فرشاد گلزاری

زمانی که ملک عبدالله بن‌عبدالعزیز آل‌سعود (ملقب به ملک عبدالله) در اوایل سال 2015 درگذشت، همه می‌دانستند که برادر او یعنی ملک سلمان بن‌عبدالعزیز آل‌سعود (ملقب به ملک سلمان) به پادشاهی می‌رسد و این موضوع کاملاً یک امر طبیعی بود؛ اما آنچه باعث شد تمام تحلیل‌ها و آینده‌نگری‌ها در مورد عربستان یکباره فرو بریزد و آینده‌پژوهی در مورد این کشور با بن‌بست و حداقل با موانعی درآمیخته شود، انتخاب محمدبن سلمان (فرزند ملک سلمان) به ولیعهدی عربستان سعودی بود. در سال 2015 همه چیز تا حد زیادی آرام بود و محمدبن سلمان به عنوان وزیر دفاع عربستان انتخاب شد. این موضوع اعتراض‌های بسیار زیادی را در دربار آل سعود به دنبال داشت؛ چراکه وزیر دفاع جوان سعودی جنگ یمن را به راه انداخت که تاکنون هم ادامه دارد و بیش از آنکه برای عربستان منفعت داشته باشد، امارات از آن منتفع شد. اتفاق مهمی که باعث شد همه پیش‌بینی‌ها اشتباه از کار درآید، در سال 2015 رخ نداد؛ بلکه اصل ماجرا در سال 2017 میلادی به وقوع پیوست و باعث شد تا همه معادلات سیاسی اول در داخل و سپس در خارج از ریاض به هم بریزد. در شش ماهة اول سال 2017 یکباره خبری مانند بمب در دنیا ترکید: محمدبن‌سلمان، ولیعهد پادشاه عربستان شد!

در آن هنگام ساختار انتخاب ولیعهدی کاملاً دگرگون شد؛ چراکه انتخاب ولیعهد در عربستان به صورت موازی (افقی) انجام می‌شد، یعنی از برادر به برادر یا به فرزندان ذکورِ برادر. اما با معرفی محمدبن سلمان این موضوع کاملاً تغییر کرد و تمام این ساختار حالتِ طولی (عمودی) به خود گرفت که ذینفعان در ساختار سیاسی و اقتصادی عربستان را به شدت نگران کرد؛ چراکه محمد بن نایف (برادرزاده پادشاه کنونی عربستان) در یک اقدام کاملاً نادر و غیرمعمول در خاندان سعودی، توسط پادشاه عربستان از ولیعهدی برکنار شد و تمام مناصب خود را از دست داد. همین موضوع نه تنها اعتراض‌های زیادی در جناحِ سُدِیری‌های دربار آل‌سعود به راه انداخت بلکه در روز بیعت با ولیعهد جدید (محمدبن سلمان) شاهد آن بودیم که برخی از شاهزاده‌ها یا در مراسم حضور نداشتند یا اینکه با اکراه و طعنه وارد این مراسم شدند. این دقیقاً همان رقابتی است که از سال 2017 تاکنون ادامه دارد و به بالاترین درجه از تضاد رسیده است.

بازداشت‌های اخیر به شاهزادگان که احساس می‌کنند در حق آنها ظلم شده این پیام را می‌رساند که نباید در پستوهای خود اقدام به ایجاد هجمه علیه ولیعهد فعلی کنند؛ چراکه بازداشت شاهزاده احمد (کوچکترین برادر پادشاه عربستان) به معنای این است که از این به بعد هیچکس مصونیت ندارد!

بازداشت‌ شاهزادگان و  تکرار مجدد آن!

حدود یکسال پس از اعلام ولیعهدی بن‌سلمان (سال 2018)، دومین بمب خبری با محوریت عربستان در کل دنیا منفجر شد و صدای آن زمین و آسمان را تکان داد. تمام خبرگزاری‌های جهان یکباره خبر دستگیری تعداد زیادی از مقامات دولتی در عربستان را بر خروجی خود قرار دادند. کمی بعد خبرها یکی پس از دیگری اصلاح و مشخص شد که دستگیرشدگان در عربستان مقامات دولتی نیستند، بلکه طیف گسترده‌ای از شاهزادگان سعودی هستند که همه آنها طیف‌های مختلف دربار آل‌سعود و خانواده‌های مستقر در آن را تشکیل می‌دهند. کمی بعد مشخص شد که هتل ریتز کارلتون به محل زندانی شدن و اقامت این شاهزادگان سعودی تبدیل شده اما گویا اخبار مهمتری هم در این میان وجود داشت. بعد از گذشت چند روز مشخص شد که حساب‌های بانکی و بخش زیادی از دارایی‌های این شاهزادگان، با دستور ولیعهد سعودی مسدود و مصادره شده و برای کسری بودجه به خزانه دربار سعودی واریز شده است. از سوی دیگر محمدبن نایف (ولیعهد سابق سعودی) هم در میان بازداشت‌شدگان قرار داشت و این وضعیت به خوبی نشان داد که یک تسویه‌حساب داخلی پس از معرفی بن‌سلمان به عنوان ولیعهد عربستان اتفاق افتاده است تا او بتواند مخالفان خود را در داخل کشورش تا حد زیادی ساکت کند.

