رامین پرتو

تنش میان ناتو و روسیه به نقطه‌ای رسیده که بسیاری از تحلیلگران آن را «پرشتاب‌ترین مسیر اروپا به‌سوی درگیری از پایان جنگ سرد تاکنون» می‌دانند. در فضای امنیتی کنونی، اظهارات تند مقام‌های اروپایی از یک‌سو و واکنش‌های شدید مسکو از سوی دیگر، چشم‌اندازی مبهم و نگران‌کننده از آینده قاره سبز ترسیم کرده است. از مجارستان که با صراحت از «آماده‌شدن اروپا برای جنگ با روسیه» سخن می‌گوید، تا سخنان ولادیمیر پوتین که هشدار می‌دهد «اگر اروپا جنگ را آغاز کند، روسیه همین حالا آماده است»؛ همه چیز نشان می‌دهد که روابط دو طرف به نقطه‌ای بی‌سابقه رسیده است.

اروپا اکنون که وارد یک فاز تقابلی آشکار با روسیه شده در میان دو روند متعارض گرفتار است، از یک‌سو نیاز به ایفای نقش در روند صلح و جلوگیری از حاشیه‌نشینی سیاسی، و از سوی دیگر فشار برای تقویت ساختار دفاعی و ادامه حمایت از جنگ است که دورنمای نامشخص دارد

واقعیت این است که هشدارهای مجارستان طی هفته‌های اخیر فضای امنیتی اروپا را تحت تأثیر قرار داده است. پیتر سیارتو، وزیر خارجه این کشور، که در سال‌های گذشته به یکی از صریح‌ترین مخالفان سیاست‌های بروکسل تبدیل شده، در سخنانی کم‌سابقه اعلام کرد که اروپا اکنون در حال آماده‌شدن برای جنگ علیه روسیه است و پرسش دوره آینده این خواهد بود که آیا می‌توان از نابودی قاره جلوگیری کرد یا خیر؟

این اظهارات ادامه خطی است که ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان نیز پیش‌تر بر آن تأکید کرده بود. اوربان گفته بود مجموعه اظهارات سیاستمداران اروپایی مبنی بر آمادگی برای جنگ احتمالی تا سال ۲۰۳۰ نشان می‌دهد که «بروکسل آشکارا در حال توسعه برنامه‌های نظامی است». استناد سیارتو به اسناد استراتژیک اتحادیه اروپا، مبنی بر رسیدن به «آمادگی کامل جنگی تا سال ۲۰۲۹»، این بحث را وارد سطحی رسمی‌تر کرده است.

نگرانی مجارستان تنها به تحلیل تهدید محدود نمی‌شود، بلکه سیارتو از رأی‌دهندگان خواسته در انتخابات ۲۰۲۶ شرکت کنند تا از ورود نسل‌های آینده اروپا به «شرایط جنگی در نیمه قرن بیست‌ویکم» جلوگیری کنند. این مواضع در اروپا واکنش‌های متفاوتی برانگیخته؛ برخی سیاستمداران اروپایی آن را «بازی سیاسی» توصیف می‌کنند و برخی دیگر معتقدند این هشدارها بازتاب نگرانی عمیق از شتاب‌گیری مسیری است که اتحادیه اروپا طی چند سال اخیر در حوزه نظامی پیموده است.

در این میان، مسکو نیز فرصت را برای تقویت روایت خود مغتنم شمرده است. ولادیمیر پوتین با اشاره به همین هشدارها در گفت‌وگو با تاکر کارلسون تأکید کرده بود که روسیه قصد حمله به ناتو را ندارد و این «تهدیدسازی» صرفاً ابزاری برای منحرف‌کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی غرب است. او عملکرد رسانه‌ها و سیاستمداران غربی در «ترس‌افکنی نسبت به روسیه» را کاملاً حساب‌شده دانست.

