رامین پرتو

یک سال از سقوط بشار اسد و خروج او از سوریه می‌گذرد و این رخداد نه‌تنها یک نقطه عطف سیاسی، بلکه آغاز فصلی کاملاً ناشناخته در تاریخ معاصر سوریه بود. امروز، در نخستین سالگرد برکناری بزرگ‌ترین چهره سیاسی نیم‌قرن گذشته سوریه، چشم‌اندازی مبهم، شکننده و درهم‌تنیده از واقعیت‌های سیاسی، امنیتی، اجتماعی و منطقه‌ای این کشور شکل گرفته است؛ چشم‌اندازی که حتی بازیگران بزرگ این پرونده نیز تصویر روشنی از آینده آن ارائه نمی‌کنند.

روسیه که در طول سال‌های جنگ مهم‌ترین حامی اسد بود، امروز با حفظ دو پایگاه نظامی استراتژیک خود در طرطوس و حمیمیم، همچنان در سوریه حضور میدانی دارد و حتی سفارت خود در دمشق را باز نگه داشته است. حضوری مستمر که نشان می‌دهد مسکو سقوط اسد را پایان بازی خود در سوریه نمی‌بیند

با تمام این تفاسیر در فضای سیاسی سوریه، یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات پس از سقوط بشار اسد، این بود که آیا مسکو می‌توانست سقوط او را متوقف کند یا خیر؟ مخالفان این نظریه همواره تأکید داشتند روسیه با وجود حضور نظامی گسترده، ابزاری برای حفظ اسد در لحظه نهایی نداشت. اکنون پیام تبریک ولادیمیر پوتین به احمد الشرع به‌مناسبت «سالگرد تغییر»، خط بطلانی بر ادعاهایی کشیده که روسیه عمداً یا سهواً زمینه سقوط اسد را فراهم کرده است. در پیام پوتین، هیچ اشاره مستقیمی به «سقوط اسد» نشده و از واژه‌های کلی مانند «تغییر» استفاده شده است؛ اما اصل پیام این منظور را می‌رساند که مسکو دولت جدید دمشق را به رسمیت شناخته و وارد مرحله همکاری با آن شده است! روسیه که در طول سال‌های جنگ مهم‌ترین حامی اسد بود، امروز با حفظ دو پایگاه نظامی استراتژیک خود در طرطوس و حمیمیم، همچنان حضور میدانی در سوریه دارد و حتی سفارت خود در دمشق را باز نگه داشته است. این حضور مستمر نشان می‌دهد که مسکو سقوط اسد را پایان بازی خود در سوریه نمی‌بیند، بلکه مرحله‌ای از بازتوزیع نفوذ بوده اما واقعیت این است که روسیه در موقعیت پیشینِ تعیین‌کننده نیست؛ چراکه ناظران بین‌المللی معتقدند با روی کار آمدن الشرع، وزن آمریکا به‌طور محسوسی افزایش یافته و توازن سنتی روسیه ـ ایران در سوریه به‌شدت کم شده است.

از داعش تا مداخلات اسرائیل و آمریکا

اگرچه دمشق امروز شاهد یکسالگی سقوط اسد است، اما نهادهای امنیتی مناطق شمال و شرق سوریه از احتمال سوءاستفاده هسته‌های داعش در روزهای سالگرد سقوط حکومت سابق هشدار داده‌اند. تصمیم مدیریت خودگردان برای ممنوعیت تجمعات در ۷ و ۸ دسامبر نشان می‌دهد که امنیت داخلی همچنان شکننده است. در این راستا مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) به ‌صراحت از «نگرانی‌های واقعی» سخن گفته و تأکید کرده که ثبات در دمشق به ادامه حضور آمریکا در شمال و شرق سوریه بستگی دارد.

در کنار تهدید داعش، دخالت اسرائیل به یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی تبدیل شده است. بر اساس گزارش‌ها، اسرائیل پس از فروپاشی دولت اسد بیش از هزار حمله نظامی به خاک سوریه انجام داده است؛ حملاتی که عملاً اجازه نمی‌دهد دمشق به سمت بازسازی و ثبات حرکت کند. اسرائیل در راهبرد خود دنبال تشکیل یک «کمربند امنیتی» بوده و به دنبال آن است که منطقه‌ای بی‌ثبات و غیرقابل پیش‌بینی در همسایگی جولان به وجود آورد. به همین دلیل، برخلاف دوره حکومت اسد، فشار و حملات اسرائیل گسترده‌تر شده است.  در این میان، روند عادی‌سازی روابط دولت‌های غربی با دمشق تحت رهبری الشرع نیز در حال سرعت گرفتن است. کانادا سوریه را از فهرست حامیان خارجی تروریسم خارج کرده و همراه با آمریکا و بریتانیا تحریم‌های رهبر جدید را لغو کرده است. این تحولات نشان می‌دهد که آمریکا و متحدان آن، جولانی را گزینه‌ای مناسب‌تر برای مدیریت آینده سوریه نسبت به بشار اسد می‌دانند؛ به‌ویژه آنکه الشرع برخلاف اسد، هیچ خط قرمزی برای همکاری امنیتی 

با واشنگتن ندارد.