این وضعیت چندی بعد فروکش کرد و تب و تاب آن، جایش را به کشته شدن «جمال خاشقجی» روزنامه‌نگار منتقد عربستانی که سال‌ها در واشنگتن‌پست قلم می‌زد، داد. قتل او در کنسولگری عربستان در استانبول به حدی فجیع بود که همه چیز فراموش شد. از سوی دیگر منحنی‌های بسیار مهمِ جنگ یمن هم در فراموش شدن این قضیه موثر بود اما باز هم طی سه روز اخیر شاهد تکرار سناریوی بازداشتِ شاهزادگان و مقامات سعودی بودیم. چندی پیش روزنامه وال‌استریت ژورنال اعلام کرد که گارد سلطنتی دربار آل‌سعود به صورت شبانه اقدام به بازداشت شاهزاده احمد بن‌عبدالعزیز (برادر کوچک پادشاه عربستان) و محمد بن نایف (پسر عموی ولیعهد عربستان، وزیر کشور و ولیعهد سابق این کشور) کرده‌اند که بر همین اساس موجی از انتقادهایی که به شک و شبهه آغشته شده را به راه انداخته است. بسیاری بر این عقیده‌اند که حال پادشاه عربستان سعودی مساعد نیست و به همین دلیل احتمال دارد طی چند هفته یا ماه‌های آینده از دنیا برود و به همین دلیل ولیعهد سعودی به دنبال آن است تا بتواند از طریق بازداشت دانه‌درشت‌های دربار، هرگونه مخالفت با به پادشاهی رسیدنش را از قبل ریشه‌کن و مسیرها را هموار کند.

موضوع جانشینی نیست!

در این مسیر باید توجه شود که به احتمالِ بسیار زیاد ملک سلمان همچنان در قید حیات است و اینکه گفته می‌شود ولیعهد سعودی در حال فراهم کردن مقدمات برای رسیدن به پادشاهی است یک امر انحرافی به نظر می‌آید. در این میان باید توجه داشت که برخی از منابع غربی برای آنکه بتوانند موضع ولیعهد سعودی را به نفع خودشان محکم کنند اخباری منتشر کرده‌اند که حکایت از کودتا در خائنان سعودی دارد و بازداشت‌های چند روز گذشته را هم در همین زمره قلمداد کرده‌اند. به عنوان مثال پایگاه انگلیسی «میدل ایست آی» در گزارشی اختصاصی به نقل از منابع آگاه نزدیک به خاندان سلطنتی ریاض در این خصوص نوشت که بیش از ۲۰ شاهزاده سعودی به دلیل آنچه که ظاهراً بخشی از کودتا برای سرنگونی ولیعهد عربستان بوده، بازداشت شده‌اند. این خط خبری دقیقاً نشان می‌دهد که ولیعهد سعودی مجدداً احساس خطر کرده و به دنبال آن است تا محیط اطراف خود را امن کند. بازداشت‌ها به شاهزادگان که احساس می‌کنند در حق آنها ظلم شده و از حقوق‌شان محروم شده‌اند این پیام را می‌رساند که نباید در پستوهای خود اقدام به ایجاد هجمه علیه ولیعهد فعلی کنند؛ چراکه بازداشت شاهزاده احمد (کوچکترین برادر پادشاه عربستان) به معنای این است که از این به بعد هیچ‌کس مصونیت ندارد.

قبل از سال 2017 انتخاب ولیعهد در عربستان به صورت موازی (افقی) انجام می‌شد، یعنی از برادر به برادر یا به فرزندان ذکورِ برادر؛ اما با معرفی محمدبن سلمان این موضوع کاملاً تغییر کرد و تمام این ساختار حالتِ طولی (عمودی) به خود گرفت که تمام ذینفعان در ساختار سیاسی و اقتصادی عربستان را به شدت نگران کرد

از سوی دیگر اخیراً در گزارش «گروه مشورتی اوراسیا» آورده شده که شاهزاده احمد و محمد بن‌نایف جایگزینان احتمالی برای تکیه زدن بر تخت سلطنت در عربستان هستند؛ این گزارش دقیقاً نشان می‌دهد که احتمالاً پس از مرگ پادشاه فعلی عربستان، شورای بیعت که متشکل از 34 عضو (اعم از فرزندان و نوادگان بن عبدالعزیز سعود) است ولیعهدی محمدبن سلمان را قبول نخواهد کرد و احتمال به راه افتادن جنگ درون خانوادگی وجود دارد. از جهتی دیگر شیب تند جنگ یمن یکی از موضوعاتی است که صدای خانواده‌های داخل در خاندان سعود و خصوصاً سیاستمداران کهنه‌کار این کشور را درآورده که در رأس تمام اینها ولیعهد فعلی عربستان قرار دارد. به همین جهت محمدبن سلمان دست به یک پیش‌دستی بزرگ و البته خطرناک زده است که شاید این اقدام او فاز آخرِ «پاکسازی یا تسویه‌حساب در دربار» باشد.