه مقتول را با چاقو زخمی کردم از ترس به طبقه بالا رفتم و چاقو را داخل سطل آشغال انداختم. سپس برای رد گم کردن به دفترخانه رفتم تا نشان دهم منتظر مقتول هستم.»

با اعتراف های متهم و بازسازی صحنه جرم پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه 4 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هئیت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت.

با اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد سپس اولیای دم با قرار گرفتن در جایگاه درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: «با مقتول اختلاف ملکی داشتیم و حتی کار به دادگاه نیز کشید و در آخر او محکوم شد. به همین خاطر قرار شد مقتول زمین را به نام من بزند اما روز حادثه وقتی در راه‌پله‌های دفترخانه همدیگر را دیدیم او برخورد نامناسبی کرد و به طرفم حمله کرد. همین باعث درگیری شد و در آن درگیری برای دفاع از خودم با چاقویی که همراهم بود یک ضربه زدم که ناخواسته به گردنش خورد.»

 متهم در آخر گفت: باور کنید در سقوط مقتول به پایین پله‌ها نقشی نداشتم و خود مقتول به خاطر اینکه تعادلش را از دست داده بود به پایین پرتاب شد. قبول دارم در بازجویی‌ها دروغ گفتم اما باور کنید در قتل او نقشی نداشتم.

بعد از دفاعیات متهم وکیل وی در جایگاه قرار گرفت و گفت: «بنا به گزارش پزشکی قانونی که اعلام کرده است 80 درصد علت فوت به دلیل شکسته شدن جمجمه بوده که حین سقوط اتفاق افتاده است، بنابراین علت دقیق مرگ مشخص نیست و موکلم ضربه کشنده را نزده است.»

بنا به این گزارش، در پایان هیات قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.