چرا سوریه آینده باثباتی ندارد؟

واقعیت این است که سوریه امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض یک فروپاشی اجتماعی تمام‌عیار قرار دارد و سه عامل کلیدی در شکل‌گیری این بحران نقش محوری دارند. نخستین عامل،  فقدان مهارت و تجربه حکمرانی در دولت جدید است. ابومحمد الجولانی، رهبر سابق هیئت تحریرالشام، اکنون رئیس‌جمهور موقت سوریه است. او سیاستمدار حرفه‌ای نیست و سابقه او عمدتاً نظامی و امنیتی بوده و اداره کشوری با بافت پیچیده مانند سوریه، تنها با قدرت اسلحه ممکن نیست. در حقیقت دولت او فاقد تیمی کارآزموده در حوزه‌های مدیریت مالی، ساختار اداری، سیاست خارجی و برنامه‌ریزی اقتصادی است و حتی بسیاری از وزرا و مسئولانی که او منصوب کرده از گروه‌های شبه‌نظامی آمده‌اند و توانایی اداره ساختارهای مدنی را ندارند.

یکی از مهم‌ترین تغییرات پس از سقوط اسد، چرخش کامل نگاه آمریکا و برخی دولت‌های عربی نسبت به جولانی است، چراکه در سال‌های گذشته، او رهبر یک گروه تروریستی شناخته می‌شد اما امروز تحریم‌های وی لغو شده، به واشنگتن سفر و با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرده و به‌عنوان شریک امنیتی منطقه‌ای در حال تثبیت است

عامل دوم ساختار جمعیتی چندلایه و شکننده سوریه خواهد بود. سوریه متشکل از مجموعه‌ پیچیده از کردها، سنی‌ها، علوی‌ها، دروزی‌ها و اقلیت‌های متعدد مذهبی و قومی دیگر است. هرکدام از این گروه‌ها نه‌تنها هویت و خواسته‌های متفاوت دارند، بلکه بسیاری از آنها وابستگی‌های فرامرزی نیز دارند و در چنین فضایی دولت مرکزی اگر مشروعیت کامل نداشته باشد، نمی‌تواند ثبات ایجاد کند.

عامل سوم هم دخالت‌های خارجی و رقابت قدرت‌های بزرگ است. برخلاف تصور برخی محافل که سقوط اسد را آغاز دوره ثبات می‌دانستند، دخالت بازیگران خارجی امروز به اوج خود رسیده است؛ به گونه‌ای که اسرائیل با ادامه حملات، مانع شکل‌گیری ساختار حکمرانی باثبات می‌شود و آمریکا هم با ایجاد پایگاه جدید در فرودگاه المزه، عملاً کنترل امنیتی دمشق را در دست گرفته است. از سوی دیگر ترکیه بخش‌هایی از ادلب و حلب را ضمیمه ساختار اداری خود کرده و در چنین وضعی، سوریه از یک کشور واحد، به سمت چند مرکز قدرت متضاد حرکت کرده است.

با این تفاسیر، گزارش‌ها چند سناریوی قابل تصور را ترسیم می‌کنند. نخست، تجزیه غیررسمی کشور بوده و مناطق تحت کنترل کردها، سنی‌ها، علوی‌ها و دیگر اقلیت‌ها ممکن است به‌سمت خودمختاری یا استقلال حرکت کنند. دومین سناریو، بازگشت بخشی از رهبران نظامی سابق می‌تواند باشد و فرماندهان تبعیدی ارتش ممکن است با حمایت کشورهای منطقه ظهور کنند. 

تقویت مداخله اسرائیل و آمریکا هم سناریوی سوم است؛ به گونه‌ای که شکل‌گیری «کمربند امنیتی» اسرائیل و افزایش پایگاه‌های آمریکا می‌تواند سوریه را به صحنه یک جنگ سرد منطقه‌ای دائمی تبدیل کند. در مجموع، وضعیت اجتماعی و امنیتی سوریه در سال نخست پس از سقوط اسد نه تنها باثبات نشده، بلکه وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر و پرچالش‌تر شده است.

نگاه واشنگتن و دولت‌های عربی به جولانی

یکی از مهم‌ترین تغییرات پس از سقوط اسد، چرخش کامل نگاه آمریکا و برخی دولت‌های عربی نسبت به الجولانی است. در سال‌های گذشته، الجولانی رهبر یک گروه تروریستی شناخته می‌شد؛ اما امروز تحریم‌های او لغو شده، به واشنگتن سفر کرده و با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرده و به‌عنوان شریک امنیتی منطقه‌ای در حال تثبیت است. 

این تغییر تنها یک دلیل کلیدی دارد و آن این است که جولانی برخلاف اسد حاضر به اجرای خواسته‌های آمریکا است. اسد در طول سال‌های گذشته ۱۰ مطالبه اصلی آمریکا (از قطع رابطه با ایران تا اخراج رهبران حماس و حزب‌الله) را قاطعانه رد کرده بود، اما الجولانی با واگذاری پایگاه فرودگاه المزه و ارائه امتیازهای امنیتی گسترده، در حال ساختن یک اتحاد جدید با واشنگتن است.

در جهان عرب نیز عربستان هنوز در قبال الجولانی محتاط بوده و امارات در حال ارزیابی است. از سوی دیگر قطر از نزدیک تحولات را دنبال می‌کند و اردن هم بیشتر نگران پیامدهای امنیتی است. اما مجموعاً، دولت‌های عربی، سوریه بدون اسد را فرصتی تازه برای کاهش نفوذ ایران می‌دانند و از آن استقبال کرده‌اند.