فرشاد گلزاری

از زمانی که نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا پا به تایوان گذاشت معادلات نه تنها در شرق آسیا، بلکه در تمام دنیا دگرگون شد. بدون تردید این سفر را باید نقطه عطفی در روابط میان آمریکا و چین و تأثیرگذار بر روابط سایر کشورها با چین و متحدان آن دانست. آنچه در این مورد باید مورد توجه قرار بگیرد این است که تنش میان چین و آمریکا در حالی شکل گرفته که تمام کشورهای دنیا و به خصوص غرب، درگیر پرونده‌ای بزرگتر به نام اوکراین هستند. اینکه یکباره ایالات متحده وارد چالش چند سویه با چین می‌شود و به هر ترتیب که شده سعی دارد پکن را همانند روسیه تحریک به جنگ کند، بدون شک بی‌ارتباط با پرونده اوکراین نیست. توجه داشت که آمریکا در استراتژی‌های امنیت ملی خود به صورت مشهود چین را یک تهدید غایی و مهم برای خود می‌داند و به همین دلیل سعی دارد تا در اثنای بازیگری در پرونده اوکراین، چین را به گونه‌ای درگیر و در نهایت میان مسکو و پکن یک فاصله معنادار ایجاد کند. این فاصله باعث می‌شود تا روسیه نتواند چندان به چین تکیه کند و در مجاورت این وضعیت، چینی‌ها هم به نوعی درگیر همین سناریو می‌شوند و از همکاری با مسکو بر سر اوکراین کوتاه می‌‌آیند؛ چراکه در جای دیگر درگیر یک پرونده جدید هستند. با همه این تفاسیر آنچه در وضعیت کنونی به نظر مهم می‌آید، پررنگ شدن رگه‌های ائتلاف‌ها و یارگیری‌هایی است که به وضوح ما را به یاد زمان جنگ جهانی و «متفقین و متحدین» می‌اندازد. حدود دو روز پیش بود که خبرگزاری کره‌شمالی گزارش داد، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در پیامی به کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی اعلام کرد که دو کشور با تلاش‌های مشترک روابط دوجانبه جامع و سازنده را گسترش خواهند داد. در این پیام که به مناسبت روز آزادی و استقلال کره‌شمالی صادر شد، روسیه به صورت علنی اعلام کرد که روابط نزدیکتر به نفع دو کشور خواهد بود و به ارتقای امنیت و ثبات در شبه جزیره کره و شمال شرق آسیا کمک خواهد کرد. اما پاسخ رهبر کره‌شمالی هم مهم بود. او اعلام کرد که روابط مسکو و پیونگ‌یانگ که در زمان مبارزه با «دشمن مشترک» در جنگ علیه ژاپن آغاز شد، به طور پیوسته تقویت و توسعه یافت و راه را برای سطح جدیدی از حمایت و همبستگی، هموار کرد. اینکه پوتین از یک سو تشدید همکاری با کره‌شمالی را ضامن ارتقای امنیت شبه جزیره کره می‌خواند و از سوی دیگر رهبر کره‌شمالی هم اتحاد قدیمی  علیه ژاپن را ستایش می‌کند را باید یک نوع مرزبندی و صدور پیام اخطار از نوع سیاسی- نظامی دانست. اما در آنسوی این سخنان اتفاق‌های دیگری در جریان است.

قطب‌بندی به سبک واشنگتن

این مواضع مسکو و پیونگ‌یانگ دقیقاً در هماهنگی و حمایت کامل با چین انجام شده است. البته روسیه و چین هرکدام به زعم خود از کره شمالی استفاده می‌کنند اما اتحاد این سه کشور که منشأ آنها همچنان تفکر کمونیستی است، به نوعی اعلام آماده‌باش علیه غرب و متحدان آن در منطقه شرق آسیا و شبه جزیره کره است. در راستای همین مواضع اما آمریکا هم دست روی دست نگذاشته و صرفاً تماشاچی نبوده است. پنتاگون دیروز (سه‌شنبه) در بیانیه‌ای اعلام کرد که یک مانور ضد موشکی از هشت تا ۱۴ اوت سال جاری میلادی (۱۷ تا ۲۳ مردادماه) همزمان با مانور چند کشوری اژدهای اقیانوس آرام برگزار شده است که آمریکا کره جنوبی و ژاپن به صورت مشترک در آن حضور داشتند. در این بیانیه آمده است، این سه کشور در نشستی که در سطح وزرا در ژوئن سال جاری میلادی در سنگاپور برگزار شد با برگزاری این مانور موافقت کرده بودند.

اگرچه این مانورها از سال ۲۰۱۲ میلادی هر دو سال یکبار برگزار شده، اما در سال‌های ۲۰۱۸ یا ۲۰۲۰ همزمان با تشدید تنش‌ها میان توکیو و سئول این مانورها بی‌سرو صدا و بدون اعلام علنی برگزار شدند. مون جائه-این، رئیس‌جمهور وقت کره جنوبی نسبت به انجام مانورهای نظامی عمومی که می‌توانستند روابط با چین یا سازش با کره شمالی را خدشه‌دار کنند، محتاط بود ولی دولت جدید این کشور 180 درجه با سیاست‌های دولت قبل متفاوت عمل می‌کند و به همین دلیل حالا بحث رزمایش‌های سلسله‌وار به میان آمده است. لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا و یاسوکازو هامادا، وزیر دفاع جدید ژاپن پس از برگزاری این مانورها گفت‌وگویی تلفنی با یکدیگر برقرار کرده و در جریان اهمیت همکاری با کره‌جنوبی در رسیدگی به وضعیت کره‌شمالی موافقت کردند. این مانور بدون شک تهدید چین و اخطار به این کشور است اما باید متوجه بود که پرونده اوکراین و تحمیل هزینه به روسیه هم در این بین مطرح است و به همین جهت شاهد یک صف‌بندی جدید در عرصه سیاسی- نظامی هستیم.