در پس این کشمکش لفظی، آنچه نگران‌کننده است، واقعیتی است که روسیه بارها از آن سخن گفته و آن چیزی نیست جز افزایش بی‌سابقه فعالیت‌های ناتو در مرزهای غربی روسیه و توسعه ابتکارهای نظامی جدید این پیمان با عنوان «بازدارندگی». در نقطه مقابل، وزارت خارجه روسیه اعلام کرده همچنان آماده گفت‌وگو با ناتو است اما تنها در صورتی که «اصل برابری» رعایت شود و غرب «نظامی‌سازی اروپا» را کنار بگذارد.

تهدید به سبک کرملین

در حالی که مقام‌های غربی از احتمال «آمادگی اروپا برای جنگ» سخن می‌گویند، روسیه لحن صریح‌تری اتخاذ کرده است. ولادیمیر پوتین در حاشیه مجمع سرمایه‌گذاری «روسیه فرا می‌خواند!» تصریح کرده که مسکو قصد جنگ با اروپا را ندارد؛ اما اگر اروپا آغازگر این مسیر باشد، ما همین حالا آماده هستیم. این جمله شاید یکی از روشن‌ترین و بی‌پرده‌ترین مواضع روسیه از آغاز جنگ اوکراین تاکنون باشد. پوتین در ادامه تأکید کرد که اروپا «هیچ برنامه صلحی» برای اوکراین ندارد و در واقع «طرفدار جنگ» است. او اروپایی‌ها را متهم کرد که با وجود حذف‌شدن از روند مذاکرات، اکنون تلاش می‌کنند روند دیپلماسی را «برای جلوگیری از موفقیت ترامپ» در توافق احتمالی با روسیه، تخریب کنند.

این بخش از سخنان پوتین آشکارا به اختلاف اروپا و آمریکا در موضوع اوکراین اشاره دارد؛ اختلافی که با مطرح‌شدن طرح صلح ترامپ تشدید شده است. به باور پوتین، اروپا از ابتدا خود را از مذاکرات کنار کشیده و اکنون برای حفظ نفوذ سیاسی در روند صلح، تلاش می‌کند هر توافقی میان واشنگتن و مسکو را با مانع‌تراشی مواجه کند. پوتین در بخش دیگری از سخنان خود به تحولات میدانی در اوکراین نیز پرداخت و از تسلط نیروهای روسی بر کراسنوارمیسک و بخش‌های مهمی از منطقه کوپیانسک خبر داد. او با دعوت از خبرنگاران خارجی برای مشاهده وضعیت از نزدیک، تلاش کرد روایت مسکو از پیشروی‌های میدانی را تقویت کند.

در حالی که مقام‌های غربی از احتمال «آمادگی اروپا برای جنگ» سخن می‌گویند، روسیه لحن صریح‌تری اتخاذ کرده و ولادیمیر پوتین در حاشیه مجمع سرمایه‌گذاری «روسیه فرا می‌خواند!» تصریح کرده که مسکو قصد جنگ با اروپا را ندارد؛ اما اگر اروپا آغازگر این مسیر باشد، ما همین حالا آماده هستیم

مهم‌ترین بخش تحلیل نظامی پوتین به موضوع حملات اخیر در دریای سیاه مربوط بود؛ حملاتی که مسکو آن را «دزدی دریایی» از سوی اوکراین توصیف کرده است. او هشدار داد که دامنه حملات روسیه می‌تواند در آینده گسترش یابد، از جمله هدف قراردادن کشتی‌های کشورهای کمک‌کننده به اوکراین. پوتین حتی گزینه «قطع کامل دسترسی اوکراین به دریا» را نیز یکی از سناریوهای رادیکال پیش‌روی روسیه دانست؛ گزاره‌ای که می‌تواند معادلات ژئوپلیتیک منطقه را به‌طور کامل دگرگون کند.

