«ویلموست»، شکارچی گوشت و پوست!

سند خوردن ساختمان فدراسیون فوتبال برای شستا و تایید حکم دستیاران مارک ویلموتس، فدراسیون فوتبال ایران را در یک بحران تاریخی قرار داده است. افرادی که حتی تلفظ نام این مربی را بلد نبودند و او را «ویلموست» صدا می‌زدند، قراردادی را امضا کردند که فوتبال ایران را برای یک دهه به عقب راند. وسط خبرهای مربوط به این قرارداد ننگین، هنوز هم کوچک‌ترین خبری از «برخورد» قانونی با این مدیران به گوش نرسیده است. قاعدتا یک مدیر نباید اجازه داشته باشد که چنین ضربه‌ای به فوتبال وارد کند و در عین حال، بدون هیچ نوع نگرانی به فعالیت‌هایش ادامه بدهد!

آریا رهنورد

فوتبال در ایران، حقیقتا ورزش «بی‌پناهی» است. افرادی هم که در مورد آن تصمیم می‌گیرند، واقعا در شأن فوتبال نیستند. همین حالا، برگ تازه‌ای به شاهکارهای یک قرارداد ننگین اضافه شده است. تایید حکم شکایت دستیاران مارک ویلموتس، هفتصد هزار یوروی دیگر جریمه روی دست فوتبال ایران گذاشته است. به صورت همزمان با تایید شدن این رای، سند فدراسیون فوتبال ایران هم رسما به نام «شستا» شده است. در واقع فدراسیون به دلیل ناتوانی در پرداخت قرض دو میلیون یورویی به شستا، حالا باید به «قیمت روز» تاوان این رقم را بپردازد و این یعنی فدراسیون فوتبال دیگر عملا هیچ ساختمانی نخواهد داشت. مدیران سابق این نهاد، عملا آخرین دارایی فدراسیون را هم به تاراج داده‌اند و جالب اینکه هنوز هم برخی از آنها در اطراف فدراسیون آفتابی می‌شوند و مسئولیت می‌گیرند! همین افراد سه سال قبل، کلنگ ساختمان جدید فدراسیون را به زمین زدند اما این پروژه از آن روز حتی به اندازه یک درصد هم پیشرفت نداشته است. به نظر می‌رسد فوتبال ایران، هرگز نمی‌تواند از باتلاق خودساخته این قرارداد عجیب، خارج شود و به وضعیت عادی برگردد.

تایید حکم شکایت دستیاران مارک ویلموتس، هفتصد هزار یوروی دیگر جریمه روی دست فوتبال ایران گذاشته است. به صورت همزمان با تایید شدن این رای، سند فدراسیون فوتبال ایران هم رسما به نام «شستا» شده است

از همان لحظه اول امضای قرارداد با مارک ویلموتس، همه چیز در فدراسیون فوتبال ایران به آماتورترین شکل ممکن پیش رفت. وقتی به جای یک وکیل یا یک مشاور حقوقی کاربلد با یک فرد غیرحرفه‌ای که صرفا نقش «رابط» را بازی می‌کند به جلسه امضای قرارداد می‌روید، طبیعتا چنین اتفاق‌هایی هم دیگر دور از انتظار نیستند. بدیهی است که طرف مقابل، مثل شما فکر نمی‌کند و با یک گروه کاملا حرفه‌ای، در جلسه عقد قرارداد حاضر می‌شود. ثمره این اتفاق هم این است که آنها از حداقل فرصت‌ها، حداکثر پول را بیرون می‌کشند و ما، باید همه سال‌های بعدی را برای جریمه دادن کنار بگذاریم. از پروسه آماتور و ناامیدکننده انتخاب تا امضای قرارداد با ویلموتس هم که بگذریم، ماجراهای بعدی درست به همین اندازه تلخ هستند. اساسا وقتی می‌دانید که بودجه کافی در اختیار ندارید، طبیعتا نباید به سراغ جذب یک مربی خارجی بروید. اگر هم رفتید، نباید در قرارداد او بندی را بگنجانید که در آن دیر رسیدن حقوق، مساوی فسخ یک‌طرفه قرارداد است. اگر هم این بند را گنجاندید، حداقل باید سعی کنید به آن وفادار باشید و به همین راحتی، فرصت فسخ را به طرف مقابل ندهید. اگر این اتفاق هم افتاد، بهتر است به سراغ وکلای حرفه‌ای بروید تا در دادگاه شکست نخورید. حیرت‌آور است اما در این پرونده، حتی یک نقطه باریک برای امیدواری هم وجود ندارد. فدراسیون وقت، حتی یک قدم کوچک را هم به درستی برنداشته و ماجرا آنقدر عجیب است که انگار، چند نفر قصد داشته‌اند با تیشه، فوتبال ایران را از ریشه ساقط کنند. با چنین رقم سنگین و اعجاب‌آوری، فوتبال ایران می‌توانست یک پیشرفت بزرگ را پشت سر بگذارد اما همه این رقم، صرف زندگی مربی بلژیکی خواهد شد!

برای یک لحظه تصور کنید چنین اتفاقی در یک کشور اروپایی رخ داده بود. برای یک لحظه تصور کنید که کسی می‌توانست در فوتبال اروپا با «تاجر شکر» به جلسه امضای قرارداد برود و چنین ضرر بزرگی را به کشور تحمیل کند. برای یک لحظه تصور کنید این ضربه‌ها، در یک کشور اروپایی از سوی یک مدیر به فدراسیون فوتبال وارد می‌شود. در چنین شرایطی اعضای دخیل در امضای این قرارداد ننگین، همگی سخت‌ترین مجازات‌ها را تجربه می‌کردند. انفصال همیشگی از فعالیت‌های فوتبالی، اولین حکمی بود که در این خصوص صادر می‌شد. سپس جریمه‌های مالی بسیار سنگین و همچنین حضور در دادگاه و حتی رفتن به زندان، در انتظار افرادی بود که دست به چنین کاری زده‌اند. در ایران اما افرادی که امضای‌شان پای این قرارداد شرم‌آور نوشته شده، هنوز در ساختار فوتبال دیده می‌شوند و هنوز هم فدراسیون یا کرسی‌های آسیایی‌شان را ترک نکرده‌اند. بدون هیچ شک و تردیدی، این جریمه باید از جیب خود آنها پرداخت شود. همه می‌دانیم که این افراد، تمکن مالی برای چنین کاری را هم دارند اما قلب‌شان را گرفته‌اند، یک گوشه نشسته‌اند و هنوز هم پشت پرده برای فوتبال تصمیم می‌گیرند! تا آنها نزدیک فوتبال هستند، اتفاق‌هایی شبیه به این و فجایعی به این بزرگی، باز هم رقم خواهد خورد. تا آنها نزدیک فوتبال هستند، بعید است این فوتبال بتواند هرگز رنگ آرامش را ببیند.