آریا طاری

«طلبکار بودن» خصلت مشترک بسیاری از اهالی فوتبال ایران است. در همین دوران کرونا نیز بیشتر از همیشه مشخص شد که آنها به جای نگرانی برای جامعه و آن‌چه در کشور اتفاق می‌افتد، فقط نگران خودشان هستند و خودشان را طلبکار می‌دانند. پرسپولیسی‌ها قهرمانی را می‌خواهند، تیم‌های رقیب دوست دارند که لیگ بدون معرفی قهرمان به پایان برسد و این وسط چند اظهارنظر حیرت‌انگیز نیز بیشتر از همیشه توی ذوق زده است. مرور جملاتی از یک داور بازنشسته و یک بازیکن فعال، دوباره به یادمان می‌آورد که ژن طلبکاری، چطور در بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده این فوتبال نهادینه شده است.

«وقتی مهاجم شما عرضه گل زدن ندارد، داور را سرزنش نکنید!» اگر این جمله را به یک هوادار فوتبال در اروپا نشان بدهید و بگویید که صاحب این افاضات خاص، یک «داور» بوده است، محال است آن هوادار حرف شما را باور کند. ادبیات «چاله میدانی» جناب محسن قهرمانی البته در این فوتبال برای هیچ‌کس شگفت‌انگیز نیست. او همان داوری بود که همواره از زشت‌ترین لفظ‌‌ها در ارتباط با بازیکن‌ها استفاده می‌کرد. او همان داوری بود که همواره با فوتبالیست‌ها خشمگینانه روبه‌رو می‌شد و گاهی تصمیم‌های درون زمین را به شعارهای روی سکوها مربوط می‌کرد. اگر مشکلات مربوط به محسن قهرمانی فقط به همین رفتار زشت و غیرحرفه‌ای محدود می‌شد، باز هم اوضاع قابل تحمل بود اما این داور درون زمین، یک فاجعه تمام‌عیار محسوب می‌شد. داوری که حتی آنقدر مسئولیت‌پذیر نبود تا بخشی از کیلوهای اضافه بدنش را کم کند و با ظاهر ایده‌آ‌ل‌تری، مسابقات فوتبال را سوت بزند. او آشکارا از همه صحنه‌ها دور بود و سوت‌های اشتباه، بزرگ‌ترین عادتش بودند. قهرمانی همان روزها نیز، هرگز اشتباه‌های خودش را قبول نداشت و امروز نیز در حیطه‌ای اظهارنظر کرده که اصلا به یک داور بازنشسته مربوط نمی‌شود. قهرمانی نه‌تنها به خاطر آن اشتباه مشکوک در جریان بازی سپاهان و پرسپولیس عذرخواهی نمی‌کند، بلکه تاکید دارد که علی دایی، نباید خودش را ببخشد! این همه طلبکاری و نگاه حق به جانب، چطور در وجود یک نفر جمع می‌شود؟ قهرمانی نه‌تنها از دایی و پرسپولیس، بلکه باید از جامعه داوری ایران عذرخواهی کند. او به خاطر خدشه‌ای که به حیثیت داوری در ایران وارد کرد، مدت‌ها نیز محروم بود و دیگر هرگز خوش‌بینی هواداران فوتبال را به دست نیاورد. اگر امروز داوری این چنین مورد هجمه فوتبالی‌ها قرار گرفته، یکی از دلایلش رفتارهای زشت و غیرحرفه‌ای همین داور بوده است.

محسن قهرمانی، عصاره و چکیده این فوتبال است. فوتبال آدم‌های همیشه طلبکار. فوتبالی که در آن علیرضا حقیقی، هر روز به گلر اصلی این روزهای پرسپولیس لطمه می‌زند تا شاید از فصل آینده جای او را در ترکیب این باشگاه بگیرد. حقیقی در تازه‌ترین مصاحبه‌اش اعلام کرده برخلاف بعضی‌ها، قبل از پیوستن به پرسپولیس، استقلالی نبوده است! کنایه مستقیم او به علیرضا بیرانوند، بیشتر از هر چیزی نشان از حسادت دارد. چراکه شاید تنها یکی از سیوهای بیرو، به کل دوران حرفه‌ای علیرضا حقیقی می‌ارزد. جالب اینکه او، بیرانوند را به خاطر ترک پرسپولیس با اولین پیشنهاد خوب خارجی سرزنش می‌کند اما خود حقیقی نیز به محض دریافت اولین پیشنهاد از روبین کازان، قرمزها را ترک کرد و آماده سال‌ها نیمکت‌نشینی در لیگ‌های خارجی شد. اگر در این فوتبال قرار بود هر کس به شایستگی‌های واقعی‌اش برسد، حقیقی هرگز در یک جام جهانی به میدان نمی‌رفت. گلری که فاجعه پنالتی‌های ایران و عراق را با آن همه شیرجه اشتباه رقم زده، چطور به خودش اجازه می‌دهد تا درباره مهارکننده ضربه پنالتی کریس رونالدو حرف بزند؟ حقیقی نه‌تنها از پرسپولیس طلبکار نیست، بلکه در واقع به این باشگاه بدهکار هم هست. چراکه پرسپولیس به او فرصت دیده‌ شدن داد اما در مقابل هیچ‌کس حتی یک نمایش درخشان از علیرضا در ترکیب قرمزها را به یاد نمی‌آورد. هنوز هم که هنوز است مهار پنالتی دایی در اولین تجربه بازی برای پرسپولیس، بهترین خاطره از حقیقی محسوب می‌شود. موضوعی که ثابت می‌کند او چیز زیادی برای عرضه کردن در باشگاه نداشته است. حتی فصل بعد که بیرو تیم را ترک کرد، پرسپولیس رادوشوویچ را دارد. مردی که برخلاف حقیقی، همیشه از باشگاهش طلبکار نیست و در مصاحبه‌ها به شکل عمدی، اسم پرسپولیس را به عنوان تیم فعلی‌اش به کار نمی‌برد! رادو همین حالا نیز محبوبیتی بیشتر از حقیقی بین هواداران پرسپولیس دارد.

چرا محسن قهرمانی هرگز داور بزرگی نشد؟ چرا هرگز مسابقات بزرگ خارجی را سوت نزد؟ چرا برخلاف فغانی به قله‌ داوری جهان نرسید؟ پاسخ این سوال ساده است. او هرگز اشتباه‌های خودش را قبول نکرد، هرگز تلاشی برای بهتر شدن انجام نداد و همواره در حال سرزنش دیگران بود. هنوز هم هست. دلیل آن‌که علیرضا حقیقی نیز هرگز گلر بزرگی نشد، همین موضوع است. او به جای تلاش دائمی برای پیشرفت، هر روز به این و آن کنایه می‌زند. در زمین فوتبال اما سیوها اهمیت دارند و کنایه‌ها تا امروز هیچ گلری را خوشبخت نکرده‌اند.