گروه حوادث: یک پسر که از سوی خانواده، قاتل مادر شناخته شده است 50 بار سوگند خورد تا ثابت کند بی گناه است.

مراسم قسامه زمانی در دستور کار دادگاه جنایی تهران قرار گرفت که مرد جوان از همان روز نخست بازداشت ادعا کرد قاتل مادرش نیست.

فریاد های تلخ

دیماه سال 95 بود که همسایه‌های مرد جوانی با فریاد های تلخ او از خانه هایشان بیرون ریختند و دیدند او مرتب نام مادرش را به زبان می آورد و با دستانش به سروصورت خود می کوبد.

لا به لای حرف های این مرد مشخص شد که مادرش قربانی حادثه ای شده است و وقتی چند تن از همسایه ها داخل خانه رفتند با پیکر خون آلود پیرزن روبرو شدند که به طرز فجیعی کشه شده بود.

گزارش یک جنایت

دقایقی از این هیاهو نگذشته بود که گزارش یک جنایت به پلیس 110 تهران مخابره شد و خیلی زود تیمی از تجسس کلانتری خود را به صحنه قتل پیرزن رساند.

ماموران وقتی در همان بررسی نخست صحنه را قتل مرموز دانستند خیلی زود بازپرس ویژه قتل و ماموران اداره 10 پلیس آگاهی را در جریان قرار دادند و همین کافی بود تا تا خیلی زود تیم های بررسی صحنه جرم و پزشکی قانونی  نیز پای در خانه پیرزن بگذارند.

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی و در حالیکه معاینات نخست نشان می داد زن 95 ساله به نام خدیجه کتک شدیدی خورده و آثار ضرب و جرح روی بدنش وجود دارد تیم جنایی به تحقیق از پسر خانواده که اولین بار او با جسد مادرش روبرو شده بود پرداخت.

غیبت کوتاه

پسر گریان در بازجویی ها به کارآگاهان جنایی گفت: من مسئول نگهداری از مادر پیرم هستم امروز صبح مثل همیشه برخی از کارهایش را انجام دادم و  برای انجام خرید خانه را ترک کردم و بیرون رفتم.وی افزود: چند ساعتی بیشتر نبود که در خانه نبودم. وقتی برگشتم ابتدا مامان خدیجه را صدا زدم جوابی نشنیدم و ناگهان مادرم را دیدم  که در شرایط بدی روی زمین افتاده است تصور کردم بخاطر پیری دچار حادثه شده است صدایش زدم جوابی نداد وقتی خودم را بالای سر مادرم رساندم  باور نمی کردم، مادرم سرو صورتی زخمی داشت و انگار کتک خورده بود.  هرچه تکانش دادم دیدم نفس نمی کشد. باور نمی کردم. از ناراحتی فریاد زنان به کوچه دویدم. هنوز هم باور ندارم در زمان خیلی کوتاه مادرم کشته شده باشد و به چه دلیلی باز نمی دانم. 

قاتل کیست؟!

کارآگاهان جنایی که هیچ انگیزه‌ای برای این قتل در صحنه جنایت پیدا نکرده بودند در همان گام های نخست قتل را خانوادگی یا فامیلی دانستند و این درحالی بود که تحقیقات نشان می داد خدیجه توسط پسرش نگهداری می شد و از مدت ها پیش سر همین موضوع بین اعضای خانواده اختلافاتی وجود داشته است.

برادرم قاتل است!

کارآگاهان که در جست و جوی مظنون بودند و پیدا کردن انگیزه قاتل می توانست آنها را به سرنخ اصلی برساند به تحقیق در خانواده و نزدیکان خدیجه دست زدند و در برابر ادعاهای عجیب دختر این پیرزن قرار گرفتند.

یکی از دختران پیرزن به کارآگاهان جنایی گفت: برادرم قاتل مامان خدیجه است. شک ندارم او این کار را کرده است. ما با هیچ‌کس اختلافی نداشتیم که چنین بلایی سرمادرم بیاید و جز برادرم نمی‌تواند چنین کار وحشتناکی کرده باشد.

این زن گفت: برادرم بعد از طلاق‌دادن همسرش  با مادرم زندگی می کرد نگهداری از مادرم به خاطر کهولت سن مشکل بود به همین دلیل آنها بارها با هم درگیر شده بودند و از آنجائیکه مادرم ناتوان بود و نمی توانست از خودش دفاع کند احتمال می دهیم قتل کار برادرمان باشد.