مسیر صلح یا    استمرار جنگ؟

در برابر روایت مسکو که اروپا را «عامل استمرار جنگ» معرفی می‌کند، سیاستمداران اروپایی (به‌ویژه مقامات ارشد اتحادیه اروپا) همچنان بر ضرورت تداوم حمایت از اوکراین تأکید دارند. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در سخنان اخیر خود در بروکسل، جنگ اوکراین و آینده دفاع اروپا را دو محور اصلی سیاست اتحادیه توصیف کرد. او با وجود انتقاد روسیه از «نبود برنامه صلح در اروپا» مدعی شد که این هفته می‌تواند مقطعی سرنوشت‌ساز برای دیپلماسی باشد و همه از صلح حمایت می‌کنند، جز روسیه».

کالاس ادامه داد: «در این جنگ یک متجاوز وجود دارد و یک قربانی. وظیفه ما حمایت از قربانی و جلوگیری از پاداش‌دادن به متجاوز است.» با این حال، او تأکید کرد که «صلح پایدار» تنها زمانی ممکن است که اروپا توان دفاعی خود را تقویت کند و اوکراین از حمایت نظامی چندساله برخوردار باشد. این در حالیست که اتحادیه اروپا تاکنون ۱۸۷ میلیارد یورو کمک به اوکراین ارائه کرده و اکنون در حال نهایی‌کردن بسته‌های مالی چندساله جدید است؛ مسأله‌ای که گرچه برای بروکسل اهمیت راهبردی دارد، اما از منظر برخی دولت‌های اروپایی فشار مالی و سیاسی فزاینده‌ای ایجاد کرده است.

اروپا در برابر انتخابی دشوار

برآیند مجموعه مواضع مقام‌های اروپایی، روسی و ناتو نشان می‌دهد که مسیر به سوی یک «معماری امنیتی جدید در اروپا» با ابهامات گسترده روبه‌رو است. روسیه از یک‌سو می‌گوید قصد جنگ ندارد، اما «در صورت آغاز آن از سوی اروپا» کاملاً آماده است. همچنین اتحادیه اروپا بر «تقویت دفاع جمعی» پافشاری می‌کند و هم‌زمان خواهان «صلح پایدار» است؛ صلحی که خود مشروط به ادامه جنگ تا ایجاد بازدارندگی مؤثر تعریف می‌شود. از سوی دیگر مجارستان اروپا را در آستانه «نابودی» می‌بیند و هشدار می‌دهد اتحادیه در حال ورود به فاز آماده‌سازی جنگی است و ناتو درباره امکان «حمله پیشدستانه» سخن می‌گوید؛ موضعی که ادعای ماهیت دفاعی این ائتلاف را زیر سؤال می‌برد و واکنش شدید مسکو را برانگیخته است.

در چنین شرایطی، نه نشانه‌ای از عقب‌نشینی ناتو دیده می‌شود، نه روسیه تمایلی به کاهش قدرت‌نمایی دارد، و نه اوکراین در میدان نبرد در وضعیتی قرار گرفته که بتواند از موضع قدرت وارد مذاکره شود. اروپا اکنون در میان دو روند متعارض گرفتار است؛ از یک‌سو نیاز به ایفای نقش در روند صلح و جلوگیری از حاشیه‌نشینی سیاسی، و از سوی دیگر فشار برای تقویت ساختار دفاعی و ادامه حمایت از جنگ.

اگر ادامه این روند به ایجاد یک «دور باطل امنیتی» منجر شود، ممکن است اروپا پیش از آنکه فرصت بازاندیشی استراتژیک داشته باشد، به نقطه‌ای برسد که بازگشت از آن بسیار دشوار باشد؛ همان نقطه‌ای که وزیر خارجه مجارستان از آن با عنوان «خطر نابودی قاره» یاد کرد. در نهایت، در حالی که تنش‌های لفظی شدت گرفته و بازیگران اصلی بر مواضع خود پافشاری می‌کنند، آنچه بیش از همه کمبود آن احساس می‌شود، یک مسیر شفاف برای گفتگو و بازسازی اعتماد متقابل است و همین موضوع می‌توان جنگ جدید برپا کند.