آریا رهنورد

وقتی پنالتی پارس جنوبی جم به تور دروازه تراکتورسازی دوخته شد، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که در حال تماشای آخرین گل سال فوتبال ایران باشد. آن جدال، تنها یک نبرد معمولی در هفته بیست و یکم لیگ بود اما تا امروز، آخرین تصاویری که از فوتبال داریم به همان مسابقه مربوط می‌شود. واضح است این تعطیلات تا ابد طول نمی‌کشد اما کاش در زمان بازگشت فوتبال، قدر این پدیده استثنایی را بیشتر بدانیم و لیگ را به جای همه دعواها و بداخلاقی‌ها، به شکل مسالمت‌آمیزتری برگزار کنیم. کاش از فوتبال بیشتر لذت ببریم و دوباره به یاد بیاوریم که روزهای بدون فوتبال، چقدر سخت و خسته‌کننده سپری شده‌اند.

احسان حاج‌صفی اگر می‌دانست که آخرین مصاحبه‌ فوتبالی‌اش را برای زمانی بسیار طولانی پشت سر می‌گذارد، حتما جملات بهتری را بر زبان می‌آورد. احسان پس از شکست برابر پارس جنوبی جم، روبه‌روی دوربین‌ها قرار گرفت و باز هم دست روی این نکته گذاشت که عده‌ای، نمی‌خواهند قهرمانی تراکتورسازی در فوتبال ایران را ببینند. ادعاهایی از این دست، بارها و بارها در فوتبال ایران تکرار شده‌اند. کاش اما در زمان بازگشت فوتبال، افراد مسئولیت کارها و نتایج‌شان را بپذیرند و دیگر، کم‌تر دیگران را متهم به «دخالت» و مهندسی نتایج کنند. البته که فوتبال ایران، یک فوتبال کاملا پاک و منزه نیست. البته که در پشت پرده، گاهی اتفاق‌هایی نیز رخ می‌دهد اما اینکه پس از هر نمایش بد و هر شکست، انگشت اتهام را به طرف دیگری بگیریم و دیگران را متهم کنید، کار چندان درستی به نظر نمی‌رسد. باید آرزو کنیم که فوتبال ایران پس از بازگشت به زندگی، کمی اخلاق‎مدارانه‌تر برگزار شود. هزار و یک دلیل برای انتقاد از وزارت ورزش وجود دارد و بدون تردید این مجموعه، ابدا در مدیریت ورزش موفق عمل نکرده اما صحبت از قرمز یا آبی بودن وزیر، کوچک‌ترین کمکی به فوتبال ایران نمی‌کند. کاش تیم‌های فوتبال از این دوره سخت بدون فوتبال، برای اصلاح برخی از باورهای همیشگی استفاده کنند. کاش به خودشان بقبولانند که اگر توپ‌های‌شان توی گل نمی‌رود، اگر برنده نمی‌شوند، اگر قدر فرصت‌ها را نمی‌دانند و اگر گل می‌خورند، کنترل بازی دست خودشان است و مسابقه از دفتر وزارت ورزش کنترل نمی‌شود! کاش اهالی فوتبال از این دوران استفاده کنند تا کم‌تر به دیگران اتهام بزنند، کم‌تر موفقیت‌های دیگران را زیر سوال ببرند و کمی مسئولیت‌پذیرتر از گذشته باشند.

همه می‌دانیم که اگر کرونا در کار نبود، چه اتفاق‌هایی در این هفته‌ها رخ می‌داد و چه جنجال‌هایی به وقوع می‌پیوست. همه می‌دانیم که مربی‌ها مثل همیشه، سرگرم اعتراض به داورها می‌شدند، بازیکن‌ها جریان بازی را رها می‌کنند تا سر داور هوار بکشند، تیم‌ها علیه وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال موضع می‌گرفتند و تماشاگرها، علیه زمین و زمان شعار می‌دادند. بازار بیانیه‌نویسی هم داغ می‌شد و باشگاه‌ها هر هفته، بهانه تازه‌ای برای محکوم کردن یک نفر یا یک گروه پیدا می‌کردند. شاید باورکردنش سخت باشد اما در روزهایی که باشگاه‌های خارجی، با مرور بازی‌های قدیمی و جذاب هواداران‌شان را از فوتبال سیراب می‌کردند، باشگاه‌های ایرانی درگیر شکایت از برنامه‌های تلویزیونی برای شوخی با سرمربی سابق‌شان بودند. شاید باورکردنش راحت نباشد اما در روزهایی که باشگاه‌های خارجی با همبستگی مثال‌زدنی برای خروج از بحران آماده می‌شوند، در فوتبال ایران بر سر سوابق نیم‌قرن قبل بازیکنان قدیمی، دعوا راه افتاده بود. کاش این امکان وجود داشت که در بازگشت فوتبال، دیگر شاهد چنین بحث‌هایی نباشیم. کاش این امکان وجود داشت که در بازگشت دوباره، بیشتر از فوتبال لذت ببریم و همه حرف و حدیث‌ها و بداخلاقی‌ها را به فراموشی بسپاریم. این آرزو اما احتمالا هرگز به واقعیت تبدیل نخواهد شد. چراکه فوتبال ایران در سیطره عصبانیت و خشم قرار گرفته و ظاهرا در این فوتبال، هیچ‌کس به دیگری اعتماد ندارد. پس وقتی لیگ برتر دوباره برگشت، احتمالا باز هم شاهد پرتاب سنگ از روی سکوها خواهیم بود، احتمالا باز هم به یکدیگر اتهام خواهیم زد، احتمالا باز هم وزارت را به آبی یا قرمز بودن متهم خواهیم کرد، احتمالا باز هم صحت نتایج را زیر سوال خواهیم برد. احتمالا باز هم بیانیه به دست می‌شویم و درباره اسم باشگاه‌های دیگر صحبت می‌کنیم. این حقیقت فوتبال ایران است. فوتبالی که در آن، اخلاق در آستانه رسیدن به بن‌بست کامل قرار دارد.

باشگاه‌های اروپایی این روزها، طرح‌هایی برای پشت سر گذاشتن بحران مالی دوران کرونا دارند. آنها به دنبال روش‌هایی هستند تا با طرح‌های خلاقانه، بتوانند ضرر و زیان سنگین مالی را جبران کنند. در فوتبال ایران چنین صحبت‌هایی، عملا محال به نظر می‌رسد اما کاش حالا که فرصت پیشرفت اقتصادی فراهم نیست، حداقل به لحاظ اخلاقی شاهد پیشرفت جزئی در این فوتبال باشیم. ما هرگز نسبت به فوتبال، قدرشناس نبوده‌ایم و به جای لذت بردن از این ورزش، آن را به ابزاری برای جنگ و دعوا تبدیل کرده‌ایم. این بار اما باید آرزو کنیم که با بازگشت فوتبال، مشغول جویدن خرخره هم نشویم و برای یک بار هم که شده، لذت بردن از این پدیده استثنایی را نیز امتحان کنیم.