دستگیری پسر خانواده

از آنجاییکه کارآگاهان جنایی تهران در قویترین فرضیه قتل را خانوادگی می دانستند و پسر مقتول تنها کسی بود که با مادرش اختلاف داشت محمود 41 ساله را دستگیر کردند و تحت بازجویی ویژه قرار دادند.

بی گناهم

محمود که از دستگیری خود و ادعاهای خواهرش حیرت زده بود در بازجویی ها با ابراز ناراحتی از مرگ دردناک مادرش گفت: نمی‌دانم قاتل مادرم کیست؟! و چرا او کشته شده است! من مادرم را دوست داشتم و الان داغدارم! اختلاف بین مادر و پسر به وجود می آید اما اینکه بخاطر آن من قتلی انجام داده باشم بعید است.

وی افزود: کلی از مادرم نگهداری کردم خواهرانم کجا بودند ؟! الان من را قاتل معرفی می کنند! من قاتل مادرم نیستم و دلیلی نداشت این کار را بکنم.

در زندان

با وجود اصرار محمود در بی‌گناهی‌اش همه خواهران او ادعا کردند بارها شاهد اختلافات شدیدی بین مادر و محمود بودند و شک ندارند که برادرشان قاتل است و خواستار مجازات شدید او شدند.

همین کافی بود تا بازپرس جنایی تهران تصمیم به زندانی شدن محمود بگیرد و بعد از اینکه پزشکی قانونی اعلام کرد علت مرگ پیر زن ضربه مغزی ناشی از اصابت شیئی سنگین به سرش است قرار مجرمیت و سپس کیفرخواست برای پسرخانواده صادر شد.

قصاص می خواهیم

خواهران محمود از ابتدای روز قتل در مراحل بازجویی از برادرش اعلام کردند برای قاتل مادرشان قصاص می خواهند و اگر برادش هم قاتل شناخته شود خواستار اعدام او هستند و گذشتی نمی کنند.

نخستین دادگاه

وقتی پرونده این جنایت  به شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده ابتدا کیفرخواست که محمود را قاتل می‌شناخت توسط نماینده دادستان خوانده شد وسپس دخنران خدیجه در جایگاه ایستاند و با بیان اینکه بارها برادرشان با مادرپیر بی رحمانه برخورد کرده بود اعلام کردند شکی در قاتل بودن برادر نداشته و خواستار قصاص هستند. سپس محمود پشت تریبون دفاع ایستاد و با ادعای اینکه قاتل نیست گفت: من نمی توانستم مادرم را به قتل برسانم در زمان جنایت من در خانه نبودم و وقتی برگشتم جنازه را دیدم نمی دانم قاتل کیست؟! من قاتل نیستم و هر اختلافی بین مادر و پسر دلیلی نمی‌شود که من قاتل باشم.

تصمیم قضایی

پس از آن جلسه دادگاه قضات عالیرتبه جنایی استان تهران با توجه به اینکه محمود از ابتدا هیچ اعترافی نداشته و تنها دلیل قاتل شناخته شدن او اصرار خواهرانش مبنی بر قاتل بودن محمود بود. این پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند و قرار شد یا خواهران محمود 50 نفر را برای ارایه سوگند مبنی بر قاتل بودن برادرشان به دادگاه معرفی کنند یا اگر امکان این اقدام نبود محمود 50 بار سوگند بخورد که قاتل نیست! 

مراسم سوگند

صبح دیروز و درحالیکه دختران خدیجه نتوانسته بودند 50 نفر را برای اجرای مراسم قسامه به دادگاه کیفری معرفی کنند جلسه رسیدگی به این پرونده معمایی  به ریاست قاضی شقاقی آغاز شد. 

در ابتدای جلسه دادگاه و با اعلام رسمیت جلسه نماینده دادستان کیفر خواست را خواند.

سپس محمود در جایگاه قرار گرفت و با اصرار دوباره مبنی بر اینکه قاتل مادرش نیست  50 بار سوگند خورد و اعلام کرد در قتل مادرش نقشی نداشته است. 

گذشت از قصاص

بعد از اجرای مراسم قسامه خواهران محمود که در این دو سال همیشه اصرار به قصاص برادرشان داشتند پشت تریبون قرار گرفتند و اعلام گذشت کردند. 

بنابه این گزارش، محمود با توجه به روند قضایی پرونده و سوگند بی گناهی پس از دو سال زندانی بودن بزودی آزاد خواهد